شاعرانقلاب هم حکومتی خوانده میشود، هم از مسئولان بیمهری میبیند
راهنوا- افشین علاء شاعر و محقق در گفتگویی درباره جریان شعر انقلاب اسلامی گفت: اگر مقطع زمانی را سال ۱۳۴۲ به بعد یعنی آغاز نهضت امام خمینی(ره) در نظر بگیریم، شروع شعر انقلاب از این مقطع آغاز می شود. از همان سال بود که جرقه های شعر انقلاب زده شد. بعدها، پیش از پیروزی انقلاب، رگه هایی از شعر انقلاب را در آثار پیشکسوتانی چون مهرداد اوستا، سید علی موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده می بینیم.
وی افزود: گرایش به مضامین اعتقادی و حماسی در فضای غالب روشنفکری پیش از انقلاب، یک بارقه بزرگ در شکل گیری شعر انقلاب بود و چه بسا شعرهایی که در آن دوران سروده شدند، ارزشمندتر از اشعاری بودند که پس از پیروزی انقلاب و جمهوری اسلامی سروده شدند. چون سرودن، در آن فضای پیش از انقلاب، آن هم توسط شاعرانی که توسط روشنفکرها و سکولارها محاصره شده بودند، حرکت دشوار و بسیار ارزشمندی بود.
این پژوهشگر شعر ادامه داد: جریان شعر انقلاب، همزمان با شکلگیری انقلاب و رسیدن سال ۵۷، شتاب بیشتری گرفت. منتهی با طبیعتی که انقلاب دارد و همانا شتاب و سرعت بالاست، حضور شعار را به طور صریح و بسیار پررنگ در اشعار این دوره شاهدیم. ضمن این که حضور پررنگ ایدئولوژی را هم در آثار شاعران این دوره میبینیم. این ویژگی به طور یکدست و مشابه بین شاعران وجود داشت. این تنوع و گوناگونی را که این روزها در سبک و مشی شاعران انقلاب می بینیم، در سال های ابتدایی انقلاب شاهد نبودیم. اکثر شاعران انقلاب، در آن دوره با هم همکلام بودند و تحت تاثیر فضای انقلابی، اشعاری می سرودند که از نظر محتوا شبیه یکدیگر بودند. تنها نقطه اختلاف شان، ضعف و قوت اشعارشان بود.
علاء گفت: در آن زمان، شاعرانی چون سید حسن حسینی، قیصر امین پور یا یوسفعلی میرشکاک آمدند که شعرشان یک سر و گردن بالاتر از دیگر شاعران موسوم به شاعر انقلاب بود. ولی باز در مضمون و ایدئولوژی شعر شاعران، اشتراک وجود داشت. این مرحله جریان داشت تا سالهای میانی دهه ۶۰؛ یعنی زمانی که مرزبندیهای فکری بین وفاداران انقلاب، رفتهرفته خودش را نشان داد و شاهد انشعاب جمعی از شاعران روشنفکر مسلمان از حوزه هنری آن سالها بودیم. هرکدام از این دوستان، زمینه ساز حرکتهای گوناگونی شدند. به این ترتیب، شعر انقلاب، در دانشگاه، نشریات و نهادهای مستقل، به حیات خود ادامه داد و توانست تاثیر بیشتری بر نسل پیگیر و نو جوی معاصر بگذارد. قیصر امینپور، یکی از چهرههای این جریان بود که نقشی بینظیر بین مخاطبان و دانشجویان داشت. جالب است که نقش قیصر همچنان با قید این تاثیرگذاری به قوت خودش باقی است. شاعرانی هم که با این دوستان همراه نشدند و مشی نسبتا محافظه کارانهتری را در پیش گرفتند، بعدها به جریان سیاسی اصولگرایان نزدیک شدند. بین این گروه، شاهد جهش شعری چندانی نبودیم اما در حوزه کمیّت، چه از نظر پیشکسوتان و چه شاعران جوان، تعدادشان زیاد بود.
شاعر کتاب «گل صدبرگ و تانک» درباره وضعیت کنونی شعر انقلاب گفت: در حال حاضر، شعر انقلاب وضعیت ویژه ای را طی می کند و مرزبندی جناحهای سیاسی روی آن تاثیر داشته است. طی چند سالهای پیش، شاهد ادغام دیدگاههای سیاسی مقابل، در یکدیگر بودهایم. این را یک خاصیت برآورده برای انقلاب میدانم. اگر قرار باشد همه هنرمندان براساس مانیفست و بخشنامه ای ثابت، یک حرف را تکرار کنند، شعر انقلاب نمی تواند پویا و زنده باشد. چون ذات انقلاب، تمام نشدنی است. انقلاب جریان دارد و تا زمانی که انقلاب به تمام خواسته های مردم که در سال ۵۷ مطرح شدند نرسد، میتوانیم بگوییم انقلاب همچنان جریان دارد. ادبیاتش هم سیال و زنده و پویا است.
وی در ادامه گفت: انگهایی که دگراندیشان به شاعران متعهد و انقلابی میزنند، محلی از اعراب ندارد. شاعران انقلاب در مواقعی بدون امکانات، برای همراهی مردم وارد گود شدند و هزینه اش را هم پرداخت کردند. در حال حاضر هم، هزینه ای که شاعران انقلاب می دهند، این است که از طرف دگراندیشان به حکومتی بودن تعبیر میشوند و از طرف مقامات و مسئولان کشور هم نامهربانی و بی لطفی می بینند.
علاء در پایان درباره آینده شعر انقلاب گفت: اگر این روح پرسشگر و منتقد را از شاعر انقلاب بگیریم، دیگر شعری به نام شعر انقلاب وجود نخواهد داشت چون ذات شعر انقلاب، پرسشگر و منتقد است.
منبع: مهر
نظرات