بزرگترین عیب جشنواره شعر فجر از زبان اسماعیل امینی
راهنوا- شب شعر «بفرمایید فروردین»، که هر ساله در آستانه نوروز در موسسه شهرستان ادب برگزار میشود، شب گذشته با حضور علیمحمد مودب، ناصر فیض، علی انسانی، مصطفی محدثی خراسانی، اسماعیل امینی، سعید حدادیان، حمیدرضا شکارسری، علی داودی، محمود حبیبی، محمدمهدی سیار، محمدرضا طهماسبی و جمعی از شعرای جوان در محل این موسسه برگزار شد.
جلسات شعر خوانی باید تقویت شود
علی محمد مودب مدیرعامل موسسه شهرستان ادب در ابتدای این مراسم ضمن خیر مقدم به حضار گفت: برگزاری محافل شعرخوانی باید تقویت شود و خدا را شکر امسال با حضور اسماعیل امینی در جشنواره شعر فجر شاهد قوتگرفتن جلسات شعرخوانی بودیم که این اقدام ستودنی است.
وی افزود: باید یادآور شوم که جوانانی که کار شعر میکنند باید در انتخاب کلمات دقت لازم را به خرج دهند و کلمات و معانی آنها را بشناسند.
وی در پایان سخنانش قطعه شعری برای حاضرین قرائت کرد.
اسفند را باز کنیم ببندیم وسط سال
اسماعیل امینی دبیر علمی جشنواره شعر فجر در این مراسم گفت: فردی سوار قطار بود، رفت سراغ رئیس قطار و گفت این واگن ما خیلی تکان میخورد در حالی که واگنهای دیگر این طور نیست، رئیس گفت خوب چون این واگن آخر است و از یک طرف آزاد است تکان بیشتری دارد آن نفر گفت خوب این واگن را باز کنید و در وسط قطار ببندید، حالا ماه اسفند هم مانند این واگن است چون ماه آخر سال است همه چیز تق و لق است حتی شب شعر، پس بهتر است این ماه را باز کنیم و جایی در وسط سال ببندیم.
وی در ادامه گفت: بزرگترین عیب جشنواره شعر فجر در سالهای گذشته این بود که آئیننامه نداشت و بزرگترین کاری که امسال اتفاق افتاد این بود که آئیننامه این جشنواره تصویب شد و نکته دیگر این بود که نقش دبیر علمی کمرنگ شد تا هیأت علمی نظر بدهد. البته امیدوارم دبیرخانهای تشکیل شود تا شعرهای تولید شده در هر سال را جمعآوری کند تا منبعی باشد برای اشعار شاعران در طول یک سال و این اقدام میتواند موجب شود تا جشنوارههای مختلف از دل آن خارج شود و این کار برای شعر بهتر خواهد بود تا این که از منابع صرف سکه، دکور و مباحثی از این دست شود.
امینی اضافه کرد: این قدر که زور من رسید توانستیم امسال این اتفاقات را رقم بزنیم و به نظرم خدمت به شعر همین دبیرخانه خواهد بود و هر کس که دستش میرسد باید این خدمت را به شعر بکند.
نان شعر را آجر نکنید
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش گفت: تازگیها باب شده است که شعرا از شعرشان مشهورتر هستند و به نوعی مانند هنرمندان سینما و موسیقی شعرا نیز تبدیل به چهره شدهاند و این جلوهگری موجب شده که امروز کمتر به شعر توجه میشود. شاید این چهرهسازیها برای تلویزیون و … نان داشته باشد اما نان شعر را آجر خواهد کرد و باید هشدار داد زیرا این رویه به ضرر شعر تمام میشود.
مصطفی محدثی خراسانی در این مراسم قطعه شعری با مضمون بهار برای حاضرین قرائت کرد:
آرامش بیقرار در من جاری است
همخوانی صد دو تار در من جاری است
گلبانگ محمدم به رغم پاییز
من زندهام و بهار در من جاری است
ناصر فیض که از طنزپردازان کشور است،در ادامه این مراسم خاطرهای برای حاضران گفت و توضیح داد: کتابی در باب طنز چاپ کرده بودیم که به نظرم آمد میتواند برای نوآموزان شعر خوب باشد. در خاطرم است برای یکی از دورههای شعری آفتابگردانها گفتم این را برای آنها ببرم. به میلاد عرفانپور زنگ زدم و گفتم چند نفر در دوره شرکت کردند که وی گفت 80 نفر. پس گفتم 80 جلد از این کتاب میآورم که وی گفت نه همه اینها که طنزپرداز نیستند، گفتم پس چقدر بیاورم، گفت 75 جلد.
فیض در ادامه قطعه شعری از مجموعه «فیضبوک» برای حاضرین قرائت کرد.
حمیدرضا شکارسری در ادامه بهاریهای به شرح زیر برای حاضرین خواند:
روز و شب در کوه و بیابان رفتیم
مردیم هزار بار و بیجان رفتیم
در چرخهای از بیم و امید
دنبال بهار تا زمستان رفتیم
علی انسانی از شعرای آئینی کشور در ادامه قطعه شعر آئینی برای حاضرین خواند:
هوای نفس چو ره بست بر نفس به دو دست
دگر مخواه اثر در دعای کس به دو دست
ز سیلی هوسم دو روی عمر سیاه است
نخست امر فلک داد سپس بزد به دو دست
امید بار به دربار اگر تُراست بیا
بریده از همه وامانده ملتمس به دو دست
هوای شهرک شهرت همان حباب و هوس
مباش حلقه به این در پی هوس به دو دست
منم کبوتر زخمی به پنجه شاهین به حسرت
از پی صیاد خودم قفس به دو دست
گدای کیسه تهی کاسه بر کفم با اشک
ببین چه دسته گلی را گرفته خس به دو دست
سیداکبر میرجعفری نیز در بخش دیگری از این شب شعر قطعه شعری به این مضمون قرائت کرد:
بنویسید سال سختی بود
مرگ دائم در این حوالی بود
از پی ابرهای پی در پی
هر چه بارید خشکسالی بود
عتاب امیرالمومنین در خواب به یک شهید
در این مراسم علی داودی نیز برای حاضرین شعر خواند و سعید حدادیان شاعر و مداح اهل بیت ضمن اشاره به خاطرهای از یکی از همرزمان شهیدش، گفت: یکی از همرزمان ما در خواب حضرت امیر را دیده بود که با عتاب به وی گفته بود چرا نهجالبلاغه روی طاقچه خاک میخورد و خطبه همام را نمیخوانی؟ آن شهید از خواب بیدار شده و دیده بود که نهجالبلاغه روی طاقچه است و کتاب را برداشته و گشوده بود و خطبه همام آمده بود. حضرت امیر در این خطبه فرموده بود که کمیت را رها کنید و به کیفیت بپردازید حال در شعر هم باید همینطور باشد.
جوانان رجعتی به نوحههای گذشته داشته باشند
وی اضافه کرد: در خاطرم هست که از سال 62 تا کنون با یک تکمصرع استاد انسانی تا به امروز میسوزیم و به نظرم ستودنی است که جوانان امروز به زبان شکسته نوحه میسرایند اما جوانان فراموش نکنند که باید رجعتی به نوحههای گذشته داشته باشند.
محمود حبیبی از شعرای آئینی در این مراسم قطعه شعری در رثای حضرت فاطمه (س) برای حاضرین قرائت کرد:
علی ماه است گردون را، ولی کَن اختش زهراست
علی شاه است مردان را، ولی تاج سرش زهراست
علی تنهاست علی تنها از خود حق نیز تنهاتر
ولی از خصم باکش نیست، زیرا یاورش زهراست
همه عالم خراب حیدر، حیدر خراب او
علی کز عالمی دل برده، تنها دلبرش زهراست
محمدمهدی سیار دراین مراسم یک شعر از مجموعه رودخوانی و قطعهای هم از بیخوابی عمیق برای حاضرین قرائت کرد. همچنین در این شب شعر جوانانی که در دورههای آموزشی شعر آفتابگردانها شرکت داشتند نیز به شعرخوانی پرداختند.
منبع: خبرگزاری فراس
نظرات