موسیقی جمعه سیاه
راهنوا/علیرضا بهمیاری- فاجعه کشتار مردم در میدان ژاله تهران در هفدهم شهریورماه سال 1357 خورشیدی به دست ارتش رژیم پهلوی که به “جمعه سیاه” مشهور شده است، یکی از وقایع مهم مرتبط با تلاش مردم برای مخالفت آشکار با رژیم پهلوی و سعی در به ثمر نشستن انقلاب اسلامی به شمار می رود.
17 شهریور 1357 چه خبر بود؟
راهپیمایی بزرگ مردم در عید فطر سال 1357 که مصادف با 13 شهریورماه بود، سرآغاز حرکت خونین 17 شهریور آن سال را رقم زد. در عید فطر مردم در شهرهای خمین، تهران، قم، کرج، ایلام و چند شهر دیگر، پس از برگزاری نماز عید، به حرکت درآمدند و شعارهای دینی و کوبنده بر ضد رژیم سردادند.
در صبح جمعه، ١٧ شهریور سال ١٣۵۷، مردم تهران پس از ادای فریضه نماز صبح، برای چهارمین روز متوالی از خانهها بیرون آمده و سیلآسا به سمت خیابانها آمدند. مرکز تجمع آنان میدان ژاله (میدان شهدای کنونی) بود. همین که مردم به خیابانها رسیدند، ناگهان با دیدن تانکها و زرهپوشهای نظامی و مأموران مسلسل به دست حکومت، غافلگیر شدند، ولی بدون اعتنا به سربازان، به حرکت خود ادامه دادند.
از خیابانهای اطراف، سیل انبوه جمعیت با سردادن شعارهای انقلابی، به سمت میدان ژاله در حرکت بود. مأموران مسلح پس از چند بار اخطار، از زمین و هوا جمعیت را ناجوانمردانه هدف رگبار مسلسل قراردادند.
در این روز، جوانان بسیاری جان خویش را از دست دادند و به خاطر به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی، به قربانگاه عشق و شهادت شتافتند.
حضرت امام خمینی (ره)، در ١٨ شهریور سال ١٣۵۷، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز همدردی با ملت، کشتار وحشیانه رژیم شاه را محکوم و دولت آشتیملی را، دولتی تحمیلی و غیرقانونی اعلام کردند.
این واقعه، سرفصلی مهم در تاریخ موسیقی کشور محسوب می شود و اتفاق های ویژه موسیقایی در پیوند با این حادثه تاکنون رخ داده است. در ادامه روایتی موسیقایی از این روز تاریخی را مرور می کنیم:
یک: حادثه 17 شهریورماه سال 57 آن چنان برای برخی اهالی موسیقی سنگین و فاجعه بار است که ترجیح می دهند از رادیو و تلویزیون ملی ایران کنار کشیده و فعالیت های خود را در این رسانه متوقف سازند. در ابتدا “محمدرضا لطفی” ، آهنگساز و نوازنده صاحب نام نخستین فردی است که در واکنش به جمعه سیاه از رادیو و تلویزیون استعفا می دهد و به شکلی غافلگیرکننده فعالیت های موسیقایی خود را پیگیری می کند. پس از وی سایر اعضای گروه موسیقی “شیدا” به سرپرستی محمدرضا لطفی نیز از رادیو استفعا می دهند. متعاقب آن همه اعضای گروه تازه تاسیس “عارف” نیز به سرپرستی “حسین علیزاده” از رادیو استعفا دادند. بلافاصله اعضای این دو گروه سنتی روی به فعالیت های زیر زمینی موسیقایی آوردند و از جمله آثاری که در این دوران خاص اجرا نمودند باید به قطعه “ژاله خون شد” اشاره کرد.
در ابتدا محمدرضا لطفی با همراهی گروه عارف و شیدا در زیرزمین خانه اش این قطعه را به صورت بی کلام ضبط نمود اما پس از چندی كه جنبش عظيم مردمي اوج گرفت آنها اين قطعه را در استوديو بل ضبط کردند تا در راهپيماييهاي مردمي صداي ژاله خون شد به گوش رسد. اين قطعه در دستگاه چهارگاه كه نواها و قطعههاي حماسي بسياري در قالب آن اجرا گرديده خوانده شد و در تاريخ موسيقي ايران جاودان گشت.
قطعه ژاله خون شد به صورت همخوانی و با اجرای همسریان گروه شیدا منتشر شد تا مشخص نشود چه فرد یا افرادی این قطعه را اجرا نموده اند. حسین علیزاده در مقام سازنده ملودی و سیاوش کسرایی در جایگاه شاعر عوامل ساخت این اثر هستند. این قطعه پس از انتشار با استقبال مخاطبان مواجه شد و هم اکنون به عنوان یکی از آثار خاطره انگیز درباره 17 شهریور 1357 به ثبت رسیده است. همچنین در سال 1358 اين قطعه در سومين سري از مجموعه آلبومهاي چاووش (انقلاب1) گنجانده شد و روانه بازار موسیقی کشور گردید.
ژاله بر سنگ افتاد چون شد؟ / ژاله خون شد
خون چه شد؟ خون چه شد؟ / خون جنون شد
ژاله خون كن / خون جنون كن
سلطنت زين جنون واژگون كن / ژاله بر گل نشان، گلپران كن
بر شهيدان زمين گلستان كن / نام گمنامها جاودان كن
تا به صبح آيد اين شام تيره / در شب تيره آتشفشان كن (2)
دست در كن / شو خطر كن / خانه ي ظلم زير و زبر كن (2)
جان خواهر، روستايي، برادر/ پيشه ور، اي جوان، اي دلاور
ما همه يك صف و در برابر/ آن ستمكار، آن تاج بر سر
خواهر من، گرامي برادر / چون به هر حال تنهاست مادر
من به خاك افتادم تو بگذر/ بهر ايجاد دنياي بهتر (2)
اي شما اي صف بيشماران / اشك من در نثار شمايان
بر سر هر گذرگاه و ميدان/ ژاله شد، ژاله شد، ژاله چون شد؟
ژاله خون شد، ژاله درياي خون شد/ خون جنون، خون جنون
سلطنت واژگون، واژگون شد
دو: پس از وقوع حادثه 17 شهریور، “حمید شاهنگیان” که به تنهایی سرودهایی در مخالفت با رژیم جنایتکار پهلوی و در حمایت از انقلاب اسلامی به صورت کاملا زیرزمینی و پنهانی تولید می کرد ، قطعه” 17 شهریور” را ساخت و اجرا نمود. معمولا شیوه اجرایی آثار شاهنگیان در ان دوران به این صورت بود که خود وی به تنهایی قطعات را اجرا می کرد و پس از ضبط چند باره صدایش، اجراها به صورت همخوانی در می امدند و در نهایت مشخص نبود که یک نفر این کار را انجام داده و مخاطبان گمان می کردند گروه کر آثار را اجرا کرده است. البته مدتی بعد شاهنگیان این قطعه را با همراهی گروه سرودی که تا چند سال بعد آثار وی را اجرا می کردند، ضبط و ارائه نمود.
این قطعه نیز با استقبال مردم مواجه گردید و اکنون یکی از آثار موسیقایی شاخص و ماندگار با موضوع جمعه سیاه محسوب می شود. گفتنی است، در سال 1387 به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به رهبری رازمیک اوهانیان و اجرای گروه کر این مرکز، این اثر موسیقایی به صورت زنده اجرا شد.
درود ، درود ، درود
به روان پاک شهید راه خدا
درود ، درود ، درود
به جوان که کشته شد به میدان شهدا
درود ، درود ، درود
به تمام شهیدان کرب وبلا
درود ،درود ، درود
بر خمینی روح خدا
ای که پرپر کنی جوانه ها
می زنی آتشی به خانه ها
می کشی خلق مسلم خدا
تا که خود پرکنی خزانه ها
17 شهریور روز ننگ تو
17 شهریور افتخار ما (2)
هر شهید ما به خاک و خون تپید های راه او
جاودانه بــاد نام او نام او نام او
رهنمای هر مجاهد است و می رسد
به گوش خلق قهرمان پیام او پیام او
سه: فاجعه 17 شهریورماه 1357 و شدت جنایت رژیم پهلوی باعث می شود که “اسفندیار منفردزاده”، آهنگساز مطرح آن سال ها بلافاصله دو کار را تولید نماید و سپس حدود بیست روز بعد از جمعه سیاه ، این دو قطعه در قالب یک آلبوم موسیقی منتشر شدند. در این راستا منفردزاده روز نوزدهم شهریور ماه به استدیو پاپ می رود و نسخه دوم قطعه “جمعه” با عنوان “جمعه برای جمعه” را با صدای “فرهاد مهراد” مجددا تنظیم نموده و ضبط می نماید. گفتنی است ، این قطعه با ترانه ای سروده شهیار قنبری، موسیقی اسفندیار منفرزاده و با صدای فرهاد مهراد برای نخستین بار در سال 1350 اجرا شد و در فیلم سینمایی “خداحافظ رفیق” ساخته امیر نادری مورد استفاده قرار گرفت. البته درباره این اثر گفته می شود این قطعه در پیوند با حادثه سیاهکل تولید شده و پس از تیرباران چند تن از نیروهای فداییان خلق در بهمن ماه 1349که در حادثه سیاهکل نقش داشتد این قطعه ساخته و اجرا گردید و مضمون آن مرتبط با آن واقعه چریکی است.
در نسخه ابتدایی از صدای سوت استفاده شده و قطعه ریتم آرام تر و با تنظیمی خلوت تر اجرا شده است. لحن اجرایی خواننده هم در پیوند با موسیقی آرام تر است. اما در نسخه جدید ، قطعه جمعه با تنظیم و اجرایی تازه و با ریتمی کوبنده و نظامی همراه می شود. منفرد زاده در این تنظیم از کوبش ضربه های بر هم دو پاره سنگ که از ابتدا تا انتهای قطعه شنیده می شوند، بهره برده است تا فضای اثر کاملا اعتراضی باشد. در ادامه از صدای “اسفندیار قره باغی” ، خواننده توانمند اپرا و کلاسیک که تا آن زمان مشهورترین اثرش اجرای متفاوتی از قطعه مشهور “ای ایران” در سال 1350 بود برای بخش کرال و همسرایی استفاده کرده بود. در ضمن یک همخوان زن هم قره باغی را در اجرای بخش ترجیع بند اثر همراهی می کرد. همچنین آواخوانی نیز در بخش هایی از این قطعه شنیده می شود. فرهاد مهراد هم در این اجرا با احساسی متفاوت نسبت به نسخه پیشین به اجرا پرداخته بود و قطعه را محزون تر و محکم تر اجرا نموده است. فضای کلی نسخه دوم قطعه جمعه نسبت به نسخه اول محزون تر، سنگین تر و در یک ارزیابی کلی، موفق تر و شنیدنی تر است.
اگر چه برای نخستین بار جمعه برای حادثه سیاهکل اجرا شد ولی در سال 57 با فاجعه 17 شهریور نیز پیوندی ناگسستنی پیدا کرد و در واقع قطعه تازه که جمعه برای جمعه نامیده می شود کاملا در رابطه با فاجعه جمعه سیاه اجرا شده است و باید از این اثر نیز به عنوان یک اثر موسیقایی مانا و جاودان نام برد.
توی قاب خیس این پنجرهها
عکسی از جمعهی غمگین میبینم
چه سیاهه به تنش رخت عزا
تو چشاش ابرای سنگین میبینم
داره از ابر سیا خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
نفسم در نمییاد، جمعهها سر نمییاد
کاش میبستم چشامو، این ازم بر نمییاد
عمر جمعه به هزار سال میرسه
جمعهها غم دیگه بیداد میکنه
آدم از دست خودش خسته میشه
با لبای بسته فریاد میکنه:
داره از ابر سیا خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
جمعه وقت رفتنه ، موسم دل کندنه
خنجر از پشت میزنه، اون که همراه منه
چهار: “اسفندیار منفرد زاده” در نوزدهم شهریور ماه اثر تازه دیگری که کاملا تحت تاثیر فاجعه 17 شهریور تولید شده را در استیو پاپ ضبط می کند؛ قطعه ای با نام “شبانه 2” که با عناوین “شهیدای شهر” یا “یه شب مهتاب” نیز شناخته می شود. موسیقی این اثر که دارای ریتم شش هشتم سنگین است ساخته و تنظیم اسفندیار منفرد زاده است ، شعر توسط احمد شاملو سروده شد و با صدای “فرهاد مهراد” اجرا گردید. گفتنی است ، این تیم هنری در سال 1353 قطعه “شبانه 1” را تولید کرده بود که آن هم مضمونی اعتراضی داشت و با این ابیات شروع می شد:
کوچه ها باریکن، دکونا بسته است / خونه ها تاریکن، طاقا شکسته است
از صدا افتاده، تار و کمونچه / مرده می برن، کوچه به کوچه
حال در پی فاجعه جمعه خونین، قطعه شبانه 2 با فضایی کاملا اعتراضی تولید شد. اثری با ساختار پاپ ارکسترال که سازهایی چون فلوت و گیتار در ساختار تنظیم به کار گرفته شده بود. قطعه ای شنیدنی و موفق که جزو آثار شاخص موسیقی پاپ محسوب می شود و از این اثر نیز به عنوان یکی دیگر از آثار موسیقایی ماندگار در پیوند با کشتار مردم در نوزدهم شهریور 1357 یاد می شود.
يه شب مهتاب / ماه مییاد تو خواب / منو میبره / کوچه به کوچه / باغ انگوری ، باغ آلوچه / دره به دره / صحرا به صحرا / اون جا که شبا پشت بيشهها / يه پری مییاد ترسون و لرزون / پاشو میذاره / تو آب چشمه / شونهمیکنه موی پريشون / يه شب مهتاب / ماه مییاد تو خواب / منو میبره / ته اون دره / اونجا که شبا / يکه و تنها / تکدرخت بيد ، شاد و پراميد / میکنه به ناز ،دستشو دراز / که يه ستاره بچکه مثه ، یه چيکه بارون / به جای ميوه اش ، سر يه شاخهاش ، بشه آويزون / يه شب مهتاب ، ماه مییاد تو خواب / منو میبره از توی زندون / مث شبپره با خودش بيرون / میبره اونجا که شب سياه / تا دم سحر/ شهيدای شهر/ با فانوس خون جار میکشن / تو خيابونا سر ميدونا / عمو يادگار مرد کينهدار مستی يا هشیار خوابی يا بيدار؟/ مستيم و هشیار شهيدای شهر/ خوابيم و بيدار شهيدای شهر / آخرش يه شب ماه میآد بيرون/ از سر اون کوه، بالای دره / روی اين ميدون/ ماه میشه خندون / يه شب ماه مییاد…
پنج : تصنیف “مگه نه” با صدای “محمدرضا شجریان”، خواننده مطرح موسیقی سنتی و موسیقی ساخته شده توسط عطا الله خرم و شعری سروده بیژن سمندر اگر چه پیش از فاجعه هفده شهریور 57 ساخته شد ولی از ان جایی که شب 17 شهریور و پس از کشتار مردم تهران در میدان ژاله از طریق رادیو ایران پخش شد و البته به دلیل لحن محزون آن به اثری مشهور نزد مردم مبدل شد و یادآور جمعه سیاه نزد مخاطبان گشت.
من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم. مگه نه؟
یه سوالیم، یه سوال بی جوابیم. مگه نه؟
شش : “محمدعلی ابرآویز” یکی از چهره هایی است که در سال 1357 به صورت خودجوش چندین سرود و قطعه انقلابی را در مقام تهیه کننده ، شاعر و ملودی ساز تهیه و تولید نمود. قطعه “سمفونی میدان شهدا” عنوان یکی از این آثار است که 12 دقیقه مدت زمان دارد و ابرآویز از ان به عنوان یکی از شاخص ترین آثار خود نام برده است.
ابرآویز در گفت گویی درباره حضور خود در روز جمعه خونین اظهار کرده بود : توانستم با سختی فراوان در جمعه سیاه یا همان 17 شهریور 1357 با استفاده از دو ضبط صوت نسبتاً سنگین شعارها و صداهای واقعی اعتراضات مردمی را ضبط کنم که هماکنون در آرشیو سازمان رادیویی کشور موجود است.
هفت و هشت: فاجعه 17 شهریور 1357موجب سست شدن هر چه بیشتر پایه های سلطنت محمدرضا پهلوی می شود و در این مقطع زنگ خطر برای پایان و سرنگونی رژیم شاهنشاهی از قبل با صدای بلندتر به صدا در می آید و همین امر موجب می شود تا به تدریج برخی از اهالی هنر و به ویژه خواننده های نزدیک به دربار از ایران مهاجرت کنند. اما علاوه بر این ماجرا در ان سو برخی اهالی موسیقی نیز متاثر از فاجعه رخ داده آثاری موسیقایی تولید می کنند. در این راستا ، دو خواننده مشهور و فعال آن دهه در پی فاجعه کشتار مردم تهران در میدان ژاله دو اثر موسیقی ساخته و ان چنان که گفته می شود به صورت پنهانی منتشر می شوند.
قطعه نخست با عنوان “زندونیا” با صدای “شاهرخ شاهید” است که در پایان آن دکلمه ای اجرا می شود که اعتراضی به کشتار مردم در هفدهم شهریور و دولت آشتی ملی شریف امامی است:
با ما که خون عزیزان خود را دیدیم لاله واره و پرپر / بر سنگفرش 17 شهریور / از آشتی مگو دیگر
همچنین در ابتدای قطعه مذکور نوید آزادی به زندانیان داده می شود :
مادرا شیون نکنید / رخت عزا تن نکنید / گل بریزین شاد باشید / مژده می یارن براتون / زیر شکنجه بعد از این / جون نمی دن جووناتون …
اما دیگر اثری که گفته می شود در پیوند با 17 شهریور اجرا شده است با عنوان “فاجعه” با صدا و ملودی ساخته شده توسط “داریوش اقبالی” ، ترانه ای سروده ایرج جنتی عطایی و تنظیمی از داوود اردلان است. بخشی از شعر این اثر:
بر این ویران خاک تو که گلگون شد در عاشورا / به یادت باغ می سازند برادرهای فرداها
به دلیل اینکه دو خواننده فوق ، یکی چند روز پس از اجرا و دیگری چند ماه بعد از اجرای یکی از قطعات از ایران خارج شدند و سپس به جمع خواننده های ضد انقلاب پیوستند همیشه سعی می کنند روی چنین آثاری که اجرا کرده اند مانور ندهند و بر این اساس تعداد معدودی از مخاطبان از این موضوع که این قطعات بر اساس چه رویداد تاریخی تهیه و تولید شده اند، اطلاع دارند.
نه : به مناسبت یکمین سالگرد شهدای میدان ژاله که دیگر به میدان شهدا تغییر نام یافته بود در شانزدهم شهریور 1358 قطعه “آدینه خونبار” با اجرای “گروه کر” از صدا و سیما پخش گردید. حمید سبزواری در مقام شاعر و حمید شاهنگیان در جایگاه ملودی ساز پدیداورندگان این اثر بودند. همچنین احمدعلی راغب به عنوان نوازنده عود در این اثر حضور داشته است. این قطعه در استدیوی صدا و سیما ضبط شده است.
بخشی از شعر
بس درد یاد از یاد تو در سینه دارم / داد از تو ای آدینه هر آدینه دارم
ده: “هر کجا فرياد آزادي منم” عنوان قطعه ای موسیقایی است که با صدای “شهرام ناظری” ، خواننده نام آشنای موسیقی سنتی و آهنگ ساخته شده توسط محمدرضا لطفی و سروده ای از هوشنگ ابتهاج تولید شد و شانزدهم شهریور 1359 در قالب نماهنگی 27 دقیقه ای به یاد شهدای روز هفدهم شهریورماه سال 57 از طریق سیما پخش گردید. این اثر موسیقایی را نخستین قطعه ای باید دانست که با همراهی نماهنگ از تلویزیون ایران پخش شده است ؛ اثری که با دکلمه هوشنگ توکلی، بازیگرسینما، تئاتر و تلویزیون اجرا شد و به دلیل استقبال مخاطبان بیش از 30 بار در طول سال 1359 به روی آنتن رفت. یادآور می شود، مهدی کلهر در تولید این نماهنگ طولانی مدت نقش ویژه ای داشت.
یازده: “جمعه خونین” عنوان اثری با ساختار سمفونیک ساخته “کامبیز روشن روان”، آهنگساز معروف است که به عنوان مرثیه ای به یاد شهدای 17 شهریور سال 57 تهران، به اجرا رسیده است. این قطعه با همراهی دو گروه کر و خواننده های تک خوان اجرا شده است و احتمالا در سال 1359 ضبط شده است.
دوازده و سیزده: “محمد عبدالحسینی”، خواننده نام آشنای موسیقی سنتی صدا و سیما، قطعه “لاله های شهریور” را با شعر و ملودی ای ساخته خودش و با تنظیمی از داوود ورزیده در ساختار موسیقی سنتی به یاد شهدای 17 شهریور 57 اجرا نموده است.
بخشی از شعر
عاشقان تشنه بودند / دست ساقی زمان پیاله بود
ماه شهریوری بوی خون داشت /هرکجا اگر گلی دمیده بود
همچنین “محمد عبدالحسینی” در این زمینه اثر دیگری با عنوان “شهریوری های عاشق” اجرا نموده است. محسن حسینی به عنوان ملودی ساز و تنظیم کننده و بیژن ارژن در جایگاه شاعر دیگر عوامل ساخت این اثر هستند. این قطعه دارای ساختار ارکسترال است.
بخشی از شعر
از جمعه ی لاله ی سرخ / تا داغ باران شقایق
ای لاله در لاله بستان ها / ای گلستان ها خون پاک شما
ای یاران عاشق مردان میدان / چون خورشید رخشان بر بام ایران
چهارده: “ناصر عبداللهی”، خواننده معتبر پاپ، سال 1378 در صدا و سیما قطعه ای با عنوان “آزادی” اجرا نمود که موسیقی آن توسط مهرداد نصرتی ساخته و تنظیم شده است. این اثر یکی از آثار مهجور و کمتر شنیده شده خواننده است و سال هاست که از رسانه ملی بازپخش نشده است.
چرا برخی آثار موسیقایی ماندگار شدند و سایر قطعات به توفیق نرسیدند
در واکاوی آثاری که به صورت مستقیم با موضوع فاجعه 17 شهریور 1357 (جمعه سیاه) تهیه، تولید و منتشر شده اند به چهار اثر موسیقی ماندگار می رسیم: قطعه “شبانه 2” با صدای فرهاد مهراد، قطعه “17 شهریور” با اجرای گروه کر ساخته حمید شاهنگیان، قطعه “ژاله خون شد” با اجرای گروه کر ساخته حسین علی زاده و قطعه “جمعه برای جمعه” با اجرای فرهاد مهراد.
