تولد یک سبک جدید موسیقی در دوران دفاع مقدس
راه نوا – ایرانیان در شرایطی به مصاف دشمن بعثی رفتند که مراحل ابتدایی انقلابی بزرگ و تاریخی را در زمینه سیاسی و سایر شئون از جمله شئون فرهنگی پشت سر میگذاشتند. توپ جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ در شرایطی از سوی عراق به این مرزوبوم شلیک شد که موسیقی در دوران تازه با بنبستهای متعدد و حتی تردید در زمینه ادامه حیات خود مواجه بود. در سالهای دفاع مقدس یک گونه موسیقی کاملا ویژه در دفتر موسیقی ایران شکل گرفت. نخستین بار یک جوان گمنام اهوازی در حضور بنیانگذار جمهوری اسلامی، بنیان این موسیقی ویژه را نهاد.
دوره فترت موسیقی و ظهور خوانندگان جوان
صرفنظر از تلاشهای معدود استادان جوان و میانسال موسیقی سنتی و تا حدودی دستاندرکاران موسیقی نظامی، میتوان این دوران را دوران فترت و رکود کامل در زمینه هنر موسیقی نامید، رکودی که به هر صورت در سالهای بعد به پایان رسید و موسیقی بهتدریج در رشتههای مختلف در نظام جمهوری اسلامی حیات تازه گرفت. در همان سالهای ابتدایی جنگ ایران و عراق صدا و سیما تولیداتی با مضمون دفاع مقدس، عرضه میکرد.
به این ترتیب بود که اسفندیار قرهباغی، خواننده کلاسیک و محمد گلریز، خواننده سنتی، به خوانندگان شاخصی در زمینه موسیقی جنگ تبدیل شدند. کمکم سروکله خواننده جوانتری در رشته آواز اصیل ایرانی و موسیقی دفاع مقدس پیدا شد. این خواننده حسامالدین سراج بود که به همراه عدهای آهنگساز و نوازنده جوان در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با مجموعه پنجآلبومی «نینوا» نام خود را بر سر زبانها انداخت.
با این همه، در دوره دفاع مقدس بیشتر کسانی که آهنگهایی با موضوع جنگ ساختند در کار موسیقی حرفهای نبودند و تنها با تکیه بر احساس و تواناییهای ذاتی خود توانستند قطعاتی را اجرا کنند که البته این قطعات از نظر ساختارهای حرفهای موسیقی قابلیتهای چندانی ندارند. البته، در اوایل انقلاب و با فعالیتهای «چاووش» و «مرکز حفظ و اشاعه موسیقی» قطعات ماندگاری برای دوران انقلاب اسلامی ساخته شد، اما متاسفانه فعالیتهای این دو مرکز مهم در موسیقی کشور در دوران دفاع مقدس پیگیری نشد و همین امر از تولید قطعاتی فاخر برای دوران دفاع مقدس جلوگیری کرد. اگر موسیقی چاووش ادامه داشت به طور قطع میتوانست قطعات بسیاری در دوران دفاع مقدس برای تهییج رزمندگان تولید کند و با ادامه فعالیتش در دوران جنگ تحمیلی میتوانست پایهگذار ژانر «موسیقی جنگ» در کشور باشد.
وظایف و کارکردهای موسیقی آوازی در دوره دفاع مقدس
در آن سالها موسیقی دفاع مقدس که عمدتا موسیقی آوازی بود وظایفی به عهده داشت: نخستین و مهمترین این وظایف، تهییج رزمندگان و دادن روحیه به آنها در پشت و خط مقدم بود. این وظیفه به ویژه در شبهای عملیات به اوج خود میرسید. این استفاده از موسیقی برای تهییج مردم و رزمندگان در راه دفاع از وطن یکی از زیر شاخههای موسیقی حماسی به شمار میآید. دومین وظیفه پاسداشت شهدایی بود که هر روز پیکرهای پاک آنها به میان خانواده و محل زندگیشان برمیگشت. وظیفه سوم علاوه بر زنده نگهداشتن فضا و شور و حال پشت جبهه، در ایجاد انگیزه برای اعزام به جبهه در افرادی بود که در شهرها زندگی میکردند.
شکلگیری یک گونه موسیقی جدید
در سالهای دفاع مقدس یک گونه موسیقی کاملا ویژه در دفتر موسیقی ایران شکل گرفت. نخستین بار یک جوان گمنام اهوازی در حضور بنیانگذار جمهوری اسلامی، بنیان این موسیقی ویژه را نهاد که تا آن روز سابقه روشنی نداشت. این موسیقی در ابتدا با فرم آشنای نوحهخوانی ارائه گردید، اما بهتدریج حالتی حماسی پیدا کرد، بهطوری که دیگر بیانگر غم و اندوهِ صرف نبود. به ظاهر تضادهایی هم در این شیوه پدید آمد.
