مکتب موسیقی انقلاب
باشگاه هواداران
×

تخصص

تایخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴


سرگذشت موسیقی در دهه شصت/2

مکتب موسیقی انقلاب

گفتگوی هفته نامه سروش با «احمدعلی راغب»
سرودهای «شهید مطهر»، «آمریکا ننگ به نیرنگ تو»، «خجسته باد این پیروزی» و… تنها گوشه‌ای از آثار ماندگار او هستند. او برای اکثر خوانندگان و گروه‌های سرود آهنگسازی کرده است و با آهنگ‌های خود به متن‌ها و شعرهای آنان، زیبایی دوچندانی بخشیده است. فردی که این حماسه‌ها را در موسیقی ایران خلق نموده گزینه‌ی مناسبی برای بیان ملاک‌های موسیقی اصیل و متعهد به انقلاب است.

 

 

 

 

raghe-b125راه‌نوا- اشاره:  سرودهای «شهید مطهر»، «آمریکا ننگ به نیرنگ تو»، «خجسته باد این پیروزی»، «بانگ آزادی»، «راه رجا»، «بابا خون داد»، «همشاگردی سلام»، «مدرسه ها واشده» و… تنها گوشه‌ای از آثار ماندگار او است.

 

آثاری که هرکدام اثری مانا در کارنامه موسیقی ایران است آثاری که با استقبال طیف های گوناگون جامعه ن روبه رو شد.

 

او برای اکثر خوانندگان و گروه‌های سرود انقلاب اسلامی آهنگسازی کرده است و با آهنگ‌های خود به متن‌ها و شعرهای آنان، زیبایی دوچندانی بخشیده است.

 

فردی که این حماسه‌ها را در موسیقی ایران خلق نموده گزینه‌ی مناسبی برای بیان ملاک‌های موسیقی اصیل و متعهد به انقلاب است.

 

در ادامه می توانید گفتگویی قدیمی با استاد راغب در مورد همین موضوع  را در «راه نوا» مطالعه نمایید.

 

 

«دربارة راغب: راغب در سال‌1323 در بندر‌انزلی متولد شد. از کودکی با موسیقی آشنا گشت و پس از پایان تحصیلات آموزگار شد. سروده‌هائی که وی تاکنون ساخته است بدین شرح می‌باشد:

  1. الله‌اکبر / ‌خمینی رهبر
  2. شهید مطهری
  3. بابا خون داد (این سرود معروف‌ترین کار راغب است).
  4. معلم مجاهد (برای شریعتی)
  5. نغمة اتحاد
  6. مارش حرکت
  7. نغمة توحید
  8. نه شرقی نه غربی
  9. باز‌آی
  10. شب قدر
  11. شکست شیطان
  12. در ماتم اباذر زمان (مرثیه برای طالقانی‌)
  13. ای مجاهد افغان.

 

«ایدئولوژی رژیم گذشته در رابطه با هنر موسیقی»

-با‌توجه به اینکه جهت هنر در رژیم گذشته یک جهت ضد‌دینی و ضد‌مذهبی داشت، شما به‌عنوان یک آهنگ‌ساز نظرتان را در چگونگی روند موسیقی در دوران شاهنشاهی بیان دارید.

هنر واقعی و اصیل هر جامعه باید در رابطه با نیاز‌های معنوی آن جامعه ارائه شود و در این زمینه مسئولیت سنگینی بر دوش هنرمند خواهد بود تا ابتدا جامعة خود را بشناسد و به نیاز‌های جامعه آگاه و در این رابطه به خود‌سازی بپردازد. آنگاه بهتر و راحت‌تر می‌تواند از طریق هنرش، نیاز‌های معنوی جامعه را برآورده کرده و یا لااقل مطرح سازد و یکی از این مواهب معنوی جامعة ما مذهب است که وابستگی عمیقی با جامعة ما دارد و همان طوری که اطلاع دارید، عامل پیروزی انقلابمان گردید.

 

متأسفانه در رژیم گذشته، عمّال رژیم نهایت سعی‌شان در از‌بین‌بردن این معنویت عظیم در همة جنبه‌هایش بودند و از همة وسایل در سرپوش‌گذاشتن این معنویت بهره‌گیری می‌کردند و هنر موسیقی چون با جامعه رابطة نزدیک داشت، لذا ابتدا این هنر را تحقیر کرده و سپس با اشعاری مسموم به خورد جامعه می‌دادند تا با این وسیله هم جامعه از این موسیقی مسموم و مبتذل خسته گشته و آنگاه با دست‌هایی از‌پیش‌آماده‌شده آن موسیقی غیر‌فرهنگی را با بوق و کرنا و تبلیغات عظیم به خورد خلق‌الله می‌دادند؛ چون یکی از برنامه‌های رژیم گذشته این بود که روی فرهنگ اصیل ما سرپوش بگذارد و جامعه را از اصالت، خود‌بیگانه کند و همین یگانگی عاملی باشد تا فرهنگ استعماری امپریالیستی در ایران پا بگیرد.

 

و عمّال رژیم گذشته اندیشه‌های موذیانه‌ای را در رابطه با هنر و موسیقی اعمال می‌کردند؛ مثلا می‌گفتند که فلان چه فلان روحانی و یا مرجع‌تقلید، وقتی پیامی برای جامعه می‌فرستد، بعد از پیام آن روحانی حداقل نیم‌ساعت نباید موسیقی پخش گردد‌. مثلا گناه دارد و عده‌ای هم باورشان می‌شد که رژیم راست می‌گوید؛ در‌صورتی‌که برنامه این بوده که هنر موسیقی را از مذهب و روحانیت بیگانه کنند؛ ولی اکنون می‌بینید و می‌شنوید که قبل و بعد از پیام امام امت و رهبر انقلاب، موسیقی پخش می‌گردد؛ البته آن موسیقی که با مذهب و روحانیت بیگانگی ندارند، بلکه رابطة مستقیم با این معنویت عظیم برقرار کرده، تا آنجا که آیه‌های قرآن و سخنان مولا علی با موسیقی مطرح می‌گردد و این درست نقطة مقابل ایدئولوژی رژیم گذشته است در رابطه با هنر موسیقی.

 

-موسیقی فولکلوریک را اساسا چگونه می‌بینید و اینکه این موسیقی بومی و رزمندة ما در زمان گذشته به‌ چه شکل به‌طرف اخته‌شدن حرکت داده می‌شد.

اصولا آن نوع موسیقی مفهوم فولکلوریک دارد که ریشه در جامعه داشته باشد و گویای اندیشه و احساس و نوع زندگی و نیازها و محرومیت‌های نسل قبل را بازگو کند؛ مثلا شاه معدوم برای اینکه بر روی جنایات پدرش نسبت به ملت سرپوش بگذارد و همچنین جامعة فعلی به خیانت‌های او هم پی نبرد، به همة وسایل متوسل می‌شد و وقتی‌ که فهمید ملت درد‌هایش را می‌تواند با موسیقی به نسل آینده تحویل دهد و سنت‌هایی را که گویای جنایات حکومتش در آن منعکس است، از طریق موسیقی مردمی به نسل آینده ممکن است برسد؛ لذا با تمام قوا در از‌بین‌بردن این موسیقی بومی و فولکلوریک کوشید.

 

مثلا تمام موسیقی فولکلوریک ما را که جنبة حماسی داشت توسط عوامل خود دست‌کاری‌کرده و تمام اشعارش را که گویای جنگ‌آوری و مبارزه با طاغوت بوده، به‌صورت مبتذل و عاشقانه و غیر‌واقعی درآورده و حقیقتِ این نوع موسیقی فولکلوریک را از بین برد و من در اینجا به همة هنرمندان متعهد و دلسوز گوشزد می‌کنم در هر کجا که هستند به جنبه‌های حقیقی موسیقی فولکلوریک ایران بپردازند، تا آنجا که دستشان می‌رسد در این زمینه خدمتگزار باشند تا تاریخ واقعی موسیقی نوشته شود و همه بدانند که موسیقی ما چه بود و چه شد و فرهنگ استعماری غرب چه از ما گرفت و چه به ما داد.

