ساکم را جمع کردم و رفتم
باشگاه هواداران
×

تخصص

تایخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۳


موسیقی‌دانان جهان، با فلسطین علیه اسرائیل / 2

ساکم را جمع کردم و رفتم

سید ایمان ضیابری
من خودم را اسرائیلی نمی‌دانم. من فقط در آن سرزمین به دنیا آمدم که البته در اختیار و انتخاب من هم نبوده است. سال‌های زیادی است که نه آنجا را دیده‌ام و نه دوست دارم ببینم. به محض این‌که فهمیدم در یک زمین اشغالی که از کشتن بیگناهان به دست آمده زندگی می‌کنم، ساک‌هایم را جمع کردم و از آنجا رفتم

 

 

اشاره: گفتگوی زیر در ایام جنگ 22 روزه غزه توسط ایمان ضیابری انجام شده است. از آنجا که این روزها هنوز هم آتزمون در رسانه های جهان به فعالیت علیه اسرائیل و روشنگری در مورد ماهیت نژادپرستانه آن می پردازد، یادآوری و بازنشر آن اهمیت یافت. به زودی تازه ترین دیدگاه های این نوازنده ضد اسرائیلی را در مورد جنگ غزه برای مخاطبان سایت منتشر خواهیم نمود.

 

آقای آتزمون، مایلم در ابتدا نظر شما را راجع به کشتار 1300 فلسطینی غیرنظامی در غزه بدانم. نظر شما در مورد کشته شدن زنان، کودکان و تخریب زیرساخت‌ها، مدارس، مساجد، دانشگاه‌ها و خانه‌های غیرنظامیان چیست؟

 

آنچه که ما در غزه دیدیم، اثبات نفی هولوکاست به معنای واقعی است. دولت اسرائیل، بربریت محض را دستور کار خود قرار داده است، اما جهان سکوت می‌کند. بار دیگر ما با تحقق این‌ ایده روبه‌رو شدیم که صدور فرمان قیمومیت برای تشکیل دولت مستقل یهودی، یک اشتباه مهلک و کشنده بوده است. 

 

تنها سوال اینجاست که چگونه این دولت جعلی، قاتل و هیولاصفت را از صفحه‌ روزگار پاک کنیم بدون این‌که جهانمان به یک گلوله آتشین تبدیل شود؟

 

من علاقه زیادی به مطالعه ریشه‌ها و زمینه‌های هویت مرگبار اسرائیل دارم و دوست دارم بدانم چطور یک رژیم می‌تواند این همه رنج و محنت را علیه شهروندان بیگناه و کودکان تحمیل کند. من واقعا دوست دارم بدانم چرا همه‌ زشتی‌ها و نامردمی‌ها می‌تواند در یک رژیم جمع شود و این‌گونه بر سر مردم بی‌دفاع و بی‌گناه فرود بیاید.

این رنج‌ها و سختی‌ها را نمی‌توان با دادگاه‌های بین‌المللی و عنوان‌های فرمالیته این‌گونه، فرو نشاند و کاهش داد. تنها راه‌حل عملی و کاربردی این است که همه جهان تصدیق کنند این رژیم غاصب، هیچ‌چیز به غیر از بربریت و وحشی‌گری نیست. 

 

 

2010_atzmon

 

 

شما به عنوان یک اسرائیلی، دولت رژیم صهیونیستی را بسیار شدید و خشن مورد انتقاد قرار می‌دهید و رسانه‌ها و مردم در این سرزمین هم هر کسی که اینگونه اظهارنظر کند را سریعا با برچسب‌هایی همچون خیانتکار یا ضدیهود محکوم می‌کنند. چگونه با این تناقض کنار می‌آیید؟

 

البته به نظر من بد نیست که شما نسبت به یک دولت جنایتکار و قاتل، خیانتکار باشید. با این حال، من خودم را اسرائیلی نمی‌دانم. من فقط در آن سرزمین به دنیا آمدم که البته در اختیار و انتخاب من هم نبوده است. سال‌های زیادی است که نه آنجا را دیده‌ام و نه دوست دارم ببینم. به محض این‌که فهمیدم در یک زمین اشغالی که از کشتن بیگناهان به دست آمده زندگی می‌کنم، ساک‌هایم را جمع کردم و از آنجا رفتم. 

