مهمترین مولفه شعر انقلاب؛ همسویی با آرمانهای انقلاب اسلامی
راهنوا- هنوز هم كه هنوز است بعد از گذشت حدود 4 دهه از وقوع جریانی با عنوان «شعر انقلاب» در ایران، شناخت شاخصهها و مولفههای نظری – ماهوی این جریان ادبی فراگیر نشده است. این البته به ضعف كلی جریان پژوهش در كشور مرتبط میشود، ولی تكثرگرایی شعری و در هم تنیدگی موضوعی اشعار امروز هم، به این نامشخصی و عدم فراگیری دامن زده است.
از این رو با همه تكرارها و مكررات هنوز هم نیازمند پرسش از مولفههای اصلی جریان «شعر انقلاب» هستیم. هرچند شاید تعیین دقیق این مولفهها نه ممكن باشد و نه حتی سودمند؛ اما هر جریان ادبی بعد از گذشت 4 دهه از عمرش، ناگزیر از پرسش درباره خویش است؛ چه این پرسش جواب محصلی در پی داشته باشد، چه نداشته باشد ضروری است؛ زیرا كمترین سودمندیاش وضوحبخشی به نقشه راه آینده یا آسیبشناسی درونگروهی است. با هدف این پرسشگری و به بهانه برگزاری «پنجمین جشنواره شعر انقلاب» در حوزه هنری، با شاعران معاصر همسخن شدیم:
میلاد عرفانپور، شاعر، در این گفتوگو درباره ضرورت تعیین مولفه برای شعر انقلاب گفت: وقتی یك پسوند را به شعر اضافه میكنیم و مثلا میگوییم شعر انقلاب یا شعر اعتراض یا شعر مقاومت و … این پسوندها یك معنای اضافی را به شعر بار میكند و این معنا نیاز به مشخصسازی و بیان ویژگی دارد. یعنی باید بتوانیم شاخصههای آن معنا و مفهوم را روشن سازیم.
وی ادامه داد: مثلا وقتی میگوییم شعر انتفاضه، این واژه انتفاضه یك معنای دقیق و مشخص دارد؛ یا وقتی میگوییم شعر مقاومت آمریكای جنوبی باز هم این مفهوم اضافی كاملا معنادار است و ویژگیهایی دارد. بنابراین هر عنوانی قطعا باید معنایی داشته باشد و هر معنایی هم دارای ویژگیها و مولفههایی است.
این شاعر جوان اظهار كرد: بنابراین قطعا شعر انقلاب اسلامی مولفهها و ویژگیهایی دارد و برای صراحت و روشنی بخشیدن به شعر انقلاب باید این مولفهها و شاخصهها را تعیین كرد و روشن ساخت. چون اگر هم، ما این مولفهها را تعیین كنیم یا نكنیم، به خود آن مولفهها لطمهای وارد نمیآید؛ آن مولفهها هستند و وجود دارند، چه ما آنها را بشناسیم و بیان كنیم، چه آنها را ناشناخته رها كنیم.
عرفانپور با بیان اینكه در سالهای اخیر تلاش شده از منظرهای مختلف شعر انقلاب اسلامی تعریف شود، گفت: عدهای ادعا كردند كه شعر انقلاب صرفا همان اشعاری است كه بعد از پیروزی انقلاب سروده شد و از بهمنماه سال 57 تاكنون سروده شده و رواج پیدا كرده است؛ اما به نظر من و بسیاری از متخصصان امر، این تعریف از شعر انقلاب اسلامی صراحتا غلط است.
وی افزود: پاشنه آشیل این تعریف آنجاست كه اگر فرض كنید كه در دهه 60 شاعری بوده باشد كه عیله آموزههای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و امام خمینی(ره) شعر گفته باشد، باز هم ما بر مبنای این تعریف باید او را شاعر انقلابی قلمداد كنیم كه چنین چیزی بسیار مضحك و بیمعنی است.
این رباعیسرا با اشاره به تعریف دیگری كه از شعر انقلاب ارائه شده است، گفت: تعریف دیگری هم وجود دارد كه بر مبنای آن فقط باید هر شعری را كه مربوط به واقعه انقلاب اسلامی و وقایع مرتبط با آن از جمله دفاع مقدس و… باشد، شعر انقلاب دانست. این تعریف هم پذیرفته نیست؛ زیرا از نظر ما پسوند انقلاب اسلامی یك پسوند گفتمانی است، نه پسوندی كه فقط بر یك واقعه تاریخی صدق كند.
وی درخصوص تعریف پذیرفتهشده از «شعر انقلاب» گفت: تعریفی كه ما میپسندیم و طرفداران زیادی هم دارد و صاحبنظرانی مانند آقای سنگری هم این را در آثارشان تبیین كردهاند این است كه شعر انقلاب شعری است كه در ذیل اهداف و آرمانها و چارچوبهای انقلاب اسلامی سروده شده باشد.
عرفانپور تعریف اخیر را متعادل و معقول خواند و گفت: در این تعریف میتوان به راحتی شعرهایی را كه در زمینه فرهنگ و آموزههای اسلامی سروده میشود در همین چارچوب انقلاب اسلامی مشترك دانست و از آنجا كه انقلاب اسلامی از آموزههای دین اسلام بهره میبرد لذا از هم جدا نیستند و در یك چارچوب قرار میگیرند.
وی در پایان گفت: بنابراین من فكر میكنم مهم ترین مولفه شعر انقلاب اسلامی همین همسویی شعر با اهداف و آرمانها و چارچوبهای انقلاب اسلامی است. و اگر شعری در این چارچوبها و اهداف قرار بگیرد شعر انقلاب اسلامی است و هیچ محدودیت موضوعی و قالبی نخواهد داشت.
منبع: پایگاه خبری حوزه هنری
نظرات