معلومه بنت المیداح؛ تلفیقی از موسیقی و سیاست
راهنوا- «معلومه بنتالمیداح» هنرمند مبارزی است که مردم موریتانیا او را هنرمند فطری و سیاستمدار با آزمون و خطا میدانند. او از کودکی با هنر و سیاست آشنا شد و به همین دلیل موسیقی و سیاست در آثارش با هم پیوند پیدا کرد تا آن جا که میتوان گفت وی همواره کوشیده است با تولید آثار هنری از اقشار مستمند کشورش دفاع کند و رنجها و دردهای این قشر را کاهش بدهد. در واقع هنر برای او بمثابه ابزاری برای دستیابی به آرمانی سیاسی و اندیشه والای خود بوده است.
معلومه منتالمیداح در سال ۱۹۶۰ م در المذر ذره واقع در جنوب غرب کشور موریتانیا و در خانوادهای اهل هنر دیده به جهان گشود. او هنر کلاسیک موسیقی را نزد پدرش آموخت و در شش سالگی شعری را اجرا کرد که توسط بزرگان هنر این کشور سروده شده بود و توانست در آن اجرا موفق ظاهر شود. او خود در زمینه اندیشههای آغازین روزهای خوانندگی خود میگوید: «خوانندگی برای من مانند یک ارثیه بود که از دیگران به من رسیده باشد. اما من شدیداً به رهایی و گستتن نیاز داشتم. آن روزها کسی متوجه احساسات انقلابی و آشوبگرانه من علیه حقیقت زندگی در موریتانیا، مسایل ممنوعه و علیه نگاه بسته و سفارشی موجود و رایج از یک هنرمند نبود.
نگاهی که از دورههای بسیار دور از هنرمند میخواست که صرفاً بزرگان قبایل و عشایر را مدح کند و به دلیل این که من نمیخواستم مدح را پیشه خود کنم، خانوادهام دچار مشکل شدند. ما از نظر طبقه اجتماعی در حاشیه جامعه موریتانیا قرار داشتیم و قبیله ما از کمک به ما دریغ کردند. آنها ما را در مجالس و مناسبتهای مختلف دعوت نمیکردند. خانواده من فقط به این خاطر که من نمیخواستم شیوخ قبایل را در شعرهایم مدح کنم و درباره مطالب جدیدی شعر بخوانم، به طور کل رانده شدند و تحت فشار قرار گرفتند. مردم مرا به چشم فردی که قصد دارد، موسیقی کلاسیک را به طور کل ویران کند، مینگریستند. اما من فقط میخواستم نوع ترانهای را که میشناختم به شکل مدرن اجرا کنم. ولی مردم برای این تغییرات آمادگی نداشتند. من خود ترانههای آثارم را مینوشتم و از موسیقی استفاده میکردم که پدرم مبتکر آن بود. اما جامعه سنتی که صرفاً با شیوه مدح رایج در عشایر آن دوره آشنا بود، نمیتوانست به هیچ وجه این تغییرات را بپذیرد».
موریتانیا در اوایل دهه شصت قرن گذشته میلادی شاهد رخدادهای بسیاری بود که پانزده انقلاب را در این کشور آفریقایی رقم زد. این مسئله نیز به عنوان یک موضوع مهم شعری در آثار المیداح حضور پیدا کرد و مضامینی چون استبداد و به دست گرفتن قدرت به ویژه به دست گرفتن قدرت با نیروی نظامی در کنار موارد پیشین، شعرهای المیداح را پربارتر کرد و از وی چهرهای ساخت که از موسیقی به عنوان قدرتی برای بیان مسایل مهم استفاده میکند.
المیداح همچنین توانست موسیقی موریتانیا را به دنیا معرفی کند. او معتقد است که مقامهای پنجگانه موسیقی موریتانیا و موسیقیهای اورپایی تشابه بسیاری با هم دارند. به همین دلیل نیز کوشید تا موسیقی بومی و ملی کشور خود را با موسیقی جهانی آشتی بدهد و آنها را با هم درآمیزد. در نتیجه تلاش در راه جهانی کردن موسیقی موریتانیا باعث کسب شهرت فراوان برای المیداح شد.
