قصیده حداد عادل در وصف امیرالمؤمنین(ع)
راهنوا- «هنوز هم» عنوان مجموعهای از سرودههای غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که در قالبهای گوناگون با مضامین مختلف سروده شده است.
در این اثر که از سوی انتشارات سوره مهر بهتازگی روانه بازار کتاب شده است، مجموعهای از سرودههای حداد عادل را در سالهای مختلف میتوان دید.
از جمله بخشهایی که در این کتاب به چشم میخورد، اشعار وی در قالب قصیده است که عمدتاً به مدح ائمه اطهار(ع) اختصاص دارد. شاعر در این سرودهها با زبانی فخیم و استوار، به بیان سیره اهل بیت(ع) میپردازد.
سروده ذیل با عنوان «غدیریه» نمونهای از اشعار مندرج در این کتاب است که به وصف امیرالمؤمنین، علی(ع)، اختصاص دارد. قصیده حداد عادل به این شرح است:
غدیریه
مقدمت فرخنده باد، ای باد صبح فرودین!
کز دمت دشت و دمن شد همچو فردوس برین
ای نسیم بامدادی! مرحبا! صد مرحبا!
آفرین! صد آفرین! ای باد نوروزآفرین!
مشکبیز و مشکریز و مشکبار و مشکسار
دلپذیر و دلپسند و دلنواز و دلنشین
از تو خرم بوستان و از تو خرم دوستان
از تو خندان غنچههای کوچک چین بر جبین
از تو پیدا رنگ و روی لالههای سرخگون
در تو پنهان رمز و راز غنچههای شرمگین
از تو پوشیده است رنگین پیرهن بادامبن
در تو پیچیده است بوی عطر یاس و یاسمین
آمدی تا بگذری دامنکشان بر سرخوشان
چون حریفی شوخطبع و چون نگاری نازنین
آمدی تا از دم جانبخش شورانگیز خویش
روح بخشی همچو عیسی بر تن سرد زمین
آمدی، ای باد شیرینکار! تا از آب و خاک
خوش برون آری شقایقهای سرخ آتشین
کلک گوهرریز رنگآمیز نقاش تو کرد
عرصه گلزار را رشک نگارستان چین
نقرهفام و نیلی و زرد و کبود و سبز و سرخ
نرگس و نسرین و سوسن، ارغوان و یاسمین
کیمیا داری که در یک دم پدید آوردهای
از زمستانی چنان ناگه بهاری اینچنین
بوی یاری آشنا میآید از آغوش تو
کز شمیمت گشته عطرآگین هوای فرودین
از دیار یار میآیی تو، ای فرخندهپی!
کز نسیمت میتراود عطر و بوی حور عین
گر ز کوی او غباری ارمغان آوردهای
عرضه کن چون توتیا بر دیده اهل یقین
باز گو، ای پیک کوی دوست! با ما شمهای
از علیبن ابیطالب امیرالمؤمنین
شرح کن شطری ز احوال امام راستان
وصف کن اوصافی از آن پیشوای راستین
ساقی کوثر، علی، داماد پیغمبر، علی
جانشین احمد مختار، ختمالمرسلین
فرد در فرزانگی، اسطوره در مردانگی
جفت با زهرای بیمانند و بی مثل و قرین
آرمیده در برش گاهی حسن، گاهی حسین
ایستاده بر درش گه خضر، گه روحالامین
آفتاب عشق، ماه مهربانی، شمع جمع
کوکبی صد خوشه پروین ز نورش خوشهچین
چون به محراب دعا بر خاک پیشانی نهاد
کهکشانی گوئیا افتاد بر روی زمین
شب، به محراب عبادت، زاهدی شبزندهدار
روز، همچون شیر میدان نبرد مشرکین
شانهاش با کیسه نان فقیران آشنا
همنشین بینوایان و امیر مسلمین
منتهای آرزوی عارفان و کاملان
رهنمای رهروان و مقتدای متّقین
سالکان را کعبه مقصود در سیر و سلوک
عالمان را غایت اندیشه در علمالیقین
خطبههایش از فصاحت مظهر سحر حلال
گفتههایش از بلاغت معنی سحر مبین
در جهان باقی نمیماند نشانی از نیاز
گر علی آرد برون دست کرم از آستین
با ضعیفان مهربان، با ظالمان نامهربان
آنک آیین محبت، وینت راه و رسم کین
در جهاد و زهد و در ایمان و اخلاص عمل
گوی سبقت میبرد از اولین و آخرین
* * *
ای علی، ای چشم بیدار خدا در کار خلق!
ساعتی بنگر به احوال شگفت مسلمین
ناکسان از هر طرف چونان خدنگی در کمان
دشمنان از هر کران چون اژدهایی در کمین
در شب ظلمانی شرک و نفاق و کفر و جهل
شد بلا انگشتری، اسلام شد چونان نگین
رهروانت در چنین هنگامه خوف و خطر
کرده جان و تن فدای مذهب و آیین و دین
تا تولّای تو دستآویز و پشتیبان ماست
در دل ما نیست خوف و وحشتی از آن و این
یا علی، ما زنده از باران الطاف توایم
وا مگیر از تشنهکامان جرعه ماء معین
* * *
کیستم من تا کنم مدح علی مرتضی
من که در وصفش ندانم گفت فرق سین و شین
گر عنایات علی یار و مددکارم نبود،
بر لب من کِی شکفتی شعرهای دلنشین
عادل اندر رشته مهر علی افکنده چنگ
چنگ در این رشته یعنی چنگ در حبلالمتین
نظرات