لطفی؛ صدای اعتراض در برابر موسیقی کاخ و کافه
.
درگذشت استاد محمدرضا لطفی که از جلوداران و پیشروان موسیقی انقلاب اسلامی بود، ضایعه ای جبران نشدنی برای هنر مردمی ایران است.
آن سبک موسیقی که او در همراهی با انقلاب، در موسیقی ردیف ایرانی آفرید؛ به یقین در شمار جاودانه های هنری در تاریخ این ملک خواهد ماند. روزهایی که لطفی از دل همپایی با مردم و آرمان های آنها نوآورانه ترین سرودهای انقلاب را از دل سنتی ترین گوشه های موسیقی ایرانی کشف می کرد؛ روزهای تاریخ ساز در سراسر عمر او و موسیقی ایرانی بود.
لطفی از پیشگامان تحول بزرگ در موسیقی ای بود که سالها در کاخ ها و کافه ها برای نامردمان و بی آرمانان نواخته شده بود و او آن را به میان مردم آورد. «کاروان شهید» او، «سرای امید» او و بسیاری دیگر از جاودانه های موسیقی انقلاب اسلامی از دل این اعتراض به “هنر کاخ و کافه” به وجود آمده است.
روح آن اعتراضِ عمیقاً فرهنگی و معنوی بود که هیچ وقت جان او را رها نکرد؛ چنانکه در ایام فتنه سال 88 و در میانه موجسواریهای فرصت طلبان، به فریاد آمد و کوس رسوایی همصدایان با صدای آمریکا و انگلیس را نواخت. لطفی نمیتوانست خوشرقصیهای سیاسی دوستان سابق خود را با ساز ناکوک اجنبی ببیند و خاموش بنشیند.
لطفی به جز آثار ماندگاری که آفرید و در تمام آنها عشق به ایران اسلامی و عرفانی را با افتخار به رخ کشید در پژوهشهای ارزشمندی نیز که در مجموعه کتاب سال شیدا منتشر میساخت عمدتا با جریانات غربزده در موسیقی گلاویز میشد و خط فرهنگ سوزی را در میان بازارگرمیهای مزورانه روشنفکران بر ملا میساخت. تاریخی که او از سیر غربزدگی در هنر و موسیقی ایرانی می نوشت و از گفتن آن در مجامع ابایی نداشت با روایت تاریخنویسان مقلد و بیهنر فاصله بسیار داشت. افسوس که حرفهای شنیدنی او در میان هلهله کلاغان کمتر شنیده شد.
روحش شاد که آزاده و آزاد از خودخواهی ها جهان را بدرود گفت.
.
خدایش بیامرزاد و روحش قرین رحمت باری تعالی…ولی حیف که پس از وی از او بهره برداری هایی از جنس شجریان خواهند کرد…