شاعران دایرهی مفهومی شعرخودرا گسترش دهند
راهنوا- پیمان طالبی از شاعران جوان کشورمان یادداشتی کوتاه بر ورود مضمون انقلاب اسلامی به ساحت شعر و به ویژه شعر سپید بعد از پیروزی انقلاب نوشته و در همین راستا یکی از کتابهای خوب در این رابطه را معرفی کرده است. این یادداشت به شرح زیر است:
ادبیات انقلاب اسلامی ساحتی است که پس از ظهور انقلاب، آرام آرام نطفهاش شکل گرفت و کم کم به حوزهای انکار ناپذیر و تاثیرگذار در ادبیات تبدیل شد. شعر و داستان به عنوان نمایندههای اصلی این حوزه، به خوبی در این سالها آزمایش خود را پس دادند و شاعران و نویسندگان توانستند اشعار و داستانهای درخوری را در این مورد به رشته تحریر در آورند.
مشخصا شعر انقلاب اسلامی، توانست دریچه تازهای را به روی ادبیات بگشاید و مضامین ناب و دلنشین اسلامی ظرفیتهای تازهای برای شعرا ایجاد نمود. در این زمینه، شعر کلاسیک تواناییهای بیشتری از خود نشان داد و کلام موزون و آهنگین توانست در سطح جامعه و در بدنه مردم هم اثرگذاری داشته باشد. شعر سپید و نیمایی به لحاظ بیبهره بودن از وزن و قافیه و آهنگ شاید کمتر در بطن اجتماع نفوذ کرد. به خصوص که عمر آن هم زیاد نبود و هنوز در مرحله آزمون قرار داشت. تا اینکه جریان شعر سپید مقاومت ایجاد شد و شعرای بسیاری به آن روی خوش نشان دادند و جایگاه شعر سپید را تغییر دادند و در آن بهبود حاصل کردند.
جایگاه شعر سپید انقلاب اسلامی
اکنون پس از گذشت سه دهه از انقلاب، شعر سپید انقلاب اسلامی همچنان تاثیرگذار و مطرح در ادبیات به چشم میخورد. اما این شاخه از شعر، تنها محدود به شعر مقاومت و پایداری نیست. همانطور که مفاهیم بی پایان اسلامی در شاخههای مختلف، در شعر کلاسیک نمود پیدا کردند، اکنون شعر سپید هم به مامنی بدل شده برای این مفاهیم والا و شاعران در پی این هستند که دایره مفهومی شعر خود را گسترش دهند.
مجید سعدآبادی در کتاب «گلفروش مسلمان» برای بیان همین مفاهیم تلاش میکند و گونهای از شعر را ارائه میدهد که شاید بهترین عنوان آن «شعر مسلمان» باشد. شعری که در یک کلام حول خدا و اسلام میچرخد. پیش از این، نمونههای این چنینی را در کتابهای سلمان هراتی دیدهایم. سلمان نیز با تکیه بر مفاهیم اسلام – و نه صرف جنگ – به سرایش شعر میپردازد.
زبان سهل و ممتنع سعدآبادی که در مقایسه با کتابهای قبلیاش سالمتر و سادهتر است، به خوبی از پس بیان مفهوم برآمده. گویی اینکه برای اینکه جامعه با شعر مسلمان ارتباط برقرار کند باید به زبان جامعه یعنی سهل و ساده سخن گفت.
با هم شصتمین و آخرین شعر این کتاب را میخوانیم که شاید جامعترین معرفی برای این کتاب، خود همین شعر باشد:
یک روز این مجموعه به دست تو میرسد
میگویی : «مجید سعدآبادی هم…»
پس تو چرا این همه سال
حس مرا درباره گریه کردن یک کودک نپرسیدی؟
وقتی از درد حرف میزدیم
درباره کشتار جمعی مسلمانان
وقتی از کنار مسجد رد میشدیم
و آن وقت که هر دو از یک سینی
حلوای نذری برمی داشتیم
چرا نپرسیدی به چه فکر میکنم؟
نظرات