شعر هم روح دارد و هم جسم
راهنوا- نشست «شعر به مثابه موجودی زنده» روز چهارم از پنجمین دوره آموزشی شعر جوان(آفتابگردانها) با حضور میلاد عرفانپور در سالن شهید حسین فهمیده برگزار شد.
شاعر کتاب «پاییز بهاریست که عاشق شده است» در ابتدای نشست به طرح سوالهای «راز ماندگاری یک شعر چیست؟»، «راه تشخیص ضریب نفوذ شعر چیست؟»، «چرا برخی از شعرهای قوی، ماندگار و تاثیرگذار نمی شوند؟» و «چرا برخی از شعرهای ظاهرا ضعیف، ماندگار شده اند؟» پرداخت و در این زمینه توضیح داد: شاخص ترین ویژگی موجود زنده، تاثیرگذاری و عبور از زمان و مکان است. موجود زنده میتواند در یک زمان و مکان محصور نماند و از آن عبور کند.
مدیر دفتر شعر موسسه شهرستان ادب ادامه داد: خداوند پس از خلق انسان، روح خود را در او دمید. شاعر نیز وقتی شعری می آفریند و می سراید، شانی از خلاقیت و آفرینندگی را با خود دارد. شاعر در زمان آفرینش شعر بلاشک بخشی از روح خود را در آن می دمد.
وی افزود: شعر به معنای اصلی خود حتما روح و علاوه بر آن کالبد و جسم دارد، در نتیجه چون روح دارد، تاثیرگذار است پس کلام بدون تاثیر را شعر نمی دانیم.
عرفانپور با طرح این پرسش که «حافظ در حال حاضر زنده تر است یا حافظ در سده های گذشته، آنگاه که از حیات فیزیکی و جسمانی برخوردار بود؟»، توضیح داد: قطعا حافظ در حال حاضر زنده تر است زیرا امروز تاثیرگذاری بیشتری دارد. تعریف ما امروز از زنده بودن کلیشه ای است. صرفا اگر امروز یکی در بین ما نیست، گمان می کنیم مرده، در حالی که زندهتر است. برای مثال میتوان به شهید اشاره کرد. بنابراین زندگی کردن و زنده بودن بسته به کالبد و فیزیک نیست، بسته به روح است و هرچه این روح بزرگتر و تاثیرگذاری آن بیشتر باشد، ماندگارتر است.
شاعر کتاب «از شرم برادرم» با بیان اینکه بر اساس تعریفهای ذوقی شعر زنده است، ادامه داد: شاعران فقید ما چون حافظ، مولوی، فروغ و قیصر امروز زندهتر هستند چراکه در حال ها رسوخ بیشتری دارند.
هوای دودآلودِ تهران هم فرصتی برای شاعری است
همچنین نشست «شعر و نوگرایی با نگاهی به سهراب سپهری» با حضور محمدحسین نعمتی در سالن شهید حسین فهمیده برگزار شد.
نعمتی در این مراسم ضمن بیان حکایتی از زندگی حضرت محمد(ص) گفت: روزی پیامبر از کوچه رد میشود اما مردی را که هر بار بر سر و روی حضرت خاکستر میریخته را نمیبیند. پس پرس و جو کرده و احوال او را جویا میشود. اصحاب می گویند که پیرمرد در بستر بیماری است. پیامبر از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شده و به عیادت او می رود.
مدیر بخش روابط عمومی موسسه شهرستان ادب با اشاره به این روایت، به لزوم زنده بودن روایت اشاره کرد و گفت: در نگارش اشعار ادبی باید از روایت زنده بهره برد؛ این تکنیک احضار متون است که باید به خاطر سپرد.
برنده سرو زرین جشنواره شعر فجر ادامه داد: شاعر باید از طبیعت اطرافش بنویسد. اگر شما در محیط شهری زندگی می کنید، می بایست به طبیعت محیط اطراف توجه کرده و از آن استفاده کنید. چراکه انسان باید تحت هر شرایطی از محیط اطراف و در نهایت فرصت های بوجود آمده بهره برد؛ برای مثال هوای دودآلود شهر تهران یک فرصت برای شاعری است که نباید نادیده گرفته شده و مورد بی توجهی قرار گیرد.
این غزلسرا با بیان اینکه طبیعت تنها دریا، جنگل، روستا و رودخانه نیست، اظهار داشت: هر آنچه در اطراف شاعر وجود دارد، محیط اطراف او را شکل می دهد و درست دیدن آن بر عهده شاعر است.
وی در ادامه بخشی از متنی که سهراب سپهری در توصیف روند زندگیاش نگاشته بود را برای حاضران خواند: «من کاشیام. اما در قم متولد شدهام. شناسنامهام درست نیست. مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر (6 اکتبر) به دنیا آمدهام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را میشنیده است. در قم زیاد نماندهایم.
به گلپایگان و خوانسار رفتهایم. بعد به سرزمین پدری. من کودکی رنگینی داشتهام. دوران خردسالی من در محاصره ترس و شیفتگی بود. میان جهشهای پاک و قصههای ترسناک نوسان داشت.
با عموها و اجداد پدری در یک خانه زندگی میکردیم و خانه بزرگ بود باغ بود و همه جور درخت داشت … . برای یاد گرفتن، وسعت خوبی بود. زمین را بیل میزدیم. هرس میکردیم. در این خانه پدرها و عموها خشت میزدند. بنایی میکردند. به ریخته گری و لحیم کاری میپرداختند.
چرخ خیاطی و دوچرخه تعمیر میکردند. تار میساختند. به کفاشی دست میزدند. در عکاسی ذوق خود میآزمودند. قاب منبت درست میکردند. نجاری و خراطیاش میگرفتند. کلاه میدوختند. با صدف دکمه و گوشواره میساختند ….».
نعمتی با اشاره به متن خوانده شده، توضیح داد: با توجه به متن درمییابید که سهراب از تجربههایش در اشعارش استفاده می کرده است چراکه نمونه خاطرات گفته شده در شعرهایش دیده می شود. در نتیجه بسیاری از نشانه هایی که در شعر سهراب وجود دارد، در این متن دیده می شود.
منبع:
نظرات