تایخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۳
گفت و گو با سید مهدی ضامنی
باید صدای مردم در موسیقی شنیده شود+دانلودکلیپها
باید حرف مردم کشورم در موسیقی زده شود و باید این صداها شنیده شود. اینکه خواننده تنها برای خودش بخواند که فایده ای ندارد. باید افرادی که دغدغه این قبیل مسایل را دارند، صدای خودشان را در فضای موسیقی کشور بشنوند.
اولین بار صدایش را در سالن مهتاب دزفول شنیدم؛ روز چهارم خرداد. مراسم روز دزفول مهمان ویژه ای به نام دکتر سعید جلیلی داشت و جمعیت پرشماری از اهالی شهر مقاومت، برای شرکت در این مراسم و شنیدن سخنان دکتر اجتماع کرده بودند که قبل از ورود ایشان به جایگاه سخنرانی، اعلام شد از موسیقی خواننده جوان این شهر در این برنامه رونمایی می شود. “شهر غرور” با خوانندگی سید مهدی ضامنی.
به قول خود دکتر جلیلی پیرامون آزادشدن ظرفیت ها در کشور، در واقع ضامنی را می توان یک از ظزفیت های جوان عرصه خوانندگی موسیقی دانست که در جریان سفرهای استانی سعید جلیلی در سطح کشور، آزاد و معرفی شده است.
جوان است و خوش ذوق و تلاش می کند با خواندن آثار متفاوت، حال و هوای خاصی را در جبهه انقلاب ایجاد کند اما زندگی در یک شهرستان، آن هم با فاصله از دزفول تا تهران(!) موجب شده تا کارهایش و اسمش کمتر شنیده و دیده شود. با این همه، اما انگیزه های بسیاری برای کار در جبهه انقلاب دارد.
قرار مصاحبه با او بدون برنامه ریزی قبلی و به صورت کاملا تصادفی مقارن می شود با هفته دفاع مقدس. او و ما همین مساله را به فال نیک می گیریم که اولین مصاحبه مفصل این خواننده جوان ارزشی و انقلابی در فضا رسانه ای با هفته متعلق به علمداران انقلاب تقارن یافته است.
در لابلای گفت و گو، هرگاه نام حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) به میان آمد، آسمان چشم هایش ابری شد و همین نکته، حکایت از جایگاه والای اهل بیت(ع) در منظر این جوان خوش صدا و خانواده او دارد.
در صحبت هایش از نعمت فعالیت در جبهه انقلاب، کم و کاستی ها، محبت ها و کم توجهی ها سخن می گوید و البته امید دارد که نخستین مصاحبه اش در فضای رسانه ای، فتح بابی شود تا به عنوان یک هنرمند و خواننده دزفولی بتواند بیشتر از گذشته در خدمت جبهه انقلاب فعالیت کند و کارهایش بیشتر دیده شوند.
ماحصل گپ و گفت 1/5 ساعته ما با سید مهدی ضامنی که در ادامه می آید:
لطفا برای نخستین سوال، خود را به صورت کامل معرفی نمایید.
ضامنی: بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب دارم خدمت شما و مخاطبانتان. سید مهدی ضامنی هستم، متولد فروردین ماه 1369 در دزفول؛ شهری که در کشور به مقاومت مشغول است. در زمینه موسیقی 6 سال است که به صورت حرفه ای فعال هستم. قبل از این و در سنین کمتر با مداحی در هیات های مختلفی از تهران گرفته تا دزفول فعالیت می کردم و الآن هم هرچه دارم از لطف امام حسین(ع) هست. اما حس کردم در عرصه موسیقی می توانم بیشتر موثر واقع بشوم و به جهت علاقه ای که از بچگی به موسیقی داشتم، وارد این عرصه شدم. به همین منظور، دوره های مختلف آواز، صداسازی و… رو تحت نظر اساتید مختلفی در تهران سپری کردم و تقریبا هفته ای یکبار از دزفول به تهران می آمدم تا در این کلاس ها شرکت داشته باشم.
اساتید شاخص شما در این عرصه چه کسانی بودند؟
ضامنی – آقای مانی رهنما استاد کلاس صداسازی بنده بودند و پیش آقای کریمی در بحث آواز کار کردم.
فعالیت موسیقی خود را تاکنون در کدام جبهه و جریان ارزیابی می کنید و برای پس از از این چه پیش بینی دارید؟
ضامنی – من از نظر موسیقی سعی می کنم با رعایت هنر موسیقی، در فضای جبهه انقلاب فعالیت داشته باشم.
تاکنون ترانه یا موسیقی خارج از حال و هوای جبهه انقلاب نداشته اید؟
ضامنی – از زمان ورود به فضای حرفه ای موسیقی تاکنون فقط در همین حال و هوای جبهه انقلاب کار کرده ام اما در اولین کاری که قرار بود تولید بشود، موسسه ای خصوصی در کرج بود که تاکید داشتند برای رزومه شما لازم است که موسیقی متفاوت هم بخوانید و مجبور شدم اولین کارم را خارج از تمایلم و تنها به سفارش آن موسسه بخوانم. البته کاری عارفانه – ارزشی بود اما باب طبع خودم نبود. پس از آن، دیگر تنها مسیر دلخواه خودم و خانواده ام که همین مسیر جبهه انقلاب هست، فعالیتم را ادامه دادم.
رابطه شما با تلویزیون چگونه است؟ آیا ترانه ای از شما از طریق سیما پخش شده یا نه؟
ضامنی – بله. کار “شهر غرور” که برای دزفول ساخته شده، در برج میلاد پخش شده بود و چهارم خرداد پخش شد. کاری هم برای مرکز صداوسیمای خوزستان به مناسبت روز قدس داشتم که البته از مراکز استانی قم و مازندران هم پخش شده است.
با توجه به اینکه خودتان را متعلق به جریان جبهه انقلاب می دانید، آیا با خواننده های فعال در این جبهه هم ارتباطی دارید؟
ضامنی – کم و بیش. در موسسه ای که با آنها همکاری داشتم و آقای رهبران، تهیه کننده ارزشی و شناخته شده جبهه انقلاب آنجا فعال هستند و کارهای بسیار خوبی را ساخته اند، با برخی از دوستان ارتباط پیدا کرده ام. البته لازم به ذکر است که تهیه کننده کارهای اخیر بندی آقای بشیر بی آزار هستند که بدون هیچ چشمداشتی دارند در عرصه فرهنگی و انقلابی گام بر می دارند و جا دارد که همینجا از زحمات ایشان تقدیر و تشکر نمایم.
شما می توانید 5 خواننده جوان فعال در جبهه انقلاب را نام ببرید؟
ضامنی – حامد زمانی و… (پس از مدتی فکر، اسم جوان فعال دیگری در این زمینه به ذهنش نمی رسد)
چرا فقط همین یکی دو نفر؟ متاسفانه این اتفاق در فضای جامعه هم مشاهده می شود. اصلا چرا فضا اینگونه هست؟
ضامنی – به نظرم یکی از مهمترین علت هایش این است که کمتر کسی از فعالان موسیقی خودشان را به این جریان می رسانند به جهت آنکه جوانانی که وارد عرصه حرفه ای موسیقی می شوند، دوست دارند بیشتر دیده شوند و متاسفانه اینجا این اتفاق کمتر از جاهای دیگر می افتد. درواقع، اکثر جوانان فعال در موسیقی معتقدند فعالیت در این فضا برای آنان محدودیت می آورد و تنها یکسری افراد و نگاه های خاص برنامه های آنان را دنبال می کنند و آنانی که فعالیت خود را در جبهه انقلاب تعریف کرده اند، با دید متفاوت و بازتری به مسایل می نگرند و خواندن قدم برداشتن در این مسیر را برای خود یک “باید” می دانند و این نگاه در کمتر افرادی مشاهده می شود. حتی عده ای معتقدند که فعالیت در این جبهه برای آنها با تهدید خطراتی همراه خواهد بود.
مگر فعالیت در جبهه انقلاب خطر هم دارد؟!
ضامنی – این نظر من نیست، عرض کردم بعضی ها اینگونه فکر می کنند. به عنوان مثال، خود بنده کاری را آماده کرده ام و البته هنوز رونمایی هم نشده و به شهدای ترور و در راستای مبارزه با منافقین مرتبط است، برخی دوستانم تماس گرفتند و گفتند که تو با این کارها قید جانت را می زنی. اما پاسخ من این بود که باید حرف مردم کشورم در موسیقی زده شود و باید این صداها شنیده شود. اینکه خواننده تنها برای خودش بخواند که فایده ای ندارد. باید افرادی که دغدغه این قبیل مسایل را دارند، صدای خودشان را در فضای موسیقی کشور بشنوند. اینهایی که ذکر کردم دیدهای منفی است که به ویژه ابتدای کار در گوش جوانان زمزمه می شود تا در این مسیر وارد نشوند.
در گوش شما هم چنین زمزمه هایی داشتند؟
ضامنی – بله. به من هم گفتند که در این مسیر وارد نشوم.
این زمزمه ها منفی از طرف دوستان مطرح شده یا موسسات و مراکز خاص موسیقی؟
ضامنی – از همه جا بوده. هم اطرافیان و دوستان و هم همان مراکز خاص. به من می گفتند که کارکردن در جبهه انقلاب به تو ضررهای مالی می رساند و خطرات مختلفی تو را تهدید می کند. پاسخ من این بود که کسی که در این جریان فعالیت می کند، دنبال مسایل مادی و مالی نیست. ضمن اینکه در هر فضایی و حرفه ای، وقتی کار شما جلوه کند و متعاقبا دشمنانی پیدا کنید، خطر هم شما را تهدید خواهد کرد. این مساله حتی برای یک فوتبالیست هم صدق می کند و بعضی ها دنبال این هستند که فلان فوتبالیست معروف را مصدوم کنند تا برای چندماه از عرصه بیرون باشد و آنها بتوانند خود را مطرح کنند. پس خطر همیشه و همه جا هست اما بنده بحمدالله تاکنون دنبال حاشیه نبوده ام و مسیرم را با خانواده ام تنظیم کرده ام و امیدوارم بتوانم به همین شکل راهم را ادامه بدهم.
شما قبل از مصاحبه گفتید که بعضی از کارها را با هزینه خودتان ساخته اید و حالا هم می گویید که دنبال مسایل مالی نیستید. شاید باور این سخن برای مخاطبان قدری سخت باشد و سوال کنند که پس محل درآمد شما از کجاست. اگر امکان دارد در این باره بیشتر توضیح بدهید.
ضامنی – حقیقتش این است که من از سنین حدود یازده، دوازده سالگی کار کرده ام و به کار کردن علاقه شدیدی داشتم. البته پدرم مخالف کارکردن من بود. نزدیک به 4 سال در یک نمایشگاه عرضه محصولات فرهنگی در دزفول کار می کردم؛ بعد از آن در یک فروشگاه مشغول شدم و پس از ان، با پس اندازی که داشتم با یکی از دوستان دفتر هواپیمایی به راه انداختیم. البته فعلا آن دفتر هم جمع شده است. بنابراین مشاهده می کنید که محل تامین هزینه های کارهایم تاکنون از درآمدهایی که عرض کردم، بوده است.
باتوجه به اینکه فعالیت خودتان را در راستای جبهه انقلاب تعریف کرده اید، آیا تاکنون از این جبهه کسی از شما حمایت داشته است؟
ضامنی – بله. در کارهای مختلف، برخی نهادها حمایت و پشتیبانی داشتند و بعضی از کارها اصلا با سفارش خود آنها صورت گرفته است. مثلا، “شهر غرور” به سفارش سپاه دزفول ساخته شد و این کار متفاوت که متعلق به شهر خودم هست، یکی از آنهاست. البته جا دارد درباره “شهر غرور” از دوست بسیار خوبم، آقای احسان محمدی که اهل تبریز هم هست، تشکر کنم. شاعر این کار، ایشان بودند و جالب اینجاست که بنده ویژگی های دزفول را برای ایشان مطرح کردم و آقای محمدی هم به زیبایی شعر آن ترانه را سرود.
یک مقداری راجع به کارهایی که ساخته اید، شاعران و آهنگسازان آنها برای مخاطبان بیشتر توضیح بدهید.
ضامنی – بنده با ترانه سرایان مختلفی تاکنون همکاری داشته ام؛ دوستانم در تهران، اصفهان و تبریز شعرهای مدنظر را سروده اند. مثلا کار “تحویل جمعه” که به آقا امام زمان(عج) تعلق دارد، شعر آن توسط خانم مستاجران از اصفهان سروده شد. با آقای حامد عسگری که شاعر شناخته شده ای است، هم همکاری داشته ام. آهنگسازی کارهایم بیشتر توسط خودم انجام می شود و البته آقای امید رهبران همیشه به بنده لطف داشتند و در این راه کمک بسیاری کرده اند. تنظیم آهنگ ها هم توسط ایشان انجام می شود که انصافا فرد کاربلدی است. آقایان عطاءاللهی، زربخش، تقی پور هم در تنظیم کارها همکاری داشته اند.
اگر امکان دارد چند اثر شاخص خود که مورد استقبال قرار گرفته است، را نام ببرید.
ضامنی – “شهر غرور” ، “یه دنیا بغض” ، “خانه ویرانه” ، “تحویل جمعه” ، “دلگیرم نباش” ، “دنیای من” از جمله آنهاست.
یک سوالی که شاید در ذهن برخی از مخاطبانی که الان مصاحبه شما را می خوانند، شکل بگیرد و آن اینکه، آقا ضامنی الآن با 24 سال سن و در اوج جوانی، دچار فضای احساساتی، به ویژه حال و هوای شهر دزفول شده و اینچنین سخن از جبهه انقلاب می زند، اما پس از عبور از این مرحله و معروفیت بیشتر مانند بسیاری دیگر، تغییر مسیر خواهد داد. شما برای این سوال و نگرانی فکری چه پاسخی دارید؟
ضامنی – اتفاقا همان مراکز یا موسساتی که صحبت آنها به میان آمد، به خودم هم همین مساله را گفته بودند. می گفتند که چندتا کار در این موضوعات بخوان و بعد از چهره شدن، تغییر فاز بده! اما من در یک خانواده مذهبی و در شهری مذهبی بزرگ شده ام و جزو سادات هم هستم. ضمن اینکه عرض کردم اصلا این کار را با مداحی شروع کرده ام، در مسجد محله مان مسئول قرآن بودم و حتی در استان و بالاتر از ان هم موفق به کسب رتبه شده ام. در عرصه جبهه انقلاب هم با عشق و علاقه شخصی ام وارد شده ام و احتمالا مجموع این مسایل در ادامه راه به کمکم خواهند آمد.
اما یک نکته مهم را هم باید بگویم و آن اینکه واقعا نیاز به حمایت دارم. اینقدر در این چندساله نظرات منفی شنیده ام که قطعا چنین فضایی، برای جوانی که می خواهد در راه عشق و علاقه اش قدم بردارد، کار را سخت می کند. البته در کنار آن، بعضی ها هم به آدم امید می دهند. مثلا شب گذشته در تهران برنامه ای به مناسبت هفته دفاع مقدس داشتم، که طی آن، مادر یک شهید تشکر کرد و دعا کرد که ان شاءالله صله ات را از حضرت زهرا(س) بگیری. دعا می کرد که خدا تو این مسیر استوارت کنه تا بتونی حرف های ما را با هنرت مطرح کنی.
دیدن این مناظر عزمم را برای ادامه کار جزم می کند و تلاش می کنم محکمتر از قبل راهم را ادامه بدهم و آثار آن نظرات منفی کمرنگ می شود. ضمن اینکه خانواده ام هم همراه من هستند و از آن تیپ آدم هایی نیستند که دنبال این باشند اگر بچه شان معروف شد، برایشان برنامه های آنچنانی پیش بینی کنند مثلا اگر اینجا موفق نشد، برنامه خارج رفتنش را تهیه کنند.
شما در مقابل چهره های معروف و شناخته شده هم تاکنون اجرای زنده داشته اید؟
ضامنی – بله. روز چهارم خردادماه امسال که به روز دزفول معروف است، آقای دکتر سعید جلیلی به شهر ما آمدند و آنجا ضمن رونمایی از اثر “شهر غرور”، اجرای زنده داشتم. همان روز در برج میلاد تهران هم قرار اجرا داشتم اما وقتی شنیدم آقای دکتر جلیلی به دزفول می آیند، از آنها عذرخواهی کردم و به اجرای برنامه در مقابل دکتر پرداختم.
به عنوان یک جوان فعال در عرصه موسیقی و باتوجه به نگاهی که به این مقوله دارید، فضای موسیقی امروز کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
ضامنی – ایران در عرصه موسیقی بهترین نوازنده ها و خواننده ها را در سطح دنیا دارد اما بنا برخی مسایل که شما هم می دانید، متاسفانه فضای فعلی هرگز مطلوب نیست و باید افرادی هم باشند تا بتوانند حرف مردم را بزنند و بخوانند. البته این مسایل به بعد فرهنگی موسیقی بازمی گردد نه به مسایل فنی. در بعد فنی جزو رده های نخست قرار داریم اما در مسایل فرهنگی واقعا نیاز به کار ویژه تری داریم.
شما فعالیت خود را در حوزه جریان انقلاب تعریف کرده اید. آیا به عنوان یک خواننده ارزشی، با احکام موسیقی از دیدگاه اسلام آشنایی دارید؟
ضامنی – آنچه که معروف است، موسیقی لهو و لعبی متعلق به همان مجالس اشکال شرعی دارد اما طی سال های اخیر دیده اید که بعضا موسیقی ارزشی و انقلابی پاپ پخش شده، اما اشک همه را هم درآورده است. موزیک، متن شعر و ترانه در این نوع از موسیقی تاثیرگذار است. با این همه، بنده در این زمینه از مراکز تخصصی این کار سوال کرده ام و نسبت به نوع موسیقی که الآن مشغول هستم، مخالفت شرعی ندیده ام.
آیا در شهر خودتان، دزفول، مسئولان مختلف به هنرمندان بومی بهای لازم را می دهند؟
ضامنی – معمولا فضای شهرستان ها به گونه ای است که تمایل دارند از چهره های معروفتر غیربومی استفاده کنند و متاسفانه زمانی برای هنرمندان بومی خود بیشتر ارزش قائل می شوند که از شهرشان برود. البته این مساله را به صورت کلی عرض کردم و متعلق به دزفول تنها نیست.
به سبک گفت و گوهای اینچنینی، چند اسم را می آورم و از شما درخواست می کنم اولین عبارتی که به ذهنتان را می رسد، را دریاره آنها مطرح کنید.
دزفول: شهر مقاومت، شهر غرور
حامد زمانی: خوانند محبوب
مد: خوبش خوبه
امام خامنه ای: رهبر مقتدر
مصطفی احمدی روشن: کوچکتر از آن هستم که بخواهم راجع به این شهید بزرگوار اظهارنظر کنم
امام حسین(ع): دار و ندارم فداش
سید مهدی ضامنی: سرباز کوچک مردم در عرصه موسیقی جبهه انقلاب
ضمن تشکر از اینکه خود را به تهران رساندید و در دفتر این پایگاه حاضر شدید، در پایان اگر نکته ای دارید، درخدمتیم.
ضامنی – عرض خاصی نیست فقط از همه عزیزانی که تاکنون با هدایت ها، رهنمودها، همکاری ها و حمایت های من را برای ادامه مسیر تشویق کردند، تقدیم نمایم به ویژه از خانواده ام، پدر و مادرم، که پای اصول انقلابی و ارزشی ایستاده اند و از من همیشه حمایت و پشتیبانی داشته اند. همچنین از مسئولان مختلف نیز تشکر می کنم و اگر اجازه بدهید این نکته را ذکر کنم که لطفا به هنرمندان و خواننده هایی که در شهرستان های مختلف مشغول فعالیت انقلابی و ارزشی هستند، توجه بیشتری داشته باشند.
ترانهی «خانهی ویرانه»
ترانهی «تحویل جمعه»
ترانهی «شهر غرور»
منبع: خبرآنلاین
خیلی خوشحالم که این جوان برومند دزفولی، هنرش رو در خدمت ارزشهای انقلاب آورده. خدا حفظش کنه