مجتبی میرزاده
زنده یاد مجتبی میرزاده متولد 1 فروردین 1324 در کرمانشاه بود. او نوازندۀ ویولن، کمانچه، سهتار و آهنگساز کلاسیک، سنتی و پاپ بود که برای هنرمندان بسیاری آهنگ ساخته و در معرفی بسیاری از خوانندگان نقشی انکار ناپذیر داشت. آثار وی بویژه در سرودهای انقلابی در زمرۀ شاهکارهای موسیقی قلمداد میشوند.
هنرمندی مكتب نديده و خلوت نشين
میرزاده نمونه تمام و كمال يك هنرمند خودساخته و استادنديده بود. چرا كه در تمام طول دوره يادگيري خويش نزد هيچ استادي به شاگردي ننشست و دانش و مهارت گسترده اي را كه بعدها در شاخه هاي مختلف موسيقي به دست آورد -كه از ساده ترين درسهاي نوازندگي و نت خواني تا پيچيده ترين تكنيك هاي آهنگسازي و اركستراسيون را در برمي گرفت- تنها مديون ذوق سرشار و تلاش و پیگیری خود بود. در خانواده او به طور مطلق موسیقی وجود نداشت. میرزاده از كودكی عاشق موسیقی بود. تنها سه سال داشت که از پشت دیوار خانه همسایه به صدای موسیقی های پخش شده از رادیو گوش میداد. به دلیل کمبود امکانات و تنگناهاى مادى با استفاده از وسایل آشپزخانه مثل بشقاب و نعلبکى و با سازهایی که خود با استقاده از سیم و با فرو کردن تیغ صورت تراشی در چوب میساخت؛ ذوق موسیقایى و ذائقه هنرى خود را تقویت مى کرد. بعدها با خریدن نى لبک و سپس با استفاده از سنتور برادرش تمرین موسیقی کرد. زمانیکه ۱۴ سال داشت؛ دوست پدرش که علاقه مجتبی را به موسیقی دید پیشنهاد خریدن یک ویولن را به او داد. با خریدن ویولن، چون معلمی برای یادگیری ویولن نیافت خود با استفاده از آهنگهای آن زمان رادیو شروع به یادگیری ویولن کرد. بعدها کار طاقت فرسای یادگیری نت را بدون معلم و با مقایسه آهنگهای رادیو و نت نوشته آنها آغاز نمود. در سال ۱۳۳۹ همکاری خود را با رادیو کرمانشاه آغاز کرد و در این مدت آثاری ماندگار در موسیقی کردی با همکاری و سرپرستی وی خلق شد. در سال ۱۳۴۶ به تهران آمد و در سال ۱۳۴۷ پس از توفیق در آزمونى که توسط استاد مصطفى کسروى گرفته می شد؛ در رادیو تهران استخدام شد. حضورش در صداوسیما حدود چهار دهه ادامه یافت هرچند در سالهای پایانی عمر خود به خاطر اختلافاتی که با برخی مدیران پیدا کرد از این سازمان جدا شد.
جاری در همه گوشه های هنر موسیقی
با آن كه ميرزاده هيچ گاه به شهرتي كه شايسته آن بود دست نيافت – و اساساً در پي دستيابي به چنين شهرتي هم نبود- دامنه فعاليتش به قدري گسترده بود كه در هر گوشه اي از موسيقي ۳۵ سال اخير مي توان نشاني از او به دست آورد. مجتبی میرزاده در خلق آثار موسیقی مرزی نمیشناخت. او موسيقيداني بود كه برخلاف بسياري از همكاران و هم نسلانش كه با نگاهي تعصب گرا تنها گونه خاصي از موسيقي را درخور اعتنا مي دانند، دايره فعاليتهاي خود را هرگز با جانبداري از يك نوع موسيقي محدود نمي كرد. از تكنوازي ويولن و كمانچه و سه تار گرفته تا همكاري با اركسترها و همراهی گروه های مختلف در ضبطهای استودیویی، از موسