پروین را شاعر نخود لوبیا نامیدند که فروغ فرخزاد را بالا ببرند
راهنوا- رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد. وی از جمله شاعران نامدار کشورمان است که زیر نظر پدری که جزو دانشمندان و سخندانان و مترجمان بنام آن زمان بود، رشد کرد.
پروین اعتصامی ادبیات فارسی و عربی را با مهارت هر چه تمام در نزد پدر آموخت و در سال 1303 دوره مدرسه دخترانه امریکایی را با موفقیت به پایان برد و در جشن فراغت از تحصیل خطابه جالبی با عنوان زن و تاریخ ایراد کرد.
وی که در اکثر سفرهای پدرش به کشورهای خارجی در کنارش بوده است، بیشتر اشعار خود را درباره مسائل اجتماعی و ظلم و بیداد شاهان و فقر عمومی سروده و در تمام سرودههای خود راه تاریک زندگی را با پند و اندرز روشن میکرد. به عبارت دیگر اشعار این شاعر بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیده انتقادی به تصویر کشیدهاست.
یوسف اعتصامی معروف به اعتصام الملک از نویسندگان و دانشمندان بنام ایران بود. وی اولین “چاپخانه” را در تبریز بنا کرد ، مدتی هم نماینده ی مجلس بود.اعتصام الملک مدیر مجله به نام “بهار” بود که اولین اشعار پروین در همین مجله منتشر شد. ثمره ازدواج اعتصام الملک، چهار پسر و یک دختر است. همچنین مادر پروین زنی با نام اختر اعتصامی بود که در پرورش احساسات لطیف و شاعرانه دخترش نقش مهمی داشت و به دیوان اشعار او علاقه فراوانی نشان می داد.
اولین بارقههای شاعری پروین اعتصامی
پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد. خانواده او اهل مطالعه بودند و وی مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان درک می کرد. پروین در یازده سالگی با دیوان اشعار فردوسی، نظامی، مولوی، ناصرخسرو و…. که از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند، آشنا شد و از 7 سالگی به سرودن اشعار مختلف پرداخت.
پروین اعتصامی در سال 1313 با پسر عموی خود ازدواج کرد و پس از اندی به کرمانشاه رفت ولی چندی نگذشته بود که وی ناچار به طلاق شد. بعد از این ماجرا اولین دفتر شعر این شاعر با پیش درآمد ملک الشعرای بهار و سرمایه یوسف اعتصامی در تهران منتشر شد و بعد از آن پروین به عنوان برجسته ترین شاعر زن در دوران خود شناخته شد. البته این دفتر چندین بار به چاپ رسید و در سال 1315 نشان درجه 3 علمی وزارت معارف را نصیب گویندهاش کرد.
سبکهای شعری این شاعر
وی اشعارش را در 2 دسته می سرود؛ دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه است و دسته دوم اشعاری است که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است.
دوران بیماری پروین اعتصامی
پروین از سال 1315 نزدیک به یک سال در کتابخانه دانشسرای عالی سرگرم کتابداری شد و پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زمانی که برادرش، ابوالفتح اعتصامی دیوانش را برای چاپ دوم آن حاضر می کرد، ناگهان در روز سوم فروردین 1320 بستری شد که طبق تشخیص پزشک معالج او به حصبه دچار شد، اما در مداوای او کوتاهی کرد و متاسفانه زمان درمان او گذشت و شبی حال او بسیار بد شد و در بستر مرگ افتاد. نیمه شب شانزدهم فروردین 1320 پزشک خانوادگیاش را چندین بار به بالین او خواندند و حتی کالسکه آمادهای به در خانهاش فرستادند، ولی او نیامد و …. پروین در آغوش مادرش چشم از جهان فرو بست.
پیکر این شاعر کشورمان در آرامگاه خانوادگی اش در شهر قم و کنار مزار پدرش در جوار خانم حضرت معصومه (س) به خاک سپردند.
رهبر انقلاب درباره پروین اعتصامی چه گفتند؟
مقام معظم رهبری در خصوص این شاعر کشورمان گفتند: «به پروین اعتصامی میگفتند شاعر نخود لوبیا، برای اینکه فروغ فرخزاد را بالا ببرند میخواستند او را خردش کنند. ایشان از این شاعر به عنوان شاعری که «سعی میشود چهرهاش پوشانده شود» یاد کردند.
ملکالشعراء بهار: پروین متاثر از ناصرخسرو و سعدی بود
شاعران بزرگ کشور نیز درباره پروین اعتصامی مطالبی را عنوان کردند که به طور مثال ملک الشعرای بهار پروین اعتصامی را ملکه شعرای زن نامید و روزنامهها و نشریات از تولد ستارهای در جهان شعر فارسی سخن گفتند. دیوان پروین اعتصامی ترکیبی است از دو سبک و شیوه لفظی و معنوی، آمیخته با سبکی مستقل و آن دو یکی شیوه شعراء خراسان است، خاصه استاد ناصرخسرو و دیگر شیوه شعرا عراق و فارس، به ویژه شیخ مصلحالدین سعدی و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفا است و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی ترکیب یافته وو شیوهای بدیع بوجودآورده است.
مهدی اخوان ثالث: «منِ شخصی» پروین، زیاد هم خصوصی نیست
همچنین مهدی اخوان ثالث درباره اعتصامی می گوید: از جمله دلایل عزیز و ارجمند بودن پروین اعتصامی مثلا همین است که این آزاده زن بزرگوار با آن همه شعر و سخن که دارد، در دیوانی با پنجهزار بیت فقط یک یا دوجاست که از خودش حرف زده و «منِ شخصی و خصوصی» او از پسِ پشت شعرش خود مینماید و جلوه میکند.تازه درآن یک دو جا هم امری روحی و بشری و ازجمله عمومیات عواطف آدمی در میان بوده، عواطف مشترک همگان، مثلا مرثیهای برای پدرش گفته یا لوحی برای مزارش یا در تقدیرنامهای منظوم ودایع روح و مواجید قریحة خود را بدست زمانه سپرده است.طبعاً در اینطور موارد جنبة همگانی و انسانی امر در حد خود محفوظ است یعنی شعر حکایت از احوالی دارد که آنقدرها هم شخصی و خصوصی نیست.
منبع: خبرگزاری دانشجو
نظرات