بایدها و نبایدهای شعر آئینی
راهنوا- محدوده شعر آیینی و چگونگی فعالیت در این حوزه یکی از مباحث اصلی در ادبیات معاصر به ویژه بعد از انقلاب بوده است که این امر نشان از وجود اختلافات سلیقهای و گاه اعتقادی دارد.
محمدکاظم کاظمی در یادداشتی به این موضوع پرداخته و معتقد است که یک شاعر جوان مذهبیسرا، باید نگاهی جامع و گسترده به این مقوله داشته باشد. او همچنین در ادامه این یادداشت، به برخی از بایدها و نبایدهای شعر مذهبی پرداخته که به این شرح است:
«به باور من مهمترین ضرورت برای یک شاعر جوان مذهبیسرا، یک نگرش جامع و گسترده نسبت به این نوع شعر است. همانطور که دین ما در همه شئون زندگی، توازن و جامعیت را سفارش میکند، از شعر مذهبی هم انتظار میرود که همه آموزههای دینی را دربربگیرد.
چنان که دیدیم، در گذشته، آثار شاعران مذهبگرای ما سرشار از عقاید، اخلاق، معارف، مناسک و آیینها و البته در کنار اینها ستایش بزرگان دین بوده است. ولی امروزه به نظر میرسد که کانون توجه مذهبیسرایان، منقبت و مرثیه است. این خود یک محدودیت است که متأسفانه چنان که خواهیم دید، شکلی مضاعف هم یافته است. یعنی در مورد بزرگان دین هم جامعیت و توازن حفظ نمیشود. بخش عمدهای از شعرهای مذهبی، در چند موضوع خاص محدود مانده و باز در همان موضوعات هم غالباً زاویهی دید ثابتی حاکم است.
اگر ما بپذیریم که قرآن و سخنان پیامبر و ائمه بهترین یاریگر برای تشخیص اولویتها و ضرورتهای دین است، میتوانیم ارزیابی کنیم که در این منابع کلیدیِ دین، بیشتر به چه چیزهایی سفارش کردهاند و چه رفتارهایی را شایستهی یک مسلمان دانستهاند. شرح جامع این ضرورتها و اولویتها، نیازمند وقوف بر دانش دینی و نیازهای جامعه است. ما در اینجا در حد توان خویش و به اجمال سرفصلهایی را طرح میکنیم.
1- حوزه اعتقادات
طرح مباحث اعتقادی از قبیل مسائل اصولی دین و به طور خاص، مذهب تشیع. وجود خداوند و حقانیت دین و حقانیت پیامبر و ائمه و قرآن و مسایل کلامی از قبیل جبر و اختیار و عدل الهی و امثال اینها، البته با بیان هنری و توأم با آرایههای ادبی، نه به صورت خشک و تعلیمی.
2- حوزه اخلاق
طرح آموزههای اخلاقی همچون درستکاری، راستگویی، احسان و محبت به دیگران، توجه نسبت به والدین، فقرا، درماندگان، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، عفت و پاکدامنی، عدالت، مقابله با دشمنان دین و…
3- حوزهی عبادات
پرداختن به امور عبادی دین از قبیل نیایش، نماز، روزه، حج، زیارت بزرگان دین و…
4- حوزهی اجتماع و سیاست
عدالتطلبی، پرداختن به وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعهی مسلمین، وحدت مذاهب، استکبارستیزی، دادخواهی از مسلمانان و حتی غیرمسلمانانی که در دام ظلم گرفتارند و…
5- حوزه مدح و منقبت
ستودن خدا و پیغمبر و دیگر بزرگان دین برای ایجاد احساس علاقه نسبت به آنها در جامعه.
صرف نظر از این که این دستهبندی تا چقدر جامع و مانع است، با یک نگاه اجمالی میتوان دریافت که شعر مذهبی امروز ما نسبت به این دایرهی گسترده، چقدر محدود است.
بسیاری از موضوعهایی که ما در آن دستهبندی پنجگانه برشمردیم، در شعر ما مغفول مانده و بسیاری نیز به شکل ناقصی مطرح شده است. بسیاری از مذهبیسرایان ما در همان حوزهی پنجم محدود ماندهاند آنچه از این شعر انتظار دارند، فقط مدح و منقبت بزرگان دین است. مثل این است که در یک دانشگاه، دانشجویان به جای فراگرفتن درسهای استادان و استفاده از آن تعالیم، فقط به فکر ستایش استادان باشند. البته خود ستایش از یک دانشمند هم کاری پسندیده است، هم از جهت قدردانی از او و هم از جهت احساس علاقهای که میتواند در دیگران نسبت به او ایجاد شود. ولی به هر حال ولی هدف نهایی آموزش این نیست. این که شاعری میگوید :
مدح علی و آل علی بر زبان ماست
گویا زبان برای همین در دهان ماست
در واقع وظایف ما را تقلیل داده است. زبان برای حمد و ستایش خداوند، بیان حق، مقابله با زورگویی و ستم، مهربانی در حق همسایه و یتیم و فقیر، هدایت مردم به مسیر درست، برای کارهایی از این قبیل هم در دهان ماست و این چیزی است که «علی و آل علی» از ما خواستهاند. آنان خود زبانشان را وقف این کارها کردند و ما هم باید از آنان یاد بگیریم؛ نه این که فقط آنها را ستایش کنیم.
نظرات