من خودم را اسرائیلی نمی‌دانم. من فقط در آن سرزمین به دنیا آمدم که البته در اختیار و انتخاب من هم نبوده است. سال‌های زیادی است که نه آنجا را دیده‌ام و نه دوست دارم ببینم. به محض این‌که فهمیدم در یک زمین اشغالی که از کشتن بیگناهان به دست آمده زندگی می‌کنم، ساک‌هایم را جمع کردم و از آنجا رفتم

 

به نوعی، من با افتخار، یک اسرائیلی از خود متنفرم. من در مورد خودم و کسانی که هموطن من محسوب می‌شوند، بسیار شرمنده و غمگینم. من در مورد شرمندگی خود می‌نویسم، حرف می‌زنم و موسیقی می‌سازم تا فراموشش کنم.

 

اسرائیل ادعا می‌کرد که هدفش در بمباران مردم و شهروندان، تنها تلافی کردن علیه گروه حماس بوده و هرگز به کشتار غیرنظامیان، کودکان و زنان دست نخواهد زد. آیا این رژیم در ادعاهای خود صادق است؟ چرا اسراییل اجازه نداد خبرنگاران بین‌المللی در آن مناطق حضور داشته باشند و واقعیت‌ها را مخابره کنند؟

 

من سعی می‌کنم این سوال را به تفصیل جواب دهم. اسرائیل هم‌اکنون بزرگ‌ترین گتو در جهان است. (گتو اصطلاحا‌ به شهرها یا مناطقی که یک اقلیت مذهبی، سیاسی یا قومی در آن ساکن هستند اطلاق می‌شود و از لحاظ تاریخی، اشاره به محله‌هایی در اروپاست که اقلیت یهودی ساکن آن بودند دارد.)

گتوی یهودی محله‌ای است که در آن یهودیان بدون شرمنده بودن در مورد آنچه که انجام می‌دهند یا می‌گویند، آزادانه به جشن گرفتن آیین‌های مذهبی خود می‌پردازند و تعاملات مذهبی دارند. اسرائیل پیش از این خودش را در دیوارهای عظیم و غول‌پیکری محاصره کرده که به معنای واقعی کلمه، این دولت را در انزوا قرار داده است. با این حال، گتوی یهودی اسرائیل با آنچه در اروپا وجود دارد، بسیار متفاوت است.

در حالی که در اروپای قرن شانزدهم، یهودیان از مواجه شدن با واقعیت‌های اطراف گتوی خود واهمه داشتند، امروز این گتوی اسرائیلی است که اطرافیان را می‌ترساند. آنها اصرار دارند که همه خاورمیانه باید در ترس و نگرانی دائمی نگاه داشته شود.

 

Images_A009GiladAtzmon

 

 

تصور کردن مفهوم گتو، یک ابزار تحلیلی بسیار مفید است. این نمونه برای مثال به ما کمک می‌کند که دریابیم چرا ایهود اولمرت به خودش اجازه داد در یک اجتماع عمومی، در مورد تحقیر کردن رئیس‌جمهور سابق آمریکا جورج بوش و وزیر امور خارجه وی، کاندولیزا رایس، لاف بزند. در گتوی یهودی، یهودیان احساس امنیت می‌کنند و می‌توانند بدون این‌که از دنیای اطراف واهمه داشته باشند، عقاید خود را مطرح کنند و این منطق یهودی است که آنجا حکم می‌کند.

 

 

با این تفاسیر، در دهه‌ 1950، نخست‌‌وزیر اسرائیل دیوید بن گوریون، چارچوب تشکیل یک گتوی بزرگ یهودی را به تکیه کلام سیاسی یهودیان تبدیل کرد و آن را این‌گونه ادا نمود: مهم نیست که غیریهودیان چه می‌گویند. مهم آنچه که یهودیان می‌گویند است! پس می‌بینید که تکیه‌کلام نخست‌وزیر، چگونه یهودیان را از سایر جهان منزوی می‌کند. اما هر چقدر جلوتر رفتیم و آنچه که غزه تحمل کرد را دیدیم، به این نتیجه رسیدیم که این تکیه‌کلام، اسرائیل را نه تنها از سایر جهان که از همه ارزش‌ها و اصول انسانی و اخلاقی جدا کرد. در واقع ترجمه‌ خیلی ساده لشکرکشی نظامی علیه غزه، نسخه روزآوری شده‌ همان جمله است که فرقی نمی‌کند سازمان ملل یا رسانه‌های جهان چه می‌گویند. مهم این است که نیروهای ارتش اسرائیل چه می‌گویند.

 

رهبران اسرائیلی از قبل می‌دانستند که غزه به یک حمام خون برای شهروندان فلسطینی تبدیل می‌شود. آنها به روشنی و از مدت‌ها قبل در مورد سلاح‌هایی که قرار بود علیه غیرنظامیان غزه استفاده شود، مطلع بودند. تنها چیزی که آنها نیاز نداشتند، روزنامه‌نگارانی بودند که بتوانند اخبار جنایت و کشتار جمعی را به سراسر جهان مخابره کنند. رسانه‌های بین‌المللی و حق دانستن، چیزی است که از علایق اسرائیل محسوب نمی‌شود. تنها چیزی که اهمیت دارد، عملیات نظامی ارتش اسرائیل است. آنها می‌خواستند ماموریت اول، که کشتن عده زیادی از فلسطینیان بود را به پایان برسانند و سپس به تخریب غزه و زیرساخت‌هایش بپردازند تا مردم، توان مقاومت و بازدارندگی خود را صرف بازسازی کنند. روزنامه‌نگاران در مقابل این توطئه می‌ایستادند و باید حذف می‌شدند.

 

Gilad-Atzmon

 

 

اما اسرائیل کشتی‌های حامل کمک‌های مردمی و انسان‌دوستانه را هم پس می‌فرستاد. آیا وارد شدن غذا و دارو و لوازم گرمایشی به غزه هم تهدیدی برای اسرائیل محسوب می‌شد؟

پاسخ شما کمی ریشه‌شناسی واژه‌ها را نیاز دارد. کمک‌های انسان‌دوستانه، به ریشه انسانیت برمی‌گردد. از آنجایی که پایبندی‌ اسرائیل به مفهوم بشریت و انسانیت، در حد صفر است، ما نمی‌توانیم از آنها انتظار داشته باشیم در مقابل هر آنچه که به نوعی با بشریت و صلح در ارتباط است، تسلیم شوند. وقتی این رژیم، بیمارستان‌ها،‌ اردوگاه آوارگان و مراکز سازمان ملل را بمباران می‌کند، ما می‌توانیم به روشنی دریابیم که این رژیم، یک جنایتکار جنگی است که در جهان هیچ نظیری ندارد. ما نباید و اصلاً نمی‌توانیم از آنها انتظار داشته باشیم در برابر یک فریاد عدالتخواهانه و بشردوستانه، نرم و ملایم شوند. اما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که آنها مظهر حقیقی یک شیطان هستند، و متاسفانه از تجسم این چهره‌ زشت، هیچگاه دست برنخواهند داشت. 

 

در مورد استفاده از سلاح‌های غیرمتعارف، فسفر سفید و احتمال اقامه‌ دعوای بین‌المللی علیه جنایت‌های جنگی رژیم صهیونیستی در یک دادگاه صالحه چه نظری دارید؟ آیا این امکان وجود دارد؟

بگذارید بگویم که با وجود محکومیت‌های بین‌المللی، اسرائیل روزهای فراوان به استفاده از این سلاح‌ها ادامه داد و تاکتیک خود را متوقف نکرد و البته نخستین‌بار هم نبود که در برابر دیدگان خشمناک مردم در سراسر جهان، آنها از سلاح‌های ممنوعه و غیرمتعارف استفاده می‌کردند.