 

«مشخصات موسیقی طاغوتی»

-مشخصة موسیقی طاغوتی را بیان کنید و در این رابطه سازندگان معروف و مشهوری که در این راه یعنی ایجاد و ساختن موسیقی طاغوتی سهم به‌سزایی داشته‌اند معرفی کنید و اینکه آن عملة طرب برای عرضة موسیقی استعماری چگونه عمل می‌کردند.

به نظر من همة آن موسیقی که سعی در توجیه فرهنگ غربی رژیم گذشته داشتند، می‌توان موسیقی طاغوتی نامید؛ چون در درجة اول از اصالت فرهنگی خود به دور بود ، ثانیا در رابطه با نیاز معنوی جامعه ساخته نمی‌شد. ثالثا در اختیار افیون و مخدرات و کاباره‌ها و میخانه‌ها و شهوات گذاشته شده بود و بالاخره سرپوشی بود بر جنایات بی‌حساب رژیم گذشته.

 

و همة اینها را که عرض کردم از مشخصات موسیقی طاغوتی است و اصولا هر هنری که می‌توانست توجیه‌کنندة رژیم طاغوتی گذشته باشد، حتما توسط طاغوت حمایت هم می‌شد؛ مانند همة گروه‌های موسیقی که توسط پهلبد(مهرداد) در وزارت فرهنگ و هنر سابق تشکیل شده بود و یا گروه‌هایی که مخصوصا در تلویزیون و گاهی در رادیو انجام وظیفه می‌کردند و توسط رضا قطبی و همسرش حمایت شدند و در‌مورد نحوة فعالیت و عرضة کار مرکز حفظ و اشاعة موسیقی که آن هم وابسته به رادیو و تلویزیون است خیلی زیاد است.

 

مثلا درست در زمان عاشورای حسینی سال 57 که جوانان ما در خیابان‌ها توسط عمّال رژیم شهید می‌شوند و خون پاکشان همه‌جا روان است؛ از طرف همین مرکز به‌اصطلاح هنری، گروهش عازم «ژاپن» می‌شوند و در آنجا موسیقی طاغوتی اجرا می‌کنند و از شهادت جوانان ما هیچ پیامی نمی‌گیرند. چنین افرادی در رابطه با حرفه‌شان متعهد نیستند و وقتی متعهد نباشند، حتما هنرمند هم نمی‌توانند باشند. در‌صورتی‌که می‌دانیم اکثر رهبران این گروه‌های موسیقی آشنا به علم موسیقی هستند؛ ولی چه فایده که هنر فقط می‌تواند خودش را توجیه کند، نه محرومیت‌های جامعه را و دلیل بارز اینکه بعد از گذشت حدود دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هنوز هیچ‌کدام از این گروه‌های مانده در ایران نتوانستند در رابطه با این انقلاب، اثر هنری ارزشمند و مردمی و مکتبی تحویل این جامعه بدهند.

 

IMG_900

 

«مکتب موسیقی انقلاب»

به نظر شما سهم موسیقی مبتذل و منحرف و مردمی تا چه اندازه در نا‌آگاهی سیاسی مردم و همچنین استحکام پایه‌های قدرت‌های وابستة استعماری می‌تواند مؤثر باشد.

