آخرین آرشه‌های خورشیدفر، «مرگ بر آمریکا» زد
باشگاه هواداران
×

تخصص

تایخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۳


به بهانه‌ی درگذشت نوازنده کنترباس بهترین آثار موسیقی

آخرین آرشه‌های خورشیدفر، «مرگ بر آمریکا» زد

محسن صفایی‌فرد
استاد خورشیدفر در بسیاری از آثار مشهور مجید انتظامی مثل «سمفونی انقلاب» و «ایثار» و موسیقی درخشان فیلم‌های «بوی پیراهن یوسف» و «از کرخه تا راین» و از همه مهم‌تر «سمفونی خرمشهر» ساز زده بود و آخرین آرشه‌های او «مرگ بر آمریکا» گفت و من آن همه را شنیده و نوشیده بودم.

 

 

 

23راه‌نوا- استاد علیرضا خورشیدفر هم رفت؛ نامی که سال‌ها به عنوان نوازنده کنترباس در بهترین آثار موسیقی این سرزمین و در شناسنامه آثار موسیقی‌دانان بزرگ مملکت درخشیده بود و تبدیل به یگانه‌ی ساز کنترباس در ایران شده بود. اولین نامی که برای کنترباس به ذهن می‌آمد، علیرضا خورشیدفر بود؛ از بس که بر این ساز بزرگ سوار و مسلط بود.

 

آن روز کریم قربانیِ مهربان، گفت: پیر هنرمند ما، خسته می‌شود اگر سازش را چهار طبقه بکشاند بالا. این شد که با او به استقبال استاد رفتیم و به افتخار او شدیم «حَمَله‌ی طرب»! آمده بود مرگ بر آمریکای 93 را با صدای حاج صادق آهنگران ساز کند. با این حال اما آن روز پله‌ها استاد را اذیت کرد ولی به همین هم می‌خندید…

 

استاد خورشیدفر در بسیاری از آثار مشهور مجید انتظامی مثل «سمفونی انقلاب» و «ایثار» و موسیقی درخشان فیلم‌های «بوی پیراهن یوسف» و «از کرخه تا راین» و از همه مهم‌تر «سمفونی خرمشهر» ساز زده بود و من آن همه را شنیده و نوشیده بودم.

 

هنوز صدای پرحجم آن ساز بزرگ را که در سمفونی خرمشهر به نشانه مقاومت و پیروزی از آرشه خورشیدفر تراویده بود در گوشم بود؛ حتی هنوز هم می‌توانیم دل شیدای آن مرد هنرمند را در صدای سوت «از کرخه…» بشنویم. بله، «سوت‌نوازی» هنر شیرین و کم نظیر استاد بود که کارهای ماندگار مجید انتظامی و زنده‌یاد بابک بیات را در خاطره‌ها ثبت کرده بود.

 

ولی چهار طبقه کنت باس را پله پله بالا آوردن هم شوخی نبود؛ جوان را خسته کرده بود! وقتی رسیدیم داخل استودیو با همان مهربانی‌اش که این روزها همه نقل کرده‌اند، بسیار تشکر کرد و من از همین فرصت استفاده کردم برای افتخار نمودن به استادی چون او. از خاطرات کارهای ماندگارش در موسیقی انقلاب و دوستانش در آن آثار پرسیدم. ذکر خیر دوستان شد؛ بچه‌های قدیمی که سرودهای انقلاب را ساز زده و خوانده بودند و…

 

نوبتِ نوازش او که شد، رفت پشت همان سازش ایستاد، جلوی میکروفون ضبط. عجب صدایی داشت کنت باس علیرضا خورشیدفر. یکی بود که دویی نداشت در کارش. درآمد از اتاق و حرف‌ها شد از همه جا. و از حقوق ناچیزش در هنرستان و  عشق و شیدایی‌اش برای هنرآموختن و هنرآموزانش. فهمیدم که پیر ما چه قدر معلم است و آموزگار.

 

آن شب گذشت. تنظیم موسیقی «مرگ بر آمریکا 93» هم با صدای حاج صادق آهنگران تمام شد و با گزارش حسینی بای از تمام بخش های خبری رسانه ملی پخش شد.

 

علیرضا خورشیدفر، نوازنده  کنترباس این کار بود. آخرین آرشه‌های او «مرگ بر آمریکا» گفت و من افتخار داشتم که در این کار کنار او باشم. یقین دارم که تا همیشه آن چهره فروتن و هنردوست در خاطره اهالی موسیقی می‌ماند.

 

خدایش بیامرزاد و با صاحب سفره محرم و صفر محشور و همنشین فرماید. آمین.

 
 
 
 

نظرات

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

  • دیدگاه سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی

    اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید

    . درباره موسیقی حداقل دو جور می‌شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم‌هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث‌های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ‌وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل ...
  • دیدگاه شهید دكتر بهشتی درباره موسیقی

    آن موسیقی حرام است، که انسان را در مقابل گناه ‌بي‌پروا كند

    موسيقي‌ از نظر اسلام‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ نامه‌ شما رسيد. در اين‌ نامه‌ درباره‌ چند مطلب‌ سوال‌ كرده ‌بوديد كه‌ لازم‌ دانستم‌ به‌ اين‌ سوالات‌ طي‌ نوار، پاسخ‌ مفصل‌تري‌ بدهم‌. خواهش‌ مي‌كنم‌ كه‌ نوار را گوش‌ كنيد تا اگر باز نكته‌اي‌ به‌ نظرتان‌ رسيد بپرسيد تا پاسخ‌ بدهم‌ و ضمناً نوار را هم‌ به‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ برگردانيد، چون‌ اين‌گونه‌ نوارها معمولا اينجا ...
  • گزیده‌ای از نظرات رهبر انقلاب در مورد موسیقی

    خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟

        خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟ بنده گاهى اوقات که مى‌بینم نوجوانى را به تلویزیون مى‌آورند که از صداى خوبى برخوردار است، دلم مى‌لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ى خوبِ جبهه‌ى مستضعفین و جبهه‌ى حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولى بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوى مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش ...