موسیقی فیلم بدون علیقلی معنایی ندارد
اشاره: محمدرضا علیقلی به سال 1339 در تهران متولد و از 14 سالگی شروع به نوازندگی ترومبون و آهنگسازی کرد. او که اکنون در حوزه سینما و تئاتر شهرت فراوانی دارد، موسیقی متن بیش از 140 فیلم را در کارنامه دارد و برای فیلمهای «خیلی دور، خیلی نزدیک» به کارگردانی «رضا میرکریمی»،«نرگس» به کارگردانی «رخشان بنی اعتماد» و «قدمگاه» به کارگردانی «محمدمهدی عسگرپور»، سه بار سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن فیلم از جشنواره بین المللی فیلم فجر را به ارمغان آورده است. در میان دیگر آثار او «گلنار»، «نیاز»، «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «شوق پرواز» و «زیر نور ماه»، «یه حبه قند» و «روزهای زندگی» با نگاه تحسینآمیز هنردوستان و بسیاری از منتقدان همراه بوده است. همکاری دو طرفه حاتمی کیا و علیقلی در سینمای انقلاب منجر به ساخت بسیاری از آثار خاطره انگیز شده است. از این رو، این یادداشت که پیش از این در کاور آلبوم های “با نوای کاروان” و “خاک سرخ” منتشر شده، به مناسبت روز سینما تقدیم می شود.
اگر آقای علیقلی از کارنامهی سینمای بعد از انقلاب حذف شود چه اتفاقی میافتد؟ آیا میشود موسیقی این سینما را بدون آقای علیقلی فرض کرد؟ آقای علیقلی در عرصهی موسیقی متنهای فیلمهای کودکان، جنگی، خانوادگی، هنری، بدنه و … کارکرده و کسی نسبت به حضور ایشان احساس سنگینی نداشته است.
آقای علیقلی، آقای موسیقی، اقای همیشه فعال، ساکت، بی ادعا و همچنان پرنفس. آقای علیقلی برای فیلمسازها خاطرهساز است.میگوییم خاطرهساز، چرا که یکی از مراحل سخت سینمایی، مرحلهی توجیه آهنگساز برای موسیقی متن میباشد و پلزدن بین این هنر تجریدی و صراحت تصویر، مرحلهی بسیار حساسی است که اگر به ظرافت انجام نگیرد شاهد ویرانی اثر خواهیم بود.
فیلمسازان دوران موسیقی «آنالوگ» خاطرات تلخ زیادی دارند که وقتی موسیقی متن آماده میشد، ناگهان با اثری رو به رو میشدند که با خواستههایشان فاصله داشت. ولی دیگر کار از کار گذشته و باید تن میدادند. به خاطر همین آهنگسازان از نظر فیلمسازان درجهبندی میشدند و آقای علیقلی به زعم من آهنگسازی محسوب میشد که اگر اثرش شاهکار نمیشد، از حد قابل قبول نیز پایینتر نمیآمد و به نظر من یکی از شاخصههای ماندگاری ایشان همین نکته است.
آقای علیقلی در طول سه دهه فعالیت بیش ار 200 موسیقی متن ساخته که از این تعداد درصد قابل توجهی به سینمای جنگ تعلق دارد. اولینهای گامهای سینمای جنگ، «پرواز در شب» مرحوم ملاقلی پور تا آخرین آن « به نام پدر» سهم آقای علیقلی بسیار زیاد است.
چرا آقای علیقلی چنین جایگاهی را در سینمای جنگ دارد؟ آقای علیقلی برای فیلمسازان برآمده از جنگ، شخصیت آشنایی است. آقای علیقلی اهل هیچ دسته و محفلی نیست که با توصیه به فیلمساز یا تهیهکننده تحمیل شود. تک است. ساکت و آرام وارد میشود و برای مجابکردن پرچانگی نمیکند. کم حرف است و گزیدهگو، ولی در همان نخستین ملاقات حس میکنی او مرد این میدان است.
آقای علیقلی آشناترین و محرمترین موزیسین فیلمهای جنگی این کشور است.
یکیدیگر از ویژگیهای علیقلی که او را نسبت به همنسلانش تازه نفستر میبینیم، تلاش ایشان برای بهروزبودن با تکنولوژی روز موسیقی است. چه بسیار آهنگسازانی که با ورود صنعت دیجیتال از این عرصه عقب ماندند و عملاً عرصه را به جوانان تکنیکزده واگذار کردند، ولی آقای علیقلی در این رقابت نه تنها عقب نماند، بلکه بهروزترین آهنگساز مدرن این دیار است.
همیشه رمز گاوصندوق به محرمترین نزدیکان سپرده میشود و آقای علیقلی برای من یکی از محرمترین کسانی است که رمز نفوذ به اعماق درون تماشاگرانم را با او شریک هستم.
سینما یک قاب دسته جمعی است از عناصر هفتگانهی هنر. این عناصر هرچه سینماییتر باشد، به همان نسبت امکان تجزیهی تک به تک عناصر را از شما میگیرد و شما فقط با یک اثر روبهرو هستید و آن سینما است.
… لیلی لی لی لا لا لیلی…
و دیگر جاری شد آن چیزی که باید میجوشید و گمانم بر آن بودکه علیقلی همین ملودی را گسترش خواهد داد و دیگر تمام. ولی چنین نشد و هربار انواری خوش ترکیب از بطن کریستال خاک سرخ، توسط علیقلی کشف شد و موسیقی خاک سرخ همچون تنپوش فاخری شد که صاحب تن به آن میبالید.
با علیقلی در دشت روبان قرمز روبهرو شدم. نمیدانستم او در انتظار من بود یا من در انتظار او، ولی هرچه بود با حیرت آمیخته بود. اعتراف میکنم لحظاتی در مجموعهی خاک سرخ هست که موسیقی چنان در تار و پود تصویر ذوب شده که نمیفهمم من تصاویگر را برمبنای موسیقی ساختهام یا موسیقی بر مبنای تصویر.
امیدوارم همچنان من و علیقلی در دشت دست نخورده روبان قرمز با هم قدم بزنیم و همچنان این رمز حیرت ناگشوده باشد.
باقی بماند:
که آیا من در انتظار او بودم یا او در انتظار من …
ابراهیم حاتمیکیا
پاییز 1390
نظرات