شعر عاشورایی یعنی پیوند بین عاشورا و انتظار
راهنوا- جلیل صفربیگی که با اشعار و رباعیهای زیبای عاشوراییاش شناخته شده است، درباره موضوع نوآوری در شعر عاشورایی به ذکر مواردی پرداخت که در ادامه به صورت یادداشتی شفاهی منتشر میشود:
ما درباره واقعه عظیم عاشورا با چند مطلب روبرو هستیم که من در ادامه به آنها اشاره میکنم.
نکته مهم و اول این است که ما اجازه دستکاری این واقعه را نداریم و در موضوع روایت جریان عاشورا باید با همان جزییاتی که اتفاق افتاده به ذکر مسائل بپردازیم.
از طرف دیگر بخشی از شعر عاشورایی به مرثیه اختصاص دارد و شاعران در طول هزار سال گذشته در سوگ واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان شعرهایی در قالب مرثیه سرودهاند که مردم از اینها برای مراسم عزا استفاده کردهاند و این اشعار در راستای گریه کردن بر مصائب اهل بیت استفاده شده و اتفاقا آثار گرانسنگی هم هستند.
اما بخش دیگری از شعر عاشورایی مربوط به بخش حماسی این واقعه است که نسبت به مراثی کمتر به آن پرداخته شده است. به هر حال این واقعه حماسی عظیمی هم بود که با دست خالی یک لشکر کوچک به مصاف یک لشکر بزرگ رفت و در نهایت پیروز شد. این جنبه، نگاه خوبی است که دست شاعر را باز میگذارد تا با استفاده از قدرت تخیلش و با استفاده از صنایع لفظی شعر جدیدی بگوید.
یک بخش دیگر هم جنبههای عاطفی عاشورا است. در حادثه عاشورا این قدر وقایع زیادی وجود دارد که میتوان از جنبههای مختلف به آن نگاه کرد و دربارهاش شعر سرود. مثلا در بحث تشنگی کودکان، شهادت کودکان، اسارت زنان و کودکان، وقایع انسانی عاشورا، دست شاعران باز است و میتوانند از تخیلشان استفاده کنند و انصافا آثار ارزشمندی در طی این سالها خلق شده است. گاهی هم این جنبههای عاطفی با رگههای عاشقانه و عشق پاک مثل عشقی که بین پدر و پسر وجود داشته یا بین برادران بوده مثل حضرت عباس و حضرت امام حسین(ع)، بین حضرت زینب و امام حسین(ع) و دیگر ارتباطات و عواطف، دستمایه شاعران قرار گرفته و آثار گرانسنگی خلق شده است.
اما در حوزه شعر معاصر به جنبههای دیگری از شعر عاشورایی پرداخته شده است. یکی از مهمترین جنبهها، آسیب شناسی رفتار مردم معاصر زمان امام حسین(ع) و همین طور مسلمانان در سدههای مختلف از جمله دوره معاصر است. یعنی با این نگاه سراغ موضوع برویم که بخشی از عاشورا را مردم زمان امام حسین(ع) خلق کردند. آنها با کم کاریهایشان و عدم بیداری و عدم همراهی و با خلف وعده و با گول خوردن و سکوت دربرابر ظلمی که بر اهل بیت امام(ع) رفت، بخشی از ماجرای عاشورا هستند. این بخش تقریبا دریچه جدیدی است که بر روی ادبیات عاشورایی گشوده شده و در واقع نقد مردم و نقد دوستان و محبان و نقد جامعه مسلمان در دستور کار شاعران قرار گرفته و به نوعی ادبیات اعتراضی هم در آن شکل گرفته است.
آسیب شناسی رفتار اجتماعی مردم زمان امام حسین(ع) و عصر ما که عصر امام زمان(عج) است و پیوندی که عاشورا با انتظار دارد از دریچههای مهمی است که به روی ادبیات عاشورایی باز شده است. ادبیات عاشورایی تقریبا یک ادبیات شیعی است، میگویم تقریبا، چون شاعران اهل سنت حتی غیر مسلمان هم درباره عاشورا شعر دارند. اما شیعی بودنش از این جهت مهم است که عاشورا با ظهور پیوند خورده و شاعران شیعی به درستی اعتقاد دارند که امام زمان خونخواه امام حسین(ع) است و همین باعث شده پیوند بین عاشورا و انتظار برقرار و باز هم آثار جدیدی خلق شود.
نکته دیگر اینکه قالبهای شعر جدید فارسی هم در سده اخیر به کمک شعر عاشورایی آمدهاند. در شعر نیمایی و شعر سپید اشعار عاشورایی خوبی سروده شده است. مجموعه گنجشگ و جبرئیل مرحوم سیدحسن حسینی یک نمونه خیلی خوب در همین راستا در ادبیات عاشورایی است و همین طور در حوزه شعر کوتاه، قالبهای دوبیتی و رباعی مورد توجه شاعران قرار گرفته که در ادبیات ما سابقه نداشته است.
بخش مهم دیگر در شعر عاشورایی معاصر شعر هیاتی است که خوشبختانه ظرف دو دهه اخیر به آن پرداخته شده و از باب تغذیه مداحان عزیز کارهای خوبی انجام شده و تعداد زیادی شاعر عاشورایی و نوحه سرا تربیت شدهاند و این به غنای نوحههای ما کمک کرده کرده است.
در مجموع میتوانم بگویم رویکردی که به ادبیات عاشورایی در شعر وجود دارد، رویکرد رو به جلویی است.
نظرات