نقش و جایگاه سرودها در انقلاب اسلامی
راهنوا- انقلاب اسلامی، تحولی بنیادین در تمام تار و پود جامعه پدید آورد. در رگهای انسانهای گرفتار در پیله ستم و بیداد خون، پرواز و پریدن جاری کرد و آسمان، پر از رنگین کمان پرواز شد.
از ره رسیده ایم *** با قامتی به صد شکستن
لات و منات را که شکستیم *** عزی دگر عزیز نمی ماند
«زنده یاد قیصر امین پور»
شعر پارهای از پیکره باشکوه انقلاب اسلامی و میوه آن درخت پرشکوفه بود و هست. انقلاب اسلامی با زمزمهی موزون شعر، شکوه ارزشهای اسلامی را از دلها به زبانها جاری کرد. انقلاب ما، انقلاب ارزشهاست و این ارزشها در آسمان شعر به جلوه های گوناگون پدیدار شد.
خدا تا گل افشان کند خاک را *** شکستیم تندیس ضحاک را
شب تار و دلگیرمان روز شد *** سحر خنده زد، عشق پیروز شد
«علیرضا قزوه»
این زمزمه موزون شعر بود که زبان بیان مبارزه و زبان دردها و رنجها و آرزوهای پایمال شده انسانهای دردمند شد.
هر کس که عدالت خواه است
از عدل علی آگاه است
این منطق ثارالله است
تا خون مظلومان به جوش است
آوای عاشورا به گوش است
هنر و به ویژه شعر که خورشید درخشان هنرهاست، در قفس صاحبان قدرت گرفتار بود. آتشفشانی در حال شکفتن بود و پنجرههای پرواز آوازهای رهایی در قبضه قدرتمندان قفل در قفل بسته بود. در این دوران سرودهایی که بتواند احساس انسانهای پیچیده در زنجیر استبداد را آشکار کند ممکن نبود. وقتی فواره انقلاب اسلامی میرفت تا به اوج خود برسد، تب و تاب التهاب آن قدر ناگهانی بود که فرصتی را مهیا نمیکرد که سرایندگان سرودها بتوانند در راستای ارزشهایی که یک به یک شکوفه میکردند، همراه و همنوا شوند.
دست شهادت از چمن گل چه چیده است؟ *** کاین دشت لاله جمله گریبان دریده است
«زنده یاد احمد زارعی»
درست است که تاروپود انقلاب اسلامی در قیام پانزدهم خرداد سال چهل و دو درهم تنیده شده بود. در این مبارزه پانزده ساله از نهضت خرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی، هرگز پنجرهای تمام به سوی آزادی باز نشد تا نوای ارزشهای اسلامی را با زبان شعر و سرود به پرواز در آورد.
بس سالهایی که بیهوده، بیهوده بودیم *** بس کوچه هایی که تا هیچ پیموده بودیم
دلها به اندازه ی خنده کوچکی بود *** دل را در آرامشی پوچ فرسوده بودیم
«زنده یاد سلمان هراتی»
سرایندگان و سازندگان شعر و سرود همواره در تکاپوی بال و پر گشودن بودند و آنچه از این دوران به یادگار مانده است از پروبال گشودن همین شاعران و سرودسرایان مشتاق و شیدایی است.
در یکی از روزهای رستاخیز انقلاب اسلامی شاعری شیدا در جامعهی پرخروش و التهاب سالهای «56 – 57» ایران با پشتوانهی فرهنگی که لبریز از جوشش باور دین است دل به حافظ سپرده و غزلی پرشور و لطیف را از دیوان آن بزرگار برگزیده است غزلی با وزنی نرم و لطیف که دیدن و خواندنش گوارا و خاطره انگیز است.
شاعر یک مصراع از غزل حافظ «دیو چو بیرون رود، فرشته در آید» را تضمین کرده و در حال و هوای پرشور و التهاب روزهای با شکوه قیام و قیامت گیر و دار تاریکی و نور و دیو و فرشته و … سرودی دلنشین سروده که پر از امید و روشنی است و افقهای روشن پیروزی را بخوبی ترسیم می کند.
بوی گل و سوسن و یاسمن آید *** رهبر محبوب خلق از سفر آید
«دیو چو بیرون رود فرشته درآید»
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر *** بار دگر روزگار، چون شکر آید
«دیو چو بیرون رود فرشته در آید»
سالار ربه کاروان خود بر می گشت *** سیمرغ به آشیان خود بر می گشت
آرام و فروتنانه در مطلع فجر *** خورشید به آسمان خود بر می گشت
«سیاوش دیهیمی»
معیار بررسی سرودهای انقلاب اسلامی
سرودهای انقلاب اسلامی را باید و سزاوار است با حال و هوای آن دوران پر نشیب و فراز و حس و حال همان دوران و در جوش و خروش غوغای تظاهرات و مبارزه و درگیریهای خیابانی پی در پی در میان آتش و دود، بررسی کرد.
ایران، ایران، ایران رگبار مسلسل ها …
بررسی سرودهای دوران باشکوه انقلاب اسلامی، در حال و هوای اکنون، جفایی نابخشودنی است که به سراینده و سازندهی آن سرودها خواهد شد.
رستاخیز انقلاب اسلامی خواه ناخواه در تمام تار و پود سرودسرایان آن ایام پر التهاب مستقیم و غیر مستقیم تأثیر تام و تمام داشته است و حاصل کار شاعر و سرود سرا هم گره خورده با همان فضا و حال و هوای خروشان است.
بیا عاشقی را رعایت کنیم *** ز یاران عاشق حکایت کنیم
«زنده یاد حسن حسینی»
سرودهای آغاز انقلاب اسلامی
وقتی به سرودهای اوایل انقلاب گذر و نظری بیاندازیم، رنگ و بوی شعار گونگی در لابلای آنها دیده می شود. این ویژگی نشان از عطش مخاطبان و التهاب زمان دارد که شاعر و سرآینده را خود بخود به این گونه انتخاب دعوت میکند. برخی سرودها هم شعرشان از دریای پرگهر دیوانهای شاعران برجسته این مرز پرگهر برگزیه شده است که نشان از دقت و هوشیار و دانایی و توانایی جوینده آن دارد. این سرودها که اینگونه برگزیده شدهاند، ماندگار و جاودان ماندهاند و هنوز هم در ذهن مردم این مرزو بوم جاری است. مثل شعر: «کجایید ای شهیدان خدایی …»
برخی دیگر از سرودهای مشهور و ماندگار شاعران نام آشنای انقلاب که از جوهره شعری برخوردارند، در پهنه زمان چون رود روان جاری مانده اند.
ای مجاهد، ای مظهر شرف ـ ای گذشته زجان در ره هدف
و …
«حمید سبزواری»
در بیشتر سرودهای اول انقلاب بخاطر فضای موجود و هیجان و همچنین حال و هوای تند سیاسی لحن خطایی است و عنصر اندیشه و تفکر پررنگ است. برجسته بودن رنگ پیام، سرودها را در پیله ی پیام پیچیده است.
برخیزید، برخیزید، ای شهیدان راه خدا
برخیزید، برخیزید، ای کرده در راه حق جان فدا
برخیزید، برخیزید، رهبر آمد کنون در کنارتان
برخیز، که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا، نقش بر آب است امروز
«جواد محدثی»
ویژه گیهای سرودهای انقلاب اسلامی
سرودهای انقلاب اسلامی را از منظر گوناگون می توان بررسی کرد. یکی از منظرهای بررسی شعر این سرودها از بعد مضمون و محتوا است. از این نگاه نکات برجسته سرودها را می شود:
مدح رهبری، وعده فردایی بهتر، مبارزه با استبداد، بیگانه ستیزی، مردم گرایی،دعوت به مقاومت، مبارزه با اشرافیت، بیان قساوت دشمن، وحدت و همبستگی، سازش ناپذیری، روحیه ایثار و شهادت، حاکمیت الله، غلبه شعار گونگی بر عناصر دیگر و … بیشتر سرودها در مدار تکرار شناور است.
برخی سرودها، نام و نشان و شناسنامه ندارند و با لذت گمنامی به حیات خودشان ادامه می دهند. بیشتر سرودها با تمام کاستی های موجود برانگیزاننده اند و هیجان مخاطب را پاسخ میدهند، حرکت بخشند. بیشتر سرودها نقش جدی در مبارزه مردم داشتند. احساسات شورانگیز مذهبی در تارو پود شعر سرودها تنیده بود و طرح موضوع های «عاشورا، عدالت، آزادی و …» موج بلند مبارزه را پایدار کرده است. طرح اصل ولایت و عدالت دوستی و پیوند با مکتب، فواره ی بلند و باشکوه سرودهای انقلاب است.
به خون گر کشی خاک من، دشمن من *** بجوشد گل اندر گل از گلشن من
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی *** جداسازی ای خصم، سر از تن من
کجا می توانی، ز قلبم ربایی *** تو عشق میان من و میهن من
مسلمانم و ارمانم شهادت *** تجلی هستی دلت، جان کندن من
مپندار این شعله افسرده گردد *** که بعد از من افروزد از مدفن من
نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش *** همه خوشه خشم شد خرمن من
من آزاده از خاک آزادگانم*** گل صبر می پرورد دامن من
جز از جام تو هرگز ننوشم *** زنی گر به تیغ ستم گردن من
بلند اخترم، رهبرم، از درآمد *** بهار است و هنگام گل چیدن من
شعر از : زنده یاد سیپید کاشانی»
منبع: خانه سرود انقلاب اسلامی
نظرات