فاجومی، از نوفل‌لوشاتو تا میدان التحریر
باشگاه هواداران
×

تخصص

تایخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۶


نیم نگاهی به زندگی سیاسی و ادبی احمد فواد نجم پدر شعر انقلابی و ضداستعماری مصر

فاجومی، از نوفل‌لوشاتو تا میدان التحریر

فاجومی می‌گفت که انقلاب اسلامی ایران، بهترین نمونه انقلاب مردمی است که صدای اعتراض آن از کوچه و بازار شنیده شد و ما سال‌ها حسرت چنین انقلابی در مصر داشتیم. در همان بحبوحه روزهای اول انقلاب ایران بود که مجموعه اشعار خود به نام «مجموعه ایران» را سرود.

راه نوا – فاجومی می‌گفت که انقلاب اسلامی ایران، بهترین نمونه انقلاب مردمی است که صدای اعتراض آن از کوچه و بازار شنیده شد و ما سال‌ها حسرت چنین انقلابی در مصر داشتیم. در همان بحبوحه روزهای اول انقلاب ایران بود که مجموعه اشعار خود به نام «مجموعه ایران» را سرود. از رادیو مونت کارلو شنیده بود که امام در بدو ورود به فرانسه کیفی در دست داشت و وقتی از او سوال شد که در کیف خود چه دارید پاسخ داده بود فقط یک مسواک و یک دست لباس اضافه. این سادگی امام خمینی به عنوان رهبر یک انقلاب مردمی، او را تحت تاثیر قرار داد و شعر صبح‌بخیر تهران را سرود که به خاطر آن توسط انور سادات به یک سال حبس محکوم شد:

 

صبح بخیر ای تهران عزیز

صبح پیروزی

صبح رشد آگاهی

کمانچه را نواختیم

شعر سرودیم

و بر اسب خیال خود سوار شدیم

و از ایران سخن گفتیم

و فریاد خیانت آمریکا سر دادیم

که از امنیت ایران ترسیده است

و خیانت شاه

و محکومیت او یعنی انقلاب

انقلاب مانوری است

برای کشف فساد و جنایت‌های شاه

و این انقلاب بود که او را آواره کرد

….

از ایران می‌گوییم

از شادی

همه شاد هستیم

هر فرد انقلابی شاد است

و حتی آنان که در راه مبارزه کشته شدند … شادند

و آنها که حضور داشتند و مشارکت کردند … شادند

و آنها که در سنگرهای جنگ زندگی می‌کردند … شادند

و آنها که به اصول خود پایبند ماندند …. شادند

و آنها که شوق اندیشیدن دارند …. شادند

….

و از ترس می‌گوییم

ترسیده‌اند

چگونه بگویم عزیزم

که ترسیده‌اند

آنها که در آغوش کارتر رقصیدند … ترسیده‌اند

آنها که به زیارت گلدا مئیر (نخست وزیر وقت اسرائیل) می‌رفتند … ترسیده‌اند

آنها که برایش سیگار روشن می‌کردند …. ترسیده‌اند

….

بله خمینی انسان بسته‌ و دگم‌اندیشی است

و حاکمان عرب متمدن‌اند

نفت را از صحرای سینا غارت می‌کنند

و در برابر قلم‌های اعتراض ما سپر می‌گیرند

و به غیر از صهیونیزم به کسی اعتماد نمی‌کنند

و سوال می‌کنم که آیا دیگر چیزی باقیمانده که به صهیونیست‌ها نداده‌ایم

نام او احمد فواد نجم ملقب به «فاجومی» است. جایگاه خاصی در هنر و شعر متعهد مردمی و در حمایت از توده‌های ضعیف علیه نظام‌های فاسد عربی دارد. لویی آراگون شاعر فرانسوی، وی را صاحب قدرتی می‌داند که دیوارها را فرو می‌ریزد. علی الراعی منتقد ادبی مصر وی را «شاعر تفنگ» لقب داده اما «شاعر بی‌نزاکت» لقبی است که انور سادات رئیس جمهوری اسبق مصر با آن وی را مورد خطاب قرار می‌دهد.

 

فاجومی روستازاده است و در بچگی پدرش را از دست می‌دهد و در هفت سالگی به یتیم‌خانه سپرده می‌شود. هفده‌ سالگی از آنجا بیرون‌ می‌آید و به روستای پدری باز می‌گردد و چوپانی گوسفندان را به عهده می‌گیرد. آن روزها مصر مستعمره انگلیس بود و فواد نجم نیز پس از مدتی در یکی از اردوگاه‌های نظامی انگلیس به عنوان فروشنده و کارگر ساختمانی مشغول به کار شد و از نزدیک جنایت‌ها و سیاست‌های نژادپرستانه بورژوازی غربی را مشاهده کرد. در سال ۱۹۴۶ همراه با هزاران مصری دیگر در تظاهرات کارگران علیه سیاست‌های تبعیض‌آمیز رژیم وقت مصر شرکت کرد و به همراه هزاران کارگر دیگر از اردوگاه نظامی انگلیس برکنار شد و به دست فروشی روی آورد. بعد از جنگ سویس و سیطره بر پادگان نظامی انگلیس در شهر القنال، شاهد بزرگترین غارت در تمام طول عمرش بود و بارها بر این کار اعتراض کرد. پس از لغو پیمان مصر و انگلیس، به جنبش ملی کارگران پیوست و چند مرتبه به زندان افتاد.