وقتی یک موسیقی هم مبتذل باشد و هم منحرف و هم ضد‌مردمی، دیگر وضعش معلوم است و چنین موسیقی از هر سمی در از‌بین‌بردن آگاهی‌ها خطرناک‌تر است و رژیم گذشته هم خوشحال می‌شد اگر مردم آگاهی سیاسی نداشته باشند تا توسط قدرت‌های استعماری، هر‌چه بیشتر سر این ملت مستضعف کلاه بگذارد و به همین دلیل اولین تلاش سرپرستان صدا‌ و‌ سیمای جمهوری اسلامی ایران بعد از پاک‌سازی‌های اخیر() این بود که شورای موسیقی را از افرادی انتخاب کنند که اولا مکتبی باشند؛ ثانیا به کاری که انجام می‌دهند مطّلع و مؤمن باشند و دیگر نگذارند که موسیقی مبتذل و منحرف و ضد‌مردمی تولید گردد و به‌جای آن، موسیقی را که به جامعه آگاهی‌های لازم را می‌دهد، من‌جمله آگاهی‌های سیاسی و مکتبی تولید گردد تا جامعه در همة جنبه‌ها آگاه گردد و بتواند پایه‌های قدرت‌های استعماری را در جهان اسلام در هم بکوبد و این است مکتب موسیقی انقلابی جدید ایران.

 

چرا رادیوهای ضد‌انقلاب این همه از موسیقی ضد‌خلقی و ضد‌الهی گذشته استفاده می‌کنند و این همه پافشاری برای عرضة این موسیقی چیست؟

وقتی می‌فرمائید رادیو‌های ضد‌انقلاب، دیگر مفهومش از اسمش معلوم می‌شود و به قسمت دیگر سؤالتان هم در سؤال قبل پاسخ دادم و در‌مورد قسمت آخر سؤالتان باید عرض کنم، عبث می‌کوشند؛ چون اگر حرف درستی می‌زنند، پس دیگر چرا برای گفتنش این همه پا‌فشاری می‌کنند‌؟ و چون حرفشان درست نیست، پس موسیقی‌شان هم نمی‌تواند درست باشد. حتما ریگی به کفش دارند، ولی باید عرض کنم بهترین وسیلة نشنیدن صدای آنها این است که ما باید در‌مورد موسیقی بیشتر و بهتر بکوشیم.

 

چه پیشنهادی دارید برای از‌بین‌بردن و نابودی موسیقی طاغوتی‌؟ چون همان طور که مطّلع هستید این موسیقی کماکان در جامعة ما حضور دارند. مثلا آیا عرضة موسیقی متعهد و مکتبی به گمان شما برای از‌بین‌بردن حضور موسیقی طاغوتی کافیست؟

 اولا که موسیقی طاغوتی دیگر تولید نمی‌شود و اگر گاهگاهی در جامعة ما خودی نشان می‌دهد؛ به‌دلیل بعضی از گروه‌ها هست که به‌طور پراکنده در استودیو‌های خصوصی ضبط می‌کنند و به نظر من باید ترتیبی داده شود که همة استودیوهای خصوصی در‌صورتی مجاز به ضبط موسیقی باید باشند که قبلا توسط شورای شعر و موسیقی صدا‌ و ‌سیمای جمهوری اسلامی مورد تأیید قرار گرفته باشند، در غیر این صورت باید از ضبط آن جلوگیری نمایند.

 

مضافا اینکه همان طور که قبلا عرض کردم، ما باید در زمینة موسیقی متعهد و مکتبی، بیشتر جدیت به خرج بدهیم و تولید را باید زیاد کرد؛ چون جامعة فعلی ما نیاز به موسیقی متعهد و مکتبی دارد و باید ترتیبی اتخاذ گردد که این موسیقی خیلی زود توسط خود صدا‌ و‌ سیمای جمهوری اسلامی ایران تکثیر گردد و در دسترس همگان قرار گیرد و در این رابطه دست همکاری همة نهاد‌های انقلابی و اسلامی را می‌فشاریم؛ مخصوصا ادارة مبارزه با منکرات، بهترین همکاری را با ما داشته و امیدواریم که این همکاری مکتبی و انقلابی مدام باشد، چون هدف ما و هدف ادارة مبارزه با منکرات در این زمینه یکی است.

 

« صادرات هنر انقلابی بر هنرمندان ما لازم و واجب است»

آیا به نظر شما ارائة یک مجموعه موسیقی انقلابی به‌طور زنده (‌کنسرت‌) در میان مردم تا چه اندازه می‌تواند اثربخش باشد و توده را با موسیقی راستین آشنا گرداند؟

اصولا هنر وسیله‌ای است که می‌تواند اندیشه و افکار و ایدئولوژی و حتی تاریخ جامعه‌ای را به جامعة دیگر منتقل و صادر نماید و موسیقی در این مورد گویا‌ترینِ آن خواهد بود و از طریق همین موسیقی مکتبی و انقلابی ما تاکنون بهترین عامل در صدور انقلابمان به سایر نقاط جهان بوده، چون انقلاب، نفت یا خشکبار نیست که بتوان در ظرفی ریخت و به هر کجای دنیا که بخواهند صادر نماید، ولی می‌توان ایدئولوژی انقلابمان را در قالب یک سرود و با یک آهنگ انقلابی به همه‌جا صادر نمود و همان طوری که امام امت فرمودند، ما می‌خواهیم مکتب انقلابمان را که همان الله‌‌اکبر است، به دنیا صادر نمائیم و دیدیم و شنیدیم که سرود بانگ آزادی (‌الله‌‌اکبر‌ / ‌خمینی رهبر) توانست این وظیفه را تا حدودی انجام دهد و بر هنرمندان ما لازم و واجب است که در این صادرات هنر انقلابی کوشا‌تر باشند و درک کنند آنچه را که انقلاب اسلامی ایران از آنها انتظار دارد و اما در‌مورد کنسرت فرمودید، باید عرض کنم که این برنامه در آیندة نزدیک حتما اجرا خواهد شد. ابتدا هنرمندان مکتبی به این کار دعوت خواهند شد و توسط همین هنرمندان متعهد به انقلاب، ابتدا در میان مردم این کشور و سپس حتی در کشورهای دیگر به‌صورت کنسرت اجرا خواهد گردید تا جهان بیشتر و بهتر به مکتب انقلاب اسلامی ما آشنا شود و این یکی از ضروریات صدور انقلابمان به همة دنیاست.

 

شما موسیقی بعد از انقلاب را که عرضه شده است، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

موسیقی بعد از انقلاب می‌رود تا آن خط مکتبی را که شایستة این انقلاب باشد، پیدا کند و تاکنون هم می‌توان گفت موفق بوده ولی نحوة عرضه به جامعه ناقص بود، چون فقط از طریق صدا ‌و‌ سیمای جمهوری اسلامی ایران به مردم می‌رسید؛ به همین دلیل هر‌که هر‌چه دلش می‌خواست برای خود در منزل ضبط می‌کرد و حتی دیدیم که عدة زیادی از فرصت‌طلبان و سود‌جویان در این راه با افکار طاغوتی خود نهایت بهره‌گیری مادی را از این مسئله بردند؛ ولی در مکتب ما هست که موسیقی باید چنان اثر‌گذار باشد که شنونده را جذب کرده و خود او بخواهد آن موسیقی را همیشه در نزد خود نگاه دارد و این هدف ماست؛ ولی از طرفی دیگر صدا‌ و ‌سیمای جمهوری اسلامی ایران که یگانه تولید‌کنندة واقعی این آثار است، باید اتخاذی ترتیب نماید که قبل از آنکه دست فرصت‌طلبی در آن باز شود؛ خودش این آثار را به نحو خوبی ضبط و تکثیر نماید و در دست همگان قرار دهد و درآمد آن در محلی جمع و به نحو شایسته‌ای خرج شوند و مثل سرود شهید مطهری نباشد که حدود چهار میلیون تومان فرصت‌طلبان و سود‌جویان بهره ببردند. در‌هر‌صورت موسیقی فعلی ما باید گویای ایدئولوژی انقلاب اسلامی ما باشد، در غیر این صورت انقلابی نیست.

