عاشقانهها و ادیبانههایی از زندگی شاعر «خط خون»
راهنوا- روایت خاطره دیدار شهید چمران با موسویگرمارودی و قرائت پیامی از سوی آیتالله سبحانی، قصیدهها و اخوانیههای استاد بهاءالدین خرمشاهی برای گرمارودی مهمترین بخشهای مراسم تجلیل از سیدعلی موسویگرمارودی را در بیستوهشتمین شب شاعر تشکیل داد.
مراسم بزرگداشت سیدعلی موسویگرمارودی در قالب بیستوهشتمین مراسم شب شاعر در سازمان رسانهای هنری اوج برگزار شد. در این مراسم پس از قرائت قصیده محمدحسین انصارینژاد خطاب به موسویگرمارودی توسط خودش، حجتالاسلام محمدعلی مهدویراد به سخنرانی پرداخت.
وی در بخش نخست به قرائت پیام حجتالاسلام شهرستانی، وکیل تامالاختیار آیتالله سیستانی در ایران خطاب به موسویگرمارودی پرداخت که در آن از این شاعر به عنوان عالمی مومن، مترجمی عمیق، صالح و شاعری متعهد و گرانقدر از تبار دعبل تجلیل شده بود. در ادبیات دوران جاهلیت میخوانیم که در روزگار نزول قرآن بلاغت و فصاحت اعراب به شکلی بود که به قول جاهز کلمه و کلام مانند دیگی در سینه آنها میجوشید و هر گاه اراده میکردند میتوانستند هر مفهومی را به قالب شعر بیاورند تا جایی که وقتی میخواستند بگویند امری فراگیر شده است عنوان میکردند تبدیل به شعر شده است. به همین خاطر هم بود که رسولالله(ص) نیز شعر را گرامی میداشت و حسان را به شعر گفتن وا میداشت.
در ادامه این مراسم سیدمحمود دعایی نیز در سخنان کوتاهی از موسویگرمارودی تجلیل کرد. در ادامه مراسم همچنین مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران نیز در سخنانی به بیان خاطرهای از موسویگرمارودی پرداخت و گفت: من نخستینبار ایشان را در مسجد هدایت دیدم. شب جمعهای بود و جلسه تفسیر مرحوم طالقانی. آقای گرمارودی شعری درباره فلسطین خواندند که مورد تشویق همه قرار گرفت و همان هم باعث آشنایی ما شد. بعد از انقلاب هم به خاطر دارم صبح جمعهای به دعوت از شهید چمران به نخستوزیری آمد. یکی از معدود عکسهایی که من با برادرم دارم مربوط به همان دیدار است که ایشان از ما گرفت. خاطرم هست در نخستین روز تیرماه ۶۰ نیز که همزمان با شهادت برادرم بود شعری سرود که در روزنامهها منتشر شد.
در ادامه این مراسم آیتالله حسینیجلالی از علمای حوزه نیز در سخنانی با اشاره به آشناییاش با موسویگرمارودی در قالب کنگره بزرگداشت شیخ کلینی و شعرخوانی این شاعر در وصف حضرت سیدالشهدا(ع) گفت: ایشان را از همان جلسه لبریز از ادب، اخلاق، تواضع و دارای سخنانی پرنفوذ دیدم که اینها به باور من ناشی از اخلاص و ارادتش به اهل بیت علیهمالسلام است. در ادامه مراسم نوبت سخنرانی به بهاءالدین خرمشاهی رسید. این ادیب با اشاره به۴۰ سال دوستیاش با موسویگرمارودی گفت: من ارادتم به ایشان با نشریه «نگین» شروع شد که در آن کتابهای معرفیشده توسط استاد را میخواندم و امروز هم خدا را شاکرم که نصف بیشتر عمرم را در خدمت ایشان بودم. گاهی شعرهایم را به ایشان میدهم که برایم اصلاح کنند و گاهی هم ایشان از من میخواهند کتابی را برایشان ویرایش کنم. افتخار ویرایش کمارزشم بر کارهای با ارزش ایشان همواره با من است. ۵۰ سال بال بال میزدم تا نهجالبلاغه را بخوانم ولی نمیشد. زمانی که استاد ترجمهشان را برای ویرایش به من دادند متوجه شدم با فصیحترین ترجمه از این متن روبهرو هستم.
بخش دیگری از این مراسم به قرائت پیام آیتالله سبحانی از مراجع عظام تقلید خطاب به موسویگرمارودی اختصاص یافت که در بخشی از آن عنوان شده بود ویژگی مهم موسویگرمارودی استفاده از توان علمی و قریحه شاعری در ترویج مکتب اهل بیت و پاسداشت نظام اسلامی است.در ادامه این مراسم پس از سخنرانی کوتاه محمود اسعدی، دبیر همایش چهرههای ماندگار و قرائت یکی از اشعار موسویگرمارودی توسط سعید حدادیان، این شاعر برای سخنرانی به پشت تریبون آمد.
موسویگرمارودی با تجلیل از تمام حاضران و سخنرانان مراسم گفت: زمانی که ترجمه نهجالبلاغه را تمام کردم خطاب به مولا علی(ع) گفتم امیدوارم این کتاب وسیلهای شود تا شما به من عنایتی بفرمایید. واقعیت هم همین است که به همین گوشهنشینی و فعالیت فرهنگیام دلخوشم و خدا را گواه میگیرم در سراسر این کشور کسانی بیش از من صلاحیت آن را دارند از کارهای فرهنگیشان قدردانی شود. در این مراسم غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به نیم قرن سابقه آشناییاش با موسویگرمارودی گفت: وقتی سال ۴۲ ایشان به تهران آمد و در مدرسه علوی معلم شد، من تازه از این مدرسه فارغالتحصیل شده بودم اما با مدرسه مرتبط بودم و از همان زمان پای شعرخوانی او مینشستیم و رفاقت میکردیم. در این فاصله ۱۵ ساله در مناسبتهای مختلف ارتباطات ما برقرار بود. به خاطر دارم در شبی که شعر او درباره بعثت جایزه را در سال ۱۳۴۶ در حسینیه ارشاد دریافت کرد من در آن جلسه بودم و سال ۵۷ هم در مراسم شعرخوانیاش در ۱۰ شب شعر سفارت آلمان در تهران حضور داشتم. وی در پایان گفت: ایشان امروز درختی است در باغی که صدها درخت دیگر هم در آن روئیده اما روزی هم ایشان تک درختی بود در کویری که ما در آن بهدنبال سایهسار نخل ولایت بودیم.
منبع: مهر
نظرات