از یک طرف، نوحهخوان یک آهنگ مهیج و برانگیزاننده میخواند و از سویی دیگر سربازان و رزمندگان بر سینه میزدند که تداعیکننده سوگواری مذهبی بود. منتهی کارکرد سینه زدن در این نوع موسیقی تا حدود زیادی در مقایسه با کارکرد مذهبیاش تغییر کرد. یعنی در واقع، سینهزنها با این کار سر ضرب آهنگ را حفظ میکردند و همچنین صدای کوبش دستها، به نوعی نقش یک ساز کوبهای را بازی میکرد. در این حالت، اگر موضوع کلام در ارتباط با سوگواری پیشوایان مذهبی یا شهیدان جنگ بود، بهطور طبیعی سینه زدن جنبه عزا پیدا میکرد، اما وقتی کلام و آهنگ مرتبط با آن بیانی حماسی داشت، عمل سینه زدن جنبهای غیر از عزا و ماتم به خود میگرفت.
نمونه آشنای این مدعا، نوحه «ای لشکر صاحبزمان» است که در آن موقع شور و شعف عجیبی در بین نیروهای رزمنده ایجاد میکرد و بیتردید این اقبال، مدیون ویژگیهای کلامی و موسیقایی اثر بود. بعدها ارکستر صداوسیما این اثر را با تشکیلات موسیقایی خود بازخوانی کرد. این نوحه ویژگیهای یک اثر حماسی را بهطور کامل داراست، ریتم تند و تیز دو چهارم و همچنین گردش زیبای نغمات در دستگاه شور، به درستی شور عجیبی را در دل این کار نهاده است.
در مرثیهسراییها خواننده در محور اصلی قرار دارد
به دلیل پیوند ریشههای فرهنگ اسلام و مذهب شیعه با مداحی، در دوران جنگ تحمیلی شاهد بهره بردن رزمندگان اسلام از مداحیها و نوحهها بودیم. در فرهنگ عاشورایی ما نیز نوحهسرایی جایگاه ویژهای دارد و در بیشتر تعزیهها و سوگواریهای عاشورایی از نوحهها برای بیان احساسات درونی شیعیان بهره برده میشود. در نوحهها و مرثیه سراییهای دوران جنگ تحمیلی به دلیل نبود سازهای موسیقی، خواننده و آواز نقش اصلی را ایفا میکرد.
درچنین قطعاتی خواننده، انتخاب شعر، انتخاب موضوع و منتقل کردن حس مورد نظر را برعهده داشت. باید توجه کرد که در مرثیه سراییها و نوحه خوانیها خواننده همیشه محور اصلی است. البته، بهره بردن از موسیقی در دوران جنگ تحمیلی تنها به موسیقی مذهبی و نوحهها محدود نمیشد و در میان نیروهای ارتش، مارشهای نظامی زیادی ساخته و اجرا شد اما غلبه با مداحیها و نوحهها بود.
کویتیپور و آهنگران نمادهای شاخص مداحی دوره دفاع مقدس
غلبه موسیقی مداحی و مرثیهخوانی بر انواع دیگر موسیقی، دقیقاً تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه یافت و نمادهای شاخص آن حاج صادق آهنگران و حاج غلام کویتیپور، دو مداح اهل بیت(ع) هستند که در طول جنگ با ابداع و گاه الگوبرداری از آهنگهای محلی، کوره موسیقی جنگ را گرم نگه داشتند. آهنگران بیشتر از ملودیهای دزفول، شوشتر، بختیاری و دیگر نواحی جنوبی ایران بهره میگرفت و کویتی پور منحصراً به نغمات منطقه بوشهر توجه داشت.
سراینده اشعار مورد استفاده آهنگران فردی به نام معلمی از دزفول بود که طبیعتاً به ملودیهای محلی خوزستان آشنایی داشت. برای نمونه، نوحه «ای جان نثاران حسین یارتان» به درستی برگرفته از یک ترانه شادمانی زنان بختیاری به نام «چل چله باد شمال» است که آن را در محفل پیرامون عروس میخوانند. اصل ملودی هم از منطقه بوشهر وارد فرهنگ بختیاری شده است.
کار آهنگران و کویتیپور از آن جهت اهمیت دارد که بر خلاف ارکسترهای بزرگ جهان، هیچ ساز و برگی نداشتند و سادگی در کارشان موج میزد. در واقع، ایشان در هر اجرا با مشارکت مخاطبین و بهرهگیری حداکثر از توان آنها، قدرت ایجاد فضای مؤثر موسیقایی را به دست میآوردند. در این ارکستر نوین و منحصربهفرد، خواننده علاوه بر خواندن آهنگ مربوطه، رهبری مجموعه را هم بر عهده داشت. مخاطبان او نیز تنها شنونده نبودند، بلکه دو نقش مهم و کلیدی را بازی میکردند.
نخست، «همخوانی با خواننده» که برابر با همان گروه کر در ارکسترهای موسیقی است و دوم «سینه زدن» که علاوه بر حفظ سرضرب نوحه، به واسطه صدای ویژه خود، سونوریته یا رنگآمیزی خاصی هم به کل صدای مجموعه میداد و اگر دوصداییهای ایجادشده توسط تکخوان و گروه سینهزن را هم به آن حالات اضافه کنیم، بهواقع با یک ارکستر عظیم بیساز و برگ منحصر به فرد روبرو خواهیم شد.
منابع:
– پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر، فاطمه شیرازی.
– گفتگوی داریوش پیرنیکان درباره موسیقی جنگ با هنر آنلاین.
– گفتگوی ناصر چشمآذر درباره موسیقی جنگ با هنر آنلاین.
منبع: خبرگزاری دانشجو
نظرات