 

 آیا امکانات موسیقی اصیل ما برای ارائة کارهای مکتبی تا چه حد تواناست؟ و اینکه شما به‌عنوان یک آهنگ‌ساز اقتباس از موسیقی دیگران را برای غنی‌تر‌کردن موسیقی و سرود‌های اسلامی ما چگونه می‌بینید؟

موسیقی اصیل ما به‌دلیل همان اصالتش برای ارائة کار‌های مکتبی ما وسعت و توانایی لازم و کافی را از هر حیث دارد؛ به شرط آنکه از حد اصالت آن خارج نشویم و هر موسیقی خسته و بی‌مایه را به‌عنوان موسیقی اصیل به خورد مردم ندهیم.

 

 یکی از خصوصیات موسیقی اصیل ما این است که انسان با شنیدن آن به فکر فرو می‌رود و نحوة اجرای آن در شکوفایی و یا از‌بین‌بردنش دخالت مستقیم دارد و اما فرمودید اقتباس از موسیقی دیگران را برای غنی‌تر‌کردن موسیقی و سرود‌های اسلامی چگونه می‌بینید؟ اگر منظور شما از دیگران، ممالک دیگر است، موافق نیستم؛ چون هر کشوری فرهنگ مخصوص خودش را دارد و ما که موسیقی اصیل و فرهنگ اصیل و مکتب اصیل خودمان را که به نظر من بهترین است، داریم؛ دیگر دلیلی ندارد از فرهنگ دیگران اقتباس کنیم و آنان به این کار تن می‌دهند که از فرهنگ و هنر ایران بی‌اطلاع هستند و یا مثل رژیم قبل که می‌خواست هویت ما را از بین ببرد؛ لذا استفاده از فرهنگ‌های سایر ملل را الزامی می‌دانست و از فرهنگ‌های استعماری بیشتر حمایت می‌کرد.

 

 نمونه‌هایش جشن هنر شیراز و جشن طوس که اساسنامه‌اش چیز دیگری بود، ولی نحوة برنامه‌ریزی نوعی دیگر و منظور این نبود که فرهنگ و هنر اصیل و ریشه‌دار این مملکت را حمایت کند و دیدیم چه افرادی در این رابطه برای خود کیسه دوختند و فقط توانستند پولش را ببرند و هنرمان چون اصیل و ریشه در میان مردم داشت، نتوانستند با خود ببرند.

 

ولی از آنجا که موسیقی، عامل ارتباط ملل هست؛ اگر یک آهنگی از کشوری دیگر که با احساس و اندیشة من مطابقت داشته باشد و مرا جذب نماید و بتوانم از طریق آن آهنگ به‌خصوص، مکتب اسلامی خود را بازگو نمایم، حتما از آن آهنگ بهره خواهم گرفت و به آهنگ‌سازش در هر جای دنیا باشد درود خواهم فرستاد.

 

«هنرمندان ما سعی نمایند هر‌چه زودتر از فرهنگ‌های استعماری، خودشان را برهانند»

 برای هر‌چه متعالی‌تر‌کردن موسیقی و گسترش همه‌جانبة آن در رابطه با مکتب انقلابی اسلامی چه طرحی دارید؟

موسیقی فعلی ما مانند آن نهالی است که اگر خوب رسیدگی شود و به دست باغبان دلسوز سپرده شود، در آیندة بسیار نزدیک درخت پر‌ثمر و پر‌باری خواهد شد که هم جامعة اسلامی ما از میوه‌هایش بهره می‌گیرند و هم اینکه میوه‌هایش به همة دنیا صادر خواهد شد و برای هر‌چه متعالی‌تر‌کردن کیفیت این درخت پر‌بار باید باغبان دلسوزش را بسازیم؛ یعنی هنرمندان ما، مکتب انقلاب اسلامی را با همة وجود درک نمایند و با این مکتب معتقد و متعهد باشند و دیگر اجازه ندهند هر دست خارجی، بدون اجازه از میوه‌هایش بهره بگیرد.

 

 هنرمندان ما سعی نمایند هر‌چه زودتر از فرهنگ‌های استعماری، خودشان را برهانند و در شناخت و گسترش‌ فرهنگ موسیقی خودمان همت نمایند و دست در دست هم نهاده و اجازه ندهند هر باد نابه‌هنگامی شاخه‌های این درخت پر‌بار را بشکند؛ چون در غیر این صورت اول از همه خود هنرمند است که از این ضایعه ضرر خواهد دید.

 

هنرمندان بفهمند که جامعة انقلابی امروز ایران تا چه حد به وجود آنان نیازمند است و من که به‌عنوان یک هنرمند، این مسائل را عرض می‌کنم، پس اینها را می‌فهمم. بر دولت‌مردان واجب است که دست یاری به‌طرف هنرمندان دراز کنند و از آنها حمایت نمایند؛ چون هنرمند اگر میدان فعالیت خوب داشته باشد، خوب هم همت به خرج می‌دهد. دولت باید به نیاز‌های مادی و معنوی هنرمند بپردازد و او را به خیال خود رها نسازد تا هنرمند خدای نخواسته به‌دلیل فقر مادی جذب گروه‌های ضد‌انقلابی و ضد‌خلقی نگردد.

 

 دولت باید آن دسته از هنرمندان متعهد را که حرفه‌ای جز هنر ندارند، در استخدام خود در‌بیاورد تا هنرمند به آینده خوش‌بین باشد و فارغ از هر‌گونه نیاز مادی، فقط به هنرش فکر کند و در این رابطه دولت باید به هنرمند متعهد و مکتبی اجازة فکر‌کردن و آینده‌نگری بدهد و دولت‌مردان بدانند که هنرمندان متعهد و مکتبی، بهترین یار آنها خواهند بود در ساختن جامعة انقلابی و مکتبی و اسلامی.

 

و جامعه بداند هنرمندان متعهدِ موسیقیِ ما اولین گروه از هنرمندان بودند که انقلاب اسلامی ایران را درک کردند و آن را به گوش جهانیان رساندند. دلیلش این همه سرودهای انقلابی که توسط همین هنرمندان متعهد و مؤمن به انقلاب، تهیه و اجرا شده است و این برنامه بیش از پیش ادامه خواهد داشت. ضمنا باید عرض کنم که از طریق هنر و به‌خصوص موسیقی می‌توان اختلافات قومی و عقیدتی را از بین برد و در رابطه با همین مسئله بود که در بالا عرض کردم، بر هنرمندان ما واجب است به موسیقی فولکلوریک ایران بیشتر بیندیشند و از آن بهره بگیرند.»

 

 

 

 

منبع: اختصاصی «راه‌نوا»

 

نظرات

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

  • دیدگاه سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی

    اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید

    . درباره موسیقی حداقل دو جور می‌شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم‌هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث‌های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ‌وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل ...
  • دیدگاه شهید دكتر بهشتی درباره موسیقی

    آن موسیقی حرام است، که انسان را در مقابل گناه ‌بي‌پروا كند

    موسيقي‌ از نظر اسلام‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ نامه‌ شما رسيد. در اين‌ نامه‌ درباره‌ چند مطلب‌ سوال‌ كرده ‌بوديد كه‌ لازم‌ دانستم‌ به‌ اين‌ سوالات‌ طي‌ نوار، پاسخ‌ مفصل‌تري‌ بدهم‌. خواهش‌ مي‌كنم‌ كه‌ نوار را گوش‌ كنيد تا اگر باز نكته‌اي‌ به‌ نظرتان‌ رسيد بپرسيد تا پاسخ‌ بدهم‌ و ضمناً نوار را هم‌ به‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ برگردانيد، چون‌ اين‌گونه‌ نوارها معمولا اينجا ...
  • گزیده‌ای از نظرات رهبر انقلاب در مورد موسیقی

    خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟

        خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟ بنده گاهى اوقات که مى‌بینم نوجوانى را به تلویزیون مى‌آورند که از صداى خوبى برخوردار است، دلم مى‌لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ى خوبِ جبهه‌ى مستضعفین و جبهه‌ى حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولى بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوى مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش ...