شعر صرفا ماتمی و احساسی ارزش چندانی ندارد
راه نوا – شعر هیات و شعر آیینی یکی از موضوعات پرمناقشه طی سالهای اخیر میان اهالی این حوزه بوده است. صاحبنظران در این عرصه، نظرات متفاوتی در مورد این نوع از شعر آیینی ابراز داشتهاند و بر سر این موضوع اختلاف نظر بسیاری بوده است.
به همین خاطر سراغ استاد محمدعلی مجاهدی (متخلص به پروانه) رفتیم تا نظرات این شاعر و پژوهشگر برجسته شعر آیینی را در رابطه با این مسئله جویا شویم. استاد مجاهدی که یکی از پیکشسوتان شعر آیینی به شمار میرود در این گفتوگو غیرمستقیم یادآوری کرد که عباراتی نظیر «شعر هیات» تازگی ندارند و تنها جای عبارت مشهور و قدیمی نوحه را گرفته است. او در این گفتوگو گریه گرفتن صرف از مخاطب در شعر آیینی را رد نمیکند ولی اشعار صرفا ماتمی و احساسی را نیز فاقد ارزش چندانی میداند.در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*ریزشهای بسیاری به لحاظ محتوایی در نوحه داریم
در سالهای اخیر ذیل شعر آیینی با عبارتی تحت عنوان «شعر هیات» روبرو هستیم، به طور مشخص سوال این است که چنین تعبیری از نظر شما اصالت دارد و مولفههای آن چیست و نقطه افتراق آن با شعر آیینی در چیست؟
شعر عاشورایی یکی از زیرمجموعههای شعر ولایی در قلمرو موضوعی شعر آیینی است. شعر عاشورایی دارای زیرمجموعههایی است که اگر شعر عاشورایی را به یک پازل تشبیه کنیم، نوحه میتواند یکی از قطعات این پازل موضوعی باشد. البته نوحه تازگی به وجود نیامده و سابقه دیرینهای دارد منتها مسئلهای که در نوحههای امروز به چشم میخورد علیرغم رویشها، ریزشهای بسیاری به لحاظ محتوایی و معنایی داریم.
اساس نوحه زبان حال سرایی است. زبان حالسرایی در مورد اشخاص عادی کار چندان دشواری نیست ولی انسان وقتی میخواهد از زبان امام حسین(ع) یا حضرت زینب (س) مطلبی را به مخاطب القا کند باید حرمت این شخصیت را در نظر بگیرد و نمیتواند آن چیزی که در زبان محاوره برای شخصیت عادی به کارمیبرد همان مطالب و تصاویر را در مورد این حضرات معصومین (ع) به کار ببرد.
حرمت باید نگاه داشته شود و از خطوط قرمز خط عاشورا همین است که باید با حرمت از این بزرگان یاد شود، خصوصا در مورد پردگیان حرم اباعبدالله(ع) باید بیشتر رعایت شود زیرا نه از نظر ادبی شایسته است هم از نظر شرعی و اخلاقی درست نیست.
نوحه یکی از کابردیترین انواع شعر عاشورایی است که متاسفانه پرآسیبترین نیز هست که باید مولفههایی که در آسیبشنایسی شعر عاشورا داریم اعم از بایدها و نبایدها و مولفههای پرهیزی، که با آنها یک شعر عاشورایی را داوری میکنیم در نوحهها باید این قضاوت دقیقتر و موشکافانهتر صورت گیرد.
*شعر صرفا ماتمی و احساسی از ارزش چندانی بهره ندارد
مستند بودن یکی از خطوط قرمز شعر عاشورایی است ولی گاهی دیده میشود اشعار نه تنها مستند نیستند بلکه مطالبی را به بهانه زبان حال به اهل بیت نسبت میدهند که شایسته نیست. برای جلوگیری از این مسئله چه راهکاری وجود دارد؟
این دو مطلب است یک مرتبه از نظر ساختار لفظی صحبت میشود یک مرتبه از نظر محتوایی. متاسفانه برخی نوحههایی که بر سر زبانها میافتد غالبا جنبه ماتمی و احساسی صرف دارد و از نظر محتوایی حرفی برای گفتن ندارد و سعی بر این دارد که به هر قیمت که تمام میشود از مخاطب گریه بگیرد و گریه گرفتن به این شکل چه مقدار مورد عنایت اهل بیت هست یا نیست جای بحث مفصلی دارد، ولی آنچه مسلم است در این مقطع تاریخی که ما در آن قرار داریم و با توجه به عنایت شارع مقدس به شعر که به شعر به چشم یک سلاح کارآمد و رسانه تاثیرگذار مینگرد باید دقت بیشتری صورت گیرد. پیامبر اکرم(ص) به حسان بن ثابت میفرمایند: «مشرکین را هجو کنید که این اشعار دشمنستیز تحملش برای کفار از زخم تیر سختتر است»؛ مگر مشرکین چه میکردند آنها اشعار اهانتآمیز میساختند و به کودکان آموزش میدادند و از هر گذری که پیامبر عبور میکرده میخواندند تا ابهت پیامبر را بشکنند. جای دیگر پیامبر تمام شاعران را با فعل امر دستور به هجو کردن آنها با زبان شعر میدهند و نوید یاری دادن جبرئیل را میدهند و میبینیم این نگاه شارع مقدس به شعر است. یا امام امام صادق(ع) میفرمایند: «ای گروه شیعیان! به فرزندان خود شعر سفیان بن عبدی را یاد دهید زیرا او بر دین خدا استوار است و در مسیر توحید است.»
بنابر این شاخصهای که مورد عنایت شارع مقدس است نشان میدهد به لحاظ محتوایی باید اشعار یک سمت و سوی توحیدی و ارزشی و مکتبی داشته باشد وگرنه شعر صرفا ماتمی و احساسی اگر دارای ارزش باشد از ارزش چندانی بهره ندارد.
*تکرار مکررات که بارها گفته و شنیده شده لطف چندانی ندارد
در شعر آیینی ما بیشتر شاهد مدح و ثنای مقام اهل بیت(ع) و ذکر مکارم اخلاقی ایشان هستیم و کمتر میبینیم که در این سرودهها مطالبات روز اجتماعی که ذیل گفتمان اهلبیت(ع) است بروز داشته باشد.
همینطور است. اگر بخواهیم در یک کلمه اهداف قیام خوننگار کربلا و عاشورا را خلاصه کنیم، میتوانیم بگوییم کلمه «اعتراض» بار معنایی این حادثه را برای ما تبیین کند.
اعتراض به چه چیزی؟ اعتراض به شرایط غیرانسانی حاکم بر جوامع بشری و اسلامی، اعتراض به حاکمیت کارگزاران ستمپیشه و عدالتستیز، اعتراض به نادیده گرفتن اوامر و نواهی دین مقدس اسلام، اعتراض به نادیده گرفتن نقشههای شوم دشمن و در دام آنها افتادن، اعتراض بر ستمی که بر جوامع مسلمین میرود. امروز در میانمار، یمن در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه میگذرد، میشود گفت از زمان پیامبر اگر این فجایع بیشتر نباشد، کمتر نیست.
وظیفه شاعر آیینی متعهد در این برهه حساس تاریخی این است که در این موضوعات از جنبههای مختلف رصد داشته باشد با شعر خود یعنی شعر اعتراض، در نهایت هنرمندی به تصویر بکشد و خوراک جامعه مسلمین که تشنه شنیدن این مطالب هستند را فراهم کند وگرنه تکرار مکررات مطالبی که بارها گفته شده و نوشته شده لطف چندانی ندارد.
*شعر آیینی در قالب و ساختار هیچ محدودیتی ندارد
چرا شعر آیینی ما با شعر نو شناخته نمیشود، و تصور مخاطب از شعر آیینی شعر سنتی و قوالب سنتی است.
اتفاقا کارهای خیلی خوبی در قالبهای نو، نیمایی و سپید داریم. از مرحوم طاهره صفارزاده، دکتر موسوی گرمارودی شعر نو داریم و کارهای خوبی هم صورت گرفته است البته زیاد نیست.
شعر آیینی حد یقفی ندارد که حتما در قالب سنتی سروده شود، شعر آیینی فقط به لحاظ محتوایی، محتوای خود را از منابع متقن و متین روایی و تاریخی میگیرد که مربوط به اسلام و آموزههای وحیانی است. وجه ممیزه شعر آیینی رنگ محتوایی و معنایی آن است، وگرنه از نظر ساختاری و سبکها و قالبها هیچ محدودیتی ندارد.
نظرات