پرسش قابل طرح این است که چرا چهار اثر فوق در گذران زمان به ماندگاری رسیدند و اکنون وقتی سخن از جمعه خونین 17 شهریور 1357 به میان می آید در بین آثار هنری مختلف فقط این چهار اثر موسیقایی شاخص هستند و سایر آثار نتوانستند به این درجه از مانایی نایل شوند؟ این آثار دارای چه ظرفیت ها و ویژگی هایی بودند که به ماندگاری رسیدند؟
اولین نکته مشترک در هر چهار قطعه این است که آثار به صورت زیرزمینی ، خودجوش و اندکی پس از فاجعه در همان سال 1357ساخته شده اند. در واقع غیرسفارشی بودن آثار و در بطن ماجرا بودن ، عنصر مشترک چهار اثر است. همچنین عوامل ساخت و تولید این آثار به جز این قطعه ها ، چندین اثر موسیقی انقلابی دیگر در همان سال 1357 تولید و منتشر نمودند. پس این آثار صرفا یک جرقه هنری نبوده است و تولید آثار این چنینی تداوم داشته است و عوامل آنها دغدغه ساخت این گونه آثار را داشته اند و با باور و اعتقاد قلبی و راستین اقدام به ساخت این آثار کرده اند.
در سه اثر شاهد حضور چهره های مطرح موسیقی حرفه ای هستیم که دست به خلق این آثار زده اند و البته یک اثر توسط شخصی ساخته شده که تجربه ای موسیقایی پیش از این نداشته ولی ساخت آثار بعدی موید این نکته است که وی در گذر زمان آثار موسیقایی ماندگار و شنیدنی متنوع دیگری هم خلق نموده است. در واقع تبحر و مهارت سازندگان هم در ماندگاری آثار تاثیرگذار بوده است.
اما باید اذعان کرد که مهم ترین عامل موفقیت و ماندگاری در یک اثر موسیقایی ، کیفیت فنی آن اثر است. یعنی کلام ( شعر یا ترانه ) ، ملودی ، تنظیم و اجرا (خواننده یا گروه کر) باید در سطح خوب و حرفه ای قرار داشته باشند و در ضمن وقتی یک اثر با کیفیت فنی بالا حرف دل مخاطب را هم بیان نماید و اثری دغدغه مند باشد میزان احتمال ماندگاری آن افزایش می یابد.
ساختار چهار اثر مذکور ، حاوی یک نکته افتراق هم هست ؛ یعنی دو اثر ساختار پاپ ارکسترال دارند ، دیگری ساختاری سنتی دارد و چهارمی یک قطعه سرود است که در ابتدا بدون همراهی ساز و سپس فقط با یک تک ساز اجرا شده است. در واقع برای ماندگاری هیچ گاه یک سبک خاص موسیقی نمی تواند ضامن مانایی آن باشد و در واقع مخاطب ورای ساختار ، به خود اثر ، کیفیت فنی آن ، پیام و محتوایی که یک اثر در خود دارد و نحوه ارائه آن ، نیز اهمیت وافری می دهد.
نحوه پخش و شنیده شدن یک اثر هم بسیار موثر است. پخش مناسب آثار از صدا و سیما و پخش سراسری از طریق نوار کاست در ان سال ها ، موجب شنیده شدن هر چه بیشتر این آثار شده است و یکی از عوامل ماندگاری یک اثر بستگی به میزان پخش ان و البته در پی آن مقبولیت آن اثر نزد مخاطب هم دارد.
در تاریخ موسیقی گروه های موفقی بوده اند که در مقاطع مختلف آثار ماندگاری را پدید آورده اند و تبحر و خلاقیت آنان موجب پدید آمدن آثار جذاب و گیرا و خاطره انگیز شده است. یکی دیگر از نکات درباره سه اثر مورد نظر این است که عوامل ساخت آثار به صورت گروهی دست به تولید زده اند و نوعی هدف و احساس مشترک در انان پدید آمده است که در نهایت منجر به خلق یک اثر موسیقایی موفق شده است.
اما به نظر می رسد هر چه قدر از زمان جمعه سیاه دورتر شده ایم سایر آثاری که در پیوند با این فاجعه ساخته شده اند نتوانسته اند نظر مردم را به اندازه آن چهار اثر مورد نظر جلب کنند. ضعف در ساختار، سفارشی بودن، ارتباط لازم برقرار نکردن عوامل ساخت با موضوع، پدید نیامدن «آن» هنری، عدم خلاقیت موسیقایی، پخش ضعیف رسانه ای، در اولویت قرار گرفتن حوادث و رخدادهای مهم دیگر و توجه مخاطب به موضوعات تازه تر و مهم تر، از جمله دلایلی است که می تواند درباره سایر آثاری که در گذران زمان به مرز مانایی نرسیده اند ذکر نمود.
تاملات و ملاحظات
1- فاجعه رخداده در روز هفدهم شهریورماه سال 1357 از این منظر در حوزه موسیقی واجد اهمیت است که برای نخستین بار یک موضوع واحد موجب می شود اندکی پس از آن چندین اثر موسیقایی در پیوند با این موضوع تولید و منتشر گردد. در واقع مقطع تاریخی هفدهم شهریور که مرتبط با وقوع انقلاب اسلامی و در مخالفت با جنایت های رژیم پهلوی است باعث می شود که حداقل 6 قطعه موسیقی در بازه زمانی کوتاهی به صورت زیرزمینی تهیه، تولید و ارائه گردد و از این مقطع است که باب آثار موسیقایی با موضوع های به روز در حوزه موسیقی کشور که منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی می شود، گشوده شده و این مقطع یک سرآغاز و مبدا برای تولد یک جریان موسیقایی پویاست که همان موسیقی انقلاب اسلامی است.
2- اگرچه 37 سال از فاجعه کشتار مردم در میدان ژاله تهران توسط رژیم پهلوی می گذرد و تا کنون قطعاتی موسیقایی نیز در پیوند با این موضوع منتشر شده است ولی در این زمینه هیچ آلبوم موسیقی تولید و عرضه نشده است و خللی در این راستا پدید آمده است. با توجه به اینکه حدود چهار دهه از این فاجعه گذشته است پیشنهاد می شود قطعاتی که درباره این موضوع منتشر شده اند در قالب یک مجموعه موسیقایی تهیه شود تا کسانی که قصد تحقیق درباره این موضوع را دارند و یا حتی مشتاق شنیدن آثار موسیقی با این مضمون هستند بتوانند آثار اجرا شده را در قالب یک مجموعه موسیقایی بیابند نه اینکه هر قطعه را در جایی به صورت پراکنده احتمالا پیدا کنند و حتی برخی آثار را هم هرگز نتوانند به دست آورند.
3- برخی عوامل ساخت آثار موسیقی با موضوع حادثه 17 شهریور 1357 در همان سال های 1357 و 1358 به خارج از کشور مهاجرت کردند و به جرگه عناصر ضد انقلاب خارج نشین پیوستند. این افراد در طی گذشت چند دهه اخیر شاید مایل نباشند درباره چرایی ساخت آثار مورد نظر تمام واقعیت را بگویند و حتی ممکن است دست به جعل تاریخی هم بزنند و البته در خنثی ترین وضعیت موجود، سکوت اختیار کنند. در چنین حالتی و در بررسی آثار هنری در رابطه با یک واقعه تاریخی باید تمام آن چه رخ داده است به صورت کامل و جامع برای مخاطب بیان شود و جایی برای تحریف و جعل باقی نمی ماند. پس در این راستا باید همان مقطع تولید یک اثر موسیقایی مورد توجه قرار گیرد و زمان های قبل و بعد از ان مقطع مشخص نمی تواند تولید یک اثر موسیقایی را تحت الشعاع قرار دهد و حتی چرایی ساخت و ارائه ان را دستخوش تغییر و تحول احتمالی نماید.
سلام.
واقعاً ای وللاه دارین، هم به خاطر مطلب و مقاله و هم به جهت آرشیو مختصر اما مفید ولی یه گلایه:
چرا همه ی قطعات رو نذاشتین، هان؟!.
آقا اصلاً من آهنگ داریوش اقبال رو عمداً میخوام تا همه بفهمن که چی میشه که یه مثلاً هنرمند، اول له و بعد علیه یه ایدئولوژی مثل انقلاب اسلامی میخونه.
تو رو خدا نه سانسور کنین و نه بی جواب بذارین نظرمو، آخه من یه جوون نسل سومی انقلابم و خودتون طرح این سؤال رو به کلم انداختین و جوابش هم دست خودتون رو میبوسه.