 

در حبس، در مسابقه کتاب اول، تحت نظارت شورای عالی نظارت بر ادب و هنر شرکت کرد و موفق به دریافت جایزه آن گردید. پس از آن، در حالی که هنوز در زندان بود، اولین دیوان شعر عامیانه وی (تصاویری از زندگی و زندان)، با مقدمه سهیر القلماوی منتشر شد. پس از زندان، در سازمان همبستگی مردم آسیا و آفریقا مشغول به فعالیت کرد و یکی از شاعران رادیو مصر گردید.

 

فواد نجم این شاعر انقلابی که به مبارزه با استعمار و امپریالیسم شهره شده استعمار غرب را در هر صورت و شکلی که ظاهر شود، به خوبی می‌شناسد و به حیله‌های او آگاه است. خواه در قالب جنگ‌های صلیبی و خواه به شکل اشغال کشورها و یا حتی با بهانه جهانی شدن ظاهر شود. استعمار گرچه خود را هر لحظه به رنگی در می‌آورد، اما در اشعار فواد نجم نقاب از چهره وی برداشته شده و با عبارت‌های: ابلیس، ابن الهرمه (آخرین فرزند پیرمرد و پیرزن) نماد کسی است که راه و رسم حقه را به خوبی می‌داند، البورمه (حیله‌گر)، النخاس (برده فروش و چهارپا فروش) نماد کسی که فرقی برایش نمی‌کند انسان بفروشد و یا چهارپا، مهم این است که در آشفته بازار سود بادآورده‌ای را به جیب بزند، الخواجه (مرد اجنبی، خواه امریکایی باشد و خواه اروپایی) و این لفظ نماد غریبه حیله‌گر است که زندگی متفاوتی دارد؛ السمسار (دلال) ماهیت وی آشکار می‌گردد.

 

 

همکاری با شیخ امام

نام احمد فؤاد نجم همراه نام شیخ امام خواننده و آهنگساز گره خورده است، اشعار نجم با موسیقی شیخ امام هم‌نوا می‌شود تا روح اعتراض جمعی را پیش از شکست سال ۱۹۶۷ اعراب در برابر اسرائیل و پس از آن فریاد بزند. وی در پی مبارزه‌های سیاسی خود و مخالفت با رژیم خودکامه و سازش‌های حاکمان عرب، از دوران انورسادات تا حکومت حسنی مبارک در طول ۱۸ سال زندان و شکنجه را به جان خریده است، همچنان پا به پای مبارزه‌های مردم پیش می‌رود و اشعار وی در بهار عربی شعار جوانان انقلابی در میدان التحریر مصر می‌گردد.

 

فواد نجم از میان حاکمان مصر تنها جمال عبد الناصر را با لفظ «امیر الفقرا» می‌ستاید. ظلم و ستم حاکمان پس از وی و جو خفقانی که بر کشور سیطره بود و هر اعتراضی را در نطفه خفه می‌کرد و ناکارآمدی و سازش دولتمردان موجب شد این شاعر انقلابی با اشعار خود نارضایتی‌اش را از شرایط موجود به گوش همگان برساند. وی در قصیده «البتاع»، رئیس جمهور سابق مصر، انور سادات را هجو می‌کند. محمد مرسی نیز از انتقادهای وی بی‌نصیب نمی‌ماند. وی در حمایت از جنبش‌های انقلابی مردم قصیده «صباح الخیر یا الورد اللی فتح فی جناین مصر» (صبح بخیر بر گلی که در شهر جناین مصر رویید) را می‌سراید که در خلال انقلاب ۲۵ ژانویه بسیار خوانده شد و با شنیدن خبر سرنگونی حکومت مرسی با قصیده «دولا مین و دولا مین» خوشحالی خود را اعلام کرد.

 

اشعار احمد فؤاد نجم ساز شیخ امام نوازنده‌ را به نواختن وا می‌داشت. فؤاد نجم که در پی راهی بود تا اشعار اعتراض‌آمیزش نسبت به اوضاع حاکم و رنج و مشقت طبقه کارگر و ظلم حاکمان، خفتگان را از خواب غفلت بیدار کند، موسیقی شیخ امام را بهترین ابزار برای رسیدن به هدف خود شناخت.

 

شکست اعراب در جنگ ژانویه سال  ۱۹۶۷ در برابر رژیم اشغالگر قدس، چنان طعم گزی داشت که تلخی آن را می‌توان در آثار همه شاعران و نویسندگان حس کرد. در این برهه فریاد اعتراض فؤاد نجم نسبت به دولتمردان مصر در نوای موسیقی شیخ امام طنین انداز شد. «شرفت یا نکسون بابا» و «الحمد لله» و «یا کارتر یا وندل» و «مصر یا امه یا بهیه» عنوان تعدادی از ترانه‌هایی بود که اوج انزجار این دو هنرمند را نسبت به پیمان کمپ دیوید نشان می‌داد، ضمن اینکه نام آن‌ دو را بیش از پیش بر سر زبان‌ها انداخت.

 

آهنگ‌های این دو هنرمند جنجال زیادی را در رسانه‌های خبری داخلی و خارجی به دنبال داشت، اما از آنجا که رفته رفته این سروده‌ها رنگ و بوی سیاسی و اعتراضی به خود گرفت، از اجرای موسیقی در مکان‌های رسمی محروم شدند و با ادامه مخالفت‌ها و اعتراضاتشان در برابر پیمان کمپ دیوید، انورسادات تلاش کرد صدای ساز و آهنگ بیداری آن‌ها را – که خواب خوش دولتمردان سازشگر را بر هم می‌زد – خفه کند، لذا آن دو را به زندان انداخت. غافل از آنکه شهرت جهانی فؤاد نجم و شیخ امام آن‌ها را از پشت میله‌های زندان بیرون می‌کشد.

 

خاطره آشنایی و همکاری امام عیسی یا همان شیخ امام و احمد فواد نجم به سال ۱۹۶۲ در گیرودار جنگ اعراب و اسرائیل برمی‌گردد که  در همان اولین دیدار نجم از شیخ امام پرسید: «چرا آهنگ‌ نمی‌سازی؟» و شیخ پاسخ داد: «چون کلامی نمی‌یابم که آهنگم را تشویق به نواختن کند». در آنجا بود که مشارکت این دو چهره بزرگ هنری و ادبی مصر یکی در سمت شاعر و دیگری نوازنده آغاز شد و انقلابی بزرگ در موسیقی اعتراضی مصر بوجود آورد که سال‌های سال طول کشید و با مقابله و ممنوعیت دولت‌ها و دیکتاتورها نیز این همکاری مشترک قطع نشد. خاطرات گفته شده از روزهای پرهیاهوی این گروه موسیقی و جنجالی که در روزنامه‌ها و مجلات مصر براه انداختند و روشنفکران عرب را به بیداری واداشتند، شنیدنی است. آهنگ‌های آنان مانند «عشق جوانی» و «ساعت زمان» که از جنجالی‌ترین آهنگ‌های آنان بود نقطه عطف فعالیت این گروه بحساب می‌آید.

 

سابقه مبارزات فواد نجم و مواضع انتقادی وی از اخوان‌المسلمین و جریان سلفی الازهر و حمایت از شیعیان مصر و انقلاب اسلامی ایران و آوارگان فلسطینی و اشعار ضدامپریالیستی وی، چهره‌ای متمایل به جریان چپ اسلامی را از وی نشان می‌دهد. چهره‌ای که شعرهای او همیشه بر پلاکاردهای تظاهرکنندگان مصری در برهه‌های مختلف سیاسی جهان عرب همواره دیده و خوانده می‌شد.

 

نظرات

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

  • دیدگاه سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی

    اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید

    . درباره موسیقی حداقل دو جور می‌شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم‌هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث‌های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ‌وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل ...
  • دیدگاه شهید دكتر بهشتی درباره موسیقی

    آن موسیقی حرام است، که انسان را در مقابل گناه ‌بي‌پروا كند

    موسيقي‌ از نظر اسلام‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ نامه‌ شما رسيد. در اين‌ نامه‌ درباره‌ چند مطلب‌ سوال‌ كرده ‌بوديد كه‌ لازم‌ دانستم‌ به‌ اين‌ سوالات‌ طي‌ نوار، پاسخ‌ مفصل‌تري‌ بدهم‌. خواهش‌ مي‌كنم‌ كه‌ نوار را گوش‌ كنيد تا اگر باز نكته‌اي‌ به‌ نظرتان‌ رسيد بپرسيد تا پاسخ‌ بدهم‌ و ضمناً نوار را هم‌ به‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ برگردانيد، چون‌ اين‌گونه‌ نوارها معمولا اينجا ...
  • گزیده‌ای از نظرات رهبر انقلاب در مورد موسیقی

    خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟

        خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟ بنده گاهى اوقات که مى‌بینم نوجوانى را به تلویزیون مى‌آورند که از صداى خوبى برخوردار است، دلم مى‌لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ى خوبِ جبهه‌ى مستضعفین و جبهه‌ى حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولى بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوى مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش ...