گوشهنشین حرم
راهنوا- شب دوم است. شب دوم مراسم بر آستان اشک. جمعیتی بیشتری در سالن حاضرند. خبر دارد میپیچد. دوباره خبر دارد میپیچد. خبر یک حماسهی دیگر. یک تکرار دوبارهی دیگر برای تاریخ. قرآن و حدیث کسا که به روان شب قبل خوانده میشود، مراسم با مقدمهی محمود حبیبیکسبی و حاج مهدی زنگنه آغاز میشود. شب، شب یاران حسین(ع) است. شب ستارههای بیشمار در مدار ماه مجلس.
نخستین شاعر مجلس امشب احمد علوی است. امروز مصادف است با روز رونمایی از اولین کتاب سرودههای آیینی وی. امروز چهارشنبه 30 مهرماه نخستین مجموعه شعر او با عنوان سادات ببخشند در حضور رضا اسماعیلی، مصطفی محدثیخراسان، کامران شرفشاهی و محمدعلی مجاهدی رونمایی شده است. شعرش نغز است و سوزناک. بیسبب نیست که ساکن جوار حرم یکی از شیر زنان آل محمد معصومهی کبرا ست.
محمدعلی مجاهدی را بسیاری از شعرای اهلبیت استاد خود میدانند. او نیز از قم آمده. او نیز گوشهنشین حرم نواده پیامبر است. از استاد مجاهدی بسیار میتوان گفت به همان اندازه که در مورد خودش کمحرف است و یکراست میرود سراغ کلماتش. گویی کربلا را زیسته است. گویی تمام زندگی در رایحهی کربلا نفس کشیده.
قاسم صرافان از یاران حسین(ع) بیشتر میگوید از حر و جون سفیدبخت. از رشادتها و مظلومیتهایشان. از پشیمانی حر و از قناعت طبع جون. شعر صرافان بهقدری در تصویرسازی قوی است که اگر این فاصلهی دور هزارساله نبود میشد به جد از حضور او در میدان حماسه گفت.
در میان شاعرانی که طبع خود را وقف حسین (ع) و یادش کردهاند هستند شاعرانی که در حیطههای دیگر شعر نیز دستی دارند. اما هر بار به هر دلیل و مناسبتی طبع خود را نذر آقا و خواندنش میکنند. سید شهرام شکیبا شاعر و نویسنده، طنزپرداز و مجری ست. اما با غزلی که میخواند به همگان ثابت میکند که ارادت به سید و سالار شهیدان کم از شاعران اهلبیت نیست.
علی داوودی خود را شاعر اهلبیت نمیداند. اما در کمال شگفتی از اتفاقی غریب خبر میدهد. بهتازگی که مشغول جمعآوری اشعارش بوده متوجه این اتفاق شده که اغلب سرودههایش برای سید الشهدا ست. خود میگوید: شده برای چند سال هیچ شعری نگفته باشم. اما هر بار نزدیک محرم که میشدهام چند بیتی از سرمستی رایحهی عاشورا سرودهام. و امروز در کمال تعجب مشاهده میکنم اکثر اشعارم در خصوص عاشوراست بااینکه من شاعر اهلبیت نیستم.
وی در ادامه بخشی از یک مثنوی بسیار بلند را که به تازگی سروده میخواند. او خودش را در کمال فروتنی شاعر اهلبیت نمیداند اما مثنویاش خبر از حال دیگرش میدهد.
سیامک رجاور را همواره با این مصرع به خاطرخواهم آورد: شعله به تن کرده سیاوش شدهام. او بهراستی تمام دارایی ذاتیاش را وقف اهلبیت کرده است. طبع شعرش را، صدا پرطنین و شیوایش را و استعدادش در ارائه و خوانش شعرش را. زبان شعر او زبان حماسه است. حماسهای که از پسِ تاریخ سترگ هنوز میتپد. شعرش جان دار است و اجرایش قوی و شیوا.
زمان چقدر سریع گذشته است امشب، حبیبی کسبی از موکول شدن برنامه برخی از شاعران حاضر به فردا خبر میدهد. ساعت را که نگاه میکنم نیم ساعتی از وقت مقرر گذشته است. نوای سوزناک حنیف طاهری پایانبخش مراسم است و راهی شب که میشوم امشب را سیاهپوشتر از شب قبل مییابم.
منبع: خبرگزاری فارس
نظرات