«آمریکا ننگ به نیرنگ تو» سرودی مملو از انگارههای انقلابی
راهنوا- «رضا مهدوی» کارشناس و نوازنده موسیقی در گفتوگویی با اشاره به چگونگی ورود شعار «مرگ بر امریکا» در هنر انقلاب گفت: «مرگ بر امریکا» فقط یک شعار نیست بلکه حلقه زنجیری است که با انقلاب همراه شده است و به راحتی هم جدا شدنی نیست. این شعار بیانگر این است که ایدئولوژی ما با هر زورگوی و استکباری در جهان که نماد و شاخصه آن امریکا است مخالف میکند.
وی در ادامه گفت: مردم امریکا نباید این شعار را به خودشان بگیرند چرا که خطاب ما به آنها نیست بلکه به دولتمردان و سیاستمداران و کسانی است که به دنیا تجاوز میکنند. این شعار مخصوص سیاستمدارانی است که در 8 سال دفاع مقدس با کمکهای فراوانی که به صدام کردند ثابت کردند که میخواهند انقلاب ما را ساقط کنند.
این شعار یک نماد اصلی و خط سیری است برای آینده
کارشناس و نوازنده موسیقی تصریح کرد: اگر این دو منظر را کنار هم داشته باشیم میتواند مخالفتی باشد بر افکاری که معتقد است دوره صلح است و همه چیز پای میز مذاکره حل میشود و این شعارها ضرورتی ندارد در صورتی که این شعار یک نماد اصلی و خط سیری است برای آینده و نه فقط برای انقلاب اسلامی ایران بلکه برای دنیا و کشورهای که حقطلب و ظلم ستیز هستند و میخواهند دنیا صدای آنها بشنود.
مهدوی اظهار کرد: این دو واژه شعار بزرگی است که میتواند در بسیاری از مراسمات، کنگرهها و نشستهای جهانی به عنوان یک تابلو و سرلوحهای قرار بگیرد و گویای خیلی از مفاهیم باشد. دو واژه «مرگ بر امریکا» که ما ایرانیها آن را همراه با انقلاب کردیم زبان زد مردم ظلم ستیز دنیا شده است تا آنها هم جرائت پیدا کنند و حرفشان را بگویند. بر اساس فرهنگ انقلاب اسلامی این دو واژه این نوید را میدهد که مملکت ما پویا و سرزنده است و شعائر انقلاب را حفظ کرده است.
وی درباره کیفیت آثار تولید شده در زمینه استکبار ستیزی گفت: نمونه خیلی خوب این موضوع کاری است که استاد «اسفندیار قرهباغی» به نام «ننگ بر تو ای امریکا» خواندن و همچنان به عنوان سرودی که پر از صلابت، مفهوم و انگارههای انقلابی و حماسی است که در آن زنده بودن موج میزند و تا به امروز کاری در حد این سرود نساخته شده. اینکه خواننده در چه حال و هوای بوده است که این سرود آنقدر دلنشین شد و به جان نشست بحثی است که به خلق آثار بر میگردد که هنرمندان عموماً یک اثرشان یا به ندرت اندازه انگشت دست میتوانند آثاری بسازند که تاریخ مصرف نداشته باشد و الگوساز باشد.
«آمریکا ننگ به نیرنگ تو» مفاهیم ارزشی بلندبالایی دارد و کلام مبحثش ظلم ستیزی است
کارشناس و نوازنده موسیقی ادامه داد: اینکه بعدها در نمونههای مختلف افرادی خواستند سرودهای بسازند ولی به پای این اثر نرسید به این موضوع برمیگردد که در لحظات حساس و در موقعیتهای حماسی انسان خونش آنچنان به جوش میآید که میتواند اثری را خلق کند که ماندگار شود. شاید هنرمند امروز آن احساس خطری را که آقای قرهباغی اول انقلاب کرد و احساس نیاز در وجودش بود امروز در هنرمندان ما شاید آن غلیان نباشد. شرایط به گونهای است که به نوعی این سرود و امثال این سرود که مفاهیم ارزشی بلندبالایی دارد و کلام مبحثش ظلم ستیزی است و میخواهد به نوعی استکبار ستیزی کند به عنوان یک دست مایه میتواند قرار بگیرد ولی اینکه مشابه این ساخته شود حالا حالا بعید است چرا که آثار از جان مایه درونی افراد شکل میگیرد. آهنگساز، خواننده و سراینده سه ضلع مثلثی میشوند که همپوشانی و هم فکری دارند و ارتباط عمودی و افقی دارند که در فضا همدیگر را قطع میکند و منجر یک اثر ماندگار میشود.
مهدوی گفت: همچنان که این سرود را میشنویم این حس پویایی در وجودمان است که با آرمانهای انقلاب دل بسته هستیم و گسسته نشدهایم و بعد از گذشته 36 سال این حس قوی را در ما به وجود میآورد که این شعار در جای خودش درست بوده و تکرار آن هم می تواند درست باشد و در آینده میتواند این نوید را بدهد که ما یک ملتی هستیم که ترانه و سرودی را برایش ایجاد کردیم که این شعار فقط صرفاً شعار و دو واژهای نیست که بخواهد غیر مفهومی انگاره سازی کند؛ این شعار در جان کلام میرساند که از هویدای وجودمان ما ایرانیها، امریکا را به عنوان یک نماد که انسانیت، حقانیت، مدنیت و دیانت را می خواهد زیر پا بگذارد میشناسیم.
وی بیان کرد: استکبار ستیزی در سرود دهه شصت تجلی داشت و پس از آن ما دیگر در این عرصه چیزی ندیدیم و این به مدیریتهای ضعیفی برمیگردد که به موضوع، شعاری نگاه میکنند و به دنبال بیلان کار هستند. صدها سرود در صداوسیما وجود دارد که حتی یک بار هم پخش نشده است و اگر هم پخش شده مورد استقبال واقع نشده است چرا که این آثار صرفاً سفارشی تولید شده در صورتی که در این موضوع باید هنرمند احساس کند که در جامعه مورد توجه است و خودش پیشنهاد چنین کارهای را بدهد.
در انقلاب یکی از قوی ترین هنرهای که با مردم همراه بود موسیقیدانها بودند
کارشناس و نوازنده موسیقی تاکید کرد: تا زمانی که مدیریتها اجازه نمیدهند از یک حلقه بستهای هنرمندان ورود کنند و بخواهند به مفاهیم انقلاب، دفاع مقدس و مفاهیم حماسی و آئینی عرض ارادتی داشته باشند این میشود که آثاری را میبینیم که شعرهای قشنگی دارد ولی ماندگار نمیشود و فقط سرمایهها از بین میرود. اگر مدیریتها نگاهشان را عوض کنند و یک فراخوان بزرگی بگذارند و همه طبقات موسیقی دانان و خواندهها ورود کنند هر آن کسی که هنرمند است و در داخل کشور خودی محسوب شود و مدیریتها در جذب حداکثری موفق عمل کنند خیلی هم نیاز به سرمایه گذاری نیست چون هنرمندان به دنبال این هستند که وجود و ارادت خودشان را بدون حاشیه، رابطه و واسطه به مردم تقدیم کنند.
کارشناس و نوازنده موسیقی در پایان عنوان کرد: هنرمندان مادی نیستند و همراه و هم پای مردمند هستند، در انقلاب یکی از قوی ترین هنرهای که با مردم همراه بود موسیقیدانها بودند. نوزانده، آهنگساز و خواننده و سرآینده با شعارهای مردمی همراه شدند اینها را موضوع میکردند و اشعار را به نثر و شعر تبدیل میکردند و گروههای مختلف در عرصههای موسیقی اصیل ایرانی و پاپ کارهای ساختند که در تسخیر رادیو وقتی که صدای انقلاب منتشر شد این سرودها و آهنگ و ترانهها پخش شد. موسیقی دانان خیلی دلبستهاند و همراه مردم در دورههای مختلف هستند و این مدیریتها هستند که باید اینها را به طریق درست جذب و گردآوری کنند و این سرمایهها را به درستی تقسیم کنند تا کارهای خوبی خروجی پیدا کند.
منبع: دفاع پرس
نظرات