هر شعری درخور خواندن نیست
راهنوا- «حسام الدین سراج» از جمله خوانندگان موسیقی ایرانی است که طی سالهای اخیر بخش عمدهای از تمرکز خود را معطوف به حضور در تولید آثار موسیقی مذهبی نموده است. آثار او بر گرفته از اشعار شاعران صاحب نامی از جمله عمان سامانی و محتشم کاشانی بوده و توانسته به دلیل غنای محتوایی و البته موسیقی خوبی که روی آنها گذاشته شده خود را به عنوان خوانندهای مولف در این زمینه معرفی کند. در ایام محرم امسال سراج و گروهش با کنسرت وداع یاد سالار شهیدان را گرامی داشتند و وحید جلیلوند نیز مثل دو سال گذشته دکلمه اشعار را به عهده داشت. در ادامه گفتوگوی حسام الدین سراج را درباره اجرای وداع و اهمیت شعر و موسیقی در کارهای آیینی بخوانید:
کنسرت وداع با یک تنظیم جدید ارائه شد و مورد استقبال هم قرار گرفت. در صورت امکان راجع به حال و هوای وداع برای مخاطبانمان صحبت کنید؟
کار وداع زحمات دوستانی مثل آقای میرزمانی بود. که زحمت زیادی کشیدند. تعداد افراد گروه بیش از ۷۰ نفر بود و شکر خدا اجرای خوبی انجام شد.
تنظیم جدید که قبلا هم اجرا شده بود امسال و سال گذشته مورد توجه مخاطبان موسیقی آیینی قرار گرفت. در ادامه ممکن است باز هم کار کردن در این مسیر را ادامه دهید؟
به امید خدا امیدواریم این کار را انجام دهیم. بخشهای دیگری از این واقعه مثل روضه حضرت ابوالفضل و فداکاری و ایثار ایشان و ماجرای حر مانده و قابل کار کردن است. امیدواریم خداوند توفیق دهد و در سالهای آینده آنها را هم اجرا کنیم.
میخواهم بدانم تفاوتی که در قرائت وداع وجود دارد چرا با وجود زیباییشناسی منحصر به فرد و نزدیک بودن به اصل ماجرا همه گیر نمیشود؟
آثاری مثل وداع به گمان من تا حدودی به خواص مربوط است. چرا که از نظر کلام خلاقیت شعری مد نظر است و از نظر ملودی ملودیهای متناسب با آن شعر استفاده میشوند، قاعدتا افراد خاصی مخاطب این گونه آثار خواهند بود و مخاطبشان مثل بقیه آثار عاشورایی نیست.
با این تعبیر وقتی یک هنرمند در موسیقی ایرانی بنا دارد برای مقوله اعتقادی کار کند چه تفاوتی با سایر کارهای دیگر دارد؟
به هر حال کار کردن در حوزههای دینی که به نحوی با هنر هم ارتباط دارند مسئولیت دارد. مسئله هنر و خلاقیت هنری یکی از عواملی است که در این رابطه باید مد نظر قرار گرفته شود. کار نباید به سهل انگاری و مسامحه کشیده شود. چرا که کار باید در عین داشتن ارزش دینی از ارزش هنری هم بهرهمند باشد. آن موقع است که این کار ارزشمند میشود. گاهی بعضی از آثار جنبههای هنری را کمتر در نظر میگیرند در حالی که من معتقدم وقتی انسان کار دینی انجام میدهد لازم است ارزش وزنه هنری را هم سنگینتر کند.
مخاطب کارهایی که انجام میدهید جوان ایرانی هم هست؟
مسلما. البته جوان ایرانی است که سلیقه ویژهای دارد. ما باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که هر شعری درخور خواندن نیست. شعر باید ویژگیهایی داشته باشد. اینکه اشعار عمان سامانی برای خواندن انتخاب میشود به دلیل خلاقیت ویژه اوست. بعد اینکه ملودیها باید با آن فضا سازگار باشند و انتخاب سازها هم حساب شده باشد یعنی بتوان فضایی ایجاد کرد که در عین دینی بودن هنری بودن را هم برای شنونده در پی داشته باشد و برای او مطبوع و مطلوب باشد.
مدارا و مروت در سخنان شما ستودنی است اما آیا دوست دارید کارتان برای جوانی که شما میگویید مخاطب است سلیقه سازی کند؟
مسلما. من سالهای اولی که کار وداع عرضه شد را به یاد دارم. یادم میآید بین جوانها و مخاطبین خاص برخوردهای جالبی در مورد این کار وجود دارد و دوست دارند این کار ادامه دار باشد. این قضیه حاکی از این است که اگر سلیقه در ایجاد و عرضه اثر هنری باشد مخاطب هم کار را بیجواب نمیگذارد.
کنسرت یک رسانه و تریبون است. وقتی چنین تجربهای کم باشد ترس فراموش شدن وجود دارد. سلیقه سازی اگر بخواهد اتفاق بیافتند چه باید کرد؟
در هر حال باید ظرف و مظروف با هم نسبت داشته باشند و این نسبت در نظر آورده شود. بعضی اوقات برخی از اشعار و ملودیها درشان هنر دینی و ائمه نیست. البته من اسم نمیاورم و به طور کلی عرض میکنم. من فکر میکنم باید حساسیت و وسواس بیشتری در این زمینه وجود داشته باشد.
به وداع باز میگردیم. برخی از مخاطبان موفق نشدند وداع را بشنوند. بنابراین کمی درباره مایههای کار صحبت کنید و بگویید از چه مایههایی آواز ایرانی در این کار استفاده شد. از سوی دیگر تلفیق بین شعر و موسیقی را چگونه در این تجربه رقم زدید؟
دستگاه نوا، کردبیات و دشتی در این آلبوم مورد استفاده قرار گرفته بودند. البته کرد بیات را در کنسرت وداع داشتیم که با نی نامه قیصر امینپور خوانده شد. گامی هم هست به نام «وامق» که گام عربی است که شور عربی است و فواصل عرضی متفاوت میشود که سوز و گداز بیشتری دارد. از این مجموعه در وداع استفاده کردیم.
به لحاظ پتانسیلی مجموعه ردیف ایرانی ورود به کدام گوشه و دستگاه امکان بیشتری دارد؟
دستگاه نوا و گوشههایش که در بخشهای بیکلام بیشتر استفاده میشود و شور وامق عربی که در یکی از آوازهای ما هم استفاده شد به علاوه دشتی و شور.
نظرات