هویت ایرانی، گمشده موسیقی ما (2)
راه نوا – هادی حق پرست |در یادداشت اخیر با عنوان «هویت ایرانی، گمشده موسیقی ما» به نقد مضمون های غالب و کلیشه ای موسیقی دهه های اخیر پرداختیم که به نام «عشق» تولید و منتشر گردید. ادامه ادعا شده که چنین روندی جامعه ای غیرعقلانی، احساساتی و دم دمی مزاج را رقم خواهد زد، و اهالی موسیقی ما را در جامعه موسیقایی ضعیف و غافل خواندیم.
حال ممکن است برای موزیسین و خوانندگان موسیقی کشور یا مخاطبان فرهیخته پایگاه راه نوا این سوال طرح شود که بدین ترتیب مضمون های موسیقی چه باید باشد؟
اول، آن که در ساحت هنر «باید» محلی از اعراب ندارد و آنچه تا اینجا گفته و در ادامه ذکر خواهد شد صرفا یک تذکر و پیشنهاد است. نمی توان برای ساخت آثار هنری به هنرمند امر و نهی کرد؛ چرا که در این صورت اثر او قطعا هنری از آب در نخواهد آمد. اما می توان با نقد و پیشنهاد به هنرمندان، ذهن آنان را متوجه نکات نادیده گرفته شده پیرامونی کرد.
دوم این که باید اعتراف و شاید کمی هم اعتراض کنیم که هویت، ملیت و مذهب مردم ایران در موسیقی ما فراموش و گم شده است. در موسیقی ما الگوی فرهنگی، هنری و ورزشی این کشور و تاریخ آن مقفول مانده است؛ که در نکات زیر سعی داریم که مختصراشاره ای به این موضوعات داشته باشیم:
1- چرا در طول این چند دهه فعالیت موسیقی در کشور و نهادهایی چون دفتر موسیقی وزارت ارشاد و حوزه هنری یا صدا وسیما برای پهلوانی مانند غلام رضا تختی تنها یک قطعه موسیقی با آهنگسازی بابک بیات، تهیه شده است؟ جای تعجب و تامل است که تختی با سه مدال المپیک و جهانی کشتی و اسطوره اخلاق پهلوانی و ورزشی مورد توجه اهالی موسیقی کشور قرار نگرفته است!
2- شهید حسن باقری، جوان 25 ساله ای که واحد اطلاعات و رزم سپاه را در زمان جنگ تاسیس و راه اندازی کرد. او در آن مقطع حساس جانشین نیروی زمینی سپاه بود. او که رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران را برای دفاع از کشور رها کرد، آیا نمی تواند موضوع مناسبی برای یک اثر حماسی موسیقایی باشد؟
3- احمدمتوسلیان، دیگرقهرمانی که اکنون بیش از سی سال جاویدالاثر است. آیا به احترام او و فداکاری هایش نباید اثری در شانیت او تولید شود؟ متوسلیان نه اهل سیاست بود و نه بیگانه. او یک مبارز ایرانی بود که برای مردم کشورش و باورهایشان می جنگید. کمی خجالت آور نیست که بگوییم موسیقی ما و کشوری که او برایش فدا شد کاری برای احمد انجام نداده است؟
4- اولین تئوریسین سینما در ایران، صاحب نظریه سینمای اشراقی، نویسنده، گوینده و مستندساز؛ سید مرتضی آوینی. اثری به نام «خان گزیده ها» با صدای سیدمصطفی سیادت و اثر ارکسترال بهزاد عبدی به نام «شهید هنر» برای سیدمرتضی آوینی تولید شده است. اما اگر آوینی برای غرب بود تا به حال چه برای او می کردند؟ آیا جز این بود که در و دیوار شهر و اسباب جوانان ما از تصاویر او به عنوان یک نظریه پرداز و سینماگر مردن و نو پر می شد؟
اما این یادداشت را با یک سوال نمادین به پایان می بریم: چند سال دیگر باید صبر کرد و از بیت المال به موسیقی کشور تزریق کرد و همچنان منتظر شنیدن یک اثر فاخر در رسای بزرگان علوم همچون ابن سینا، فارابی و سهروردی بود؟
نظرات