معلومه المیداح بعدها توانست به نمایندگی حزب ائتلافیافته از نیروهای دموکراسی در کشورش به عضویت در مجلس شیوخ موریتانیا دربیاید و موسیقی و سیاست را با هم درآمیزد. زیرا او همواره از موسیقی به عنوان ابزاری برای دفاع از عدالت در کشورش استفاده میکرد. وی در زمینه فعالیتهای سیاسی خود در پارلمان موریتانیا و ادامه فعالیتهای هنریاش میگوید: «فعالیت من در پارلمان، تریبونی را در اختیار من قرار داده است که میتوانم از طریق آن پیام سیاسی خود را به گوش مردم برسانم. البته این کار مانع از فعالیتهای هنری من نشده است». این زن آفریقایی با روحیه مبارزهجویانهای که علیه هر گونه جمود فکری دارد، همان گونه که در آغاز حرفه هنری خویش کوشید تا در موسیقی ابتکار عمل داشته باشد، در پارلمان نیز با هر گونه تقلید سیاسی مبارزه میکند. اما علیرغم همه فعالیتهای متعدد سیاسی المیداح، وی معتقد است که رسالت هنر ازلی و گفتههای سیاسی موضوعاتی گذرا هستند.
او اعتقاد دارد که هنر خوانندگی میتواند در روشنشدن اندیشهها و گفتههای سیاسی برای عامه مردم مفید باشد و باعث شود که سیاست از حوزه پارلمان خارج شده به میان مردم بیاید. المیداح نخستین زن هنرمند عربی است که بدون کنار گذاشتن هنر توانست وارد حوزه پارلمان کشورش بشود. در سال ۱۹۸۴ میلادی همزمان با روی کار آمدن معاویه ولد الطایع فشارها و ممنوعیتهای متعددی در موریتانیا اعمال شد که المیداح را رو در روی الطایع قرر داد. این اوضاع سختگیرانه در سال ۲۰۰۸ م بار دیگر در موریتانیا حاکم شد و این بار المیداح که بر مسند نمایندگی پارلمان این کشور جای گرفته بود، رو در روی جنرال محمد ولد عبدالعزیز قرار گرفت. در واقع المیداح با شعرهای سیاسی و مردمی خود توانست همدردی و احساس نزدیکی بسیاری را میان خود و مردم کشورش به وجود بیاورد تا آن جا که این احساسات مشترک منجر به اعتماد مردم موریتانیا به وی شد و المیداح در سال ۲۰۰۶ م پا به پارلمان این کشور آفریقایی نهاد.
المیداح به عنوان هنرمندی که علیه همه عادات سیاسی و هنری در موریتانیا شوریده است، از دید برخی دیوانه و از دید برخی فردی جسور است که با شجاعت بسیار به جنگ با استبداد و در دست گرفتن قدرت بدون رای و نظر مردم است. او در واقع طرفدار دموکراسی در موریتانیا است. دسته دوم که طرفداران وی را تشکیل میدهند، معتقدند او هرگز تسلیم فشارهای سیاسی نشده و ثروت و پول نیز هرگز او را سست نکرده است. این ویژگیها در وجود المیداح از وی شخصیتی بسیار والا و گرانبها ساخته است که تحت هیچ عنوان نمیتوان او را به سوی قدرت برتر کشور کشاند. البته بیشک المیداح برای رسیدن به چنین ارزش والایی بهای بسیار سنگینی را پرداخته است و قدرتمردان سیاسی موریتانیا هفده سال او را از حضور در تلویزیون و روزنامه و مجلات رسمی و همگانی این کشور ممنوع کردند. اما او در مقابل برای رساندن پیام و آثار خود به گوش مردم کشورش از حضور سیاسی خویش سود میجوید. مختار السالم شاعر و منتقد حوزه موسیقی در موریتانیا میگوید: المیداح از عرف خارج شد و با میراث بومی موسیقی به مبارزه برخواست و سیاست را به موسیقی موریتانیا وارد کرد.
این خواننده موریتانیایی تاکنون آلبومهای متعددی را در بازارهای داخلی و بینالمللی منتشر کرده است. «بهشت عدن»، «روزها میگذرد» و «زندگی کردیم و مردیم»، عنوان برخی از آثار وی است. المیداح همچنین مجموعهای از مدالهای افتخار داخلی و خارجی را در کارنامه هنری خود گردآورده است. وی دارای موسسهای برای حفظ و رشد موسیقی و فرهنگ ملی دارد و در اتحادیه شبکههای بینالمللی به عنوان سفیر محافظت از محیط زیست فعالیت میکند.
منبع: اختصاصی «راهنوا»
نظرات