«گمشده»؛ غزل محمدکاظم کاظمی برای حضرت خدیجه(س)
راهنوا- امروز دهمین روز از ماه مبارک رمضان برابر است با سالروزِ درگذشتِ بانوی مکرم اسلام، امالمومنین خدیجه (سلامالله علیها).
حضرت خدیجه نخستین همسر حضرت ختمیمرتبت محمد مصطفی (صلالله علیه و آله و سلم) و نخستین زنی است که اسلام آورد. حمایتهای مجاهدانهی حضرت خدیجه از پیامبر اسلام در آغاز راه و در غربت پیامبر بیبدیل و بیهمتا بوده است.
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگرِ برجستهی اهل افغانستان، از معدود شاعرانِ مسلمان است که اهمیت این وظیفه را دریافته و غزلی با موضوع حضرت خدیجه (سلام الله علیها) سروده است. شعری که تا هنوز در هیچکدام از کتابهای کاظمی منتشر نشده است و نخستین بار سال گذشته در وبلاگ این شاعر ارائه شد.
این شعر شعری روایی با روایتِ اولشخص و اصطلاحا «زبان حال» حضرت خدیجه است. پنج بیتِ نخست روی سخن با پیامبر اسلام (همسرشان) است و دو بیت آخر، مخاطب حضرت خدیجه، حضرت فاطمه (فرزندشان) است.
از جمله نکات مهم این غزل این است که شاعر در دوبیتِ آخر شعر به همین غربتِ حضرت خدیجه در بین مسلمانان (و شاید شاعران مسلمان) اشاره میکند.
«گمشده»
تن و جان و سر و مالم به فدای قدمت
ای شریک دو جهانم! کم ما و کرمت
از تماشای چه گلزار فراز آمدهای؟
بوی گل میدهد امروز، دم و بازدمت
دست تنهای بشر! دست مرا هم بپذیر
و از این دست، مبادا برسد هیچ غمت
شعب دلخواه! من و رنج مرا در بر گیر
شهر گمراه! تو خوش باش به سنگ و صنمت
کفنی نیست اگر، پیرهن دوست که هست
مرگ محتوم! بیا، با دل و جان میخرمت
دخترم! بخت تو خوش باد که تا دامن حشر
عالَمی سینهزناناند به گِرد علمت
من میان دل مردان و زنان گم شدهام
از تو گم گشته اگر سنگ مزار و حرمت
منبع: شهرستان ادب
نظرات