هر روز ما می‌بینیم که آنها با این سلاح‌های عجیب و کشنده، شهروندان را قتل عام می‌کنند. باید اضافه کنم که ضجه و فریادهای اسرائیل در مورد سلاح‌های احتمالی کشتارجمعی که بعضی از کشورها ممکن است داشته باشند، بسیار تاسف‌آور است وقتی آنها خودشان یک انبار وقیح و ترسناک پر از کلاهک‌های اتمی دارند.
وقتی آنها برای قوانین بین‌المللی هیچ احترامی قایل نیستند، چرا باید در مورد عقاید مردم جهان انعطاف نشان دهند؟

 

 

و در پایان، آیا پیام و سخنی برای شهروندان رنج‌دیده و مصیبت‌زده‌ فلسطینی که در این جنگ نابرابر، دارایی‌های مادی و معنوی فراوانی را فدا کردند و بسیاری از عزیزان خود را از دست دادند دارید؟

فلسطین یک سرزمین است و اسرائیل یک دولت. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند و سرزمین‌ها همیشه باقی خواهند ماند. زنده‌باد دولت و سرزمین فلسطین!

 

 

بله البته. می‌خواهم به آنها بگویم که عزیزترین برادران و خواهرانم، دردناک و آزاردهنده است وقتی کشتار شما و هموطنانتان را توسط دولت اسرائیل می‌بینیم. ما آنچه بر سر شما آمده را به خوبی دیدیم و می‌دانیم که عدالت به سوی شماست.

از شما خواهش می‌کنم که امیدتان را از دست ندهید. شیطان همواره به پایان می‌رسد و سرنوشت شیطان اسرائیل نیز تفاوتی ندارد. ما برای به پایان بردن اسرائیل که سرانجام روزی عمر خود را تمام شده خواهد دید، کارهای زیادی انجام خواهیم داد.

 

 

با این حال، یک چیز کاملا آشکار است. دنیای به اصطلاح آزاد غرب، از نجات جان شما عاجز ماند و متاسفانه دولت‌های عربی هم در‌‌کمک به شما ناتوان نشان دادند. هر چند که شما غمگین هستید، اما عدالت در سوی شما و همراه با شماست. اسرائیل بمب‌های زیادی در توپخانه‌های خود دارد، اما شما برادران و خواهران فلسطینی، چند چیز دارید که آنها هرگز نداشته‌اند. عدالت و حق در دل‌هایتان، انسانیت در خیابان‌هایتان و شما سلاح نهایی را دارید؛ روح و قلب که ارزشمندترین سلاح شماست.

 

 

منبع: جام جم چهارشنبه 14 اسفند 1387

 

 

 

 

نظرات

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

  • دیدگاه سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی

    اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید

    . درباره موسیقی حداقل دو جور می‌شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم‌هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث‌های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ‌وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل ...
  • دیدگاه شهید دكتر بهشتی درباره موسیقی

    آن موسیقی حرام است، که انسان را در مقابل گناه ‌بي‌پروا كند

    موسيقي‌ از نظر اسلام‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ نامه‌ شما رسيد. در اين‌ نامه‌ درباره‌ چند مطلب‌ سوال‌ كرده ‌بوديد كه‌ لازم‌ دانستم‌ به‌ اين‌ سوالات‌ طي‌ نوار، پاسخ‌ مفصل‌تري‌ بدهم‌. خواهش‌ مي‌كنم‌ كه‌ نوار را گوش‌ كنيد تا اگر باز نكته‌اي‌ به‌ نظرتان‌ رسيد بپرسيد تا پاسخ‌ بدهم‌ و ضمناً نوار را هم‌ به‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ برگردانيد، چون‌ اين‌گونه‌ نوارها معمولا اينجا ...
  • گزیده‌ای از نظرات رهبر انقلاب در مورد موسیقی

    خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟

        خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟ بنده گاهى اوقات که مى‌بینم نوجوانى را به تلویزیون مى‌آورند که از صداى خوبى برخوردار است، دلم مى‌لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ى خوبِ جبهه‌ى مستضعفین و جبهه‌ى حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولى بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوى مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش ...