سکوت شوالیههای آواز و مدعیان هنر
این روزها جهان داغدار فلسطین است و شاید ما ایرانیان بیش از هر قوم دیگری این داغ را در دل خود حس می کنیم. آخر ما علاوه بر اینکه با انقلاب اسلامی 57 برادر خوانده همه نهضت های مقاومت علیه استکبار در جهان شده ایم، از فرهنگ و هنری روییده و بالیده ایم که همدردی و همزبانی با مظلومین و محرومین در ذات آن تنیده شده است. جهان و حتی همین سازمان ملل آمریکایی ما را با سعدی می شناسند که می گفت:
تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی
این فرهنگ، امروز ایرانی را نه فقط کنار غزه و لبنان بلکه یاور همه مظلومان جهان می سازد و هرچه جز این را لایق نام آدمیت و انسانیت نمی داند.
این روزها یعنی 64 سال پس از اشغال فلسطین توسط دولت جعلی اسرائیل، به راستی حجم آثار هنری که در ایران و جهان برای رهایی فلسطین و آزادی مردم بی دفاع آن سرزمین تولید شده است موجی از آثار ضد اسرائیلی هنرمندان را به وجود اورده است. جنبشی خودجوش در اهالی موسیقی شکل گرفته است که به حمایت هنری و موسیقایی از غزه مطلوم می پردازد و با وجود سابقه دراز در ایران، فراتر از موسیقی ایرانی در سطح جهان و حتی در خاک اسرائیل در حال فعالیت است.
هنرمندان برجسته سبک های مختلف هنری در کشورهای مختلف جهان این روزها با تولید موسیقی و انتشار ویدیوهای مربوط به جنایات غزه به صورت خودجوش و غیربرنامه ریزی شده به جنبشی اعتراضی در موسیقی سروشکل داده اند که خود موجب تحولات جدی در موسیقی جهان شده و خواهد شد. مردم و هواداران، موزیسین های همدرد و همراه خود را از این طریق بهتر می شناسند.
هنرمندان این جنبش در کشورهای مختلف، کمپینی خودجوش و نانوشته از موزیسین های متعهد جهان را شکل داده اند. یقینا هواداران موسیقی مردمی از کسانی که در قبال این فاجعه خاموش نشسته و حنجره خود را در مقابل واقعه بسته اند، نخواهند گذشت. به راستی چقدر باید موسیقی و هنر پست و حقیر باشد که از شادمانی مردم در کنسرت ها و بلیط فروشی برای هنرفروشی تراوش کند و به صدا درآید اما بغض در گلو مانده غزه و کودکان و مادران فلسطینی را سانسور کند. آیا موسیقی ضجه در غزه و صدای فاجعه وحشیانه اسرائیل را کسی می تواند سانسور کند؟
البته همه هنرمندانی که تاکنون از سراسر جهان به این جنبش هنری پیوسته اند، لزوما به تولید اثر نپرداخته اند. اما همه اعضای این جنبش لااقل از طریق مصاحبه رسانه ای شهرت خود را در حمایت از غزه مظلوم خرج نموده اند.
در کشور ما نیز در مقابل هنرمندان برجسته و سرشناسی که از سالیان قبل تا امروز هنر و حنجره خود را برای ظلم صهیونیستی به فریاد آوردهاند، امروز کسانی از اهالی موسیقی ما هنوز خاموش مانده اند.یقینا آنها نیز غمخوار این ظلم بزرگ هستند. چه کسی می تواند این صدای دلخراش مادران داغدار غزه را بشنود و آرام باشد؟ چه خوب است که امروز همه ستاره های هنری و موسیقی ایرانی همراه با این جنبش جهانی بار دیگر هنر مردم نواز ایرانی را پیشگام چنین جریان ها و حرکت هایی سازند.
اما در این میان کسانی هم هستند که حتی از یک مصاحبه کوتاه رسانه ای دریغ می ورزند که سال 88 به شدت فعال بودند؛ نه تنها برای آنچه به زعم خود «سرکوبی مردم در خیابانهای تهران» می خواندند در «BBC» و «Manoto» به همراه خوانندگان کابارهای حاضر می شدند و عکس می گرفتند بلکه در تولید و ساخت موسیقی نیز برای کمک به جنبش مغز پسته ای! فعال بودند.
همه تاسف اینجاست که امروز شوالیه های آواز مهر سکوت بر لب زده اند و در مقابل کشتار کودکان و زنان و مردم بی گناه فلسطین از گفتن یک دریغ هم دریغ می کنند
متاسفانه امروز صدای سکوت کسانی آزاردهنده است که برای داستان ندا آقا سلطان آن همه هنرفشانی از خود نشان می دادند ولی امروز اینگونه خاموش از کنار کشتار وحشیانه اسرائیلی ها در قبال مردم مظلوم فلسطین می گذرند. دریغا ایران و ایرانی.
شما و امثال شما مگر در قبال کشته شدن هموطنانتون واکنش نشون دادین؟ شما دایم نگران ظلم و ستم هستید اما “در خارج از مرزهای ایران”. هر موقع شجاعتش رو داشتید که به خاطر ظلم و ستمی که به هموطنانتون میشه اعتراض کنید، اونوقت از دیگران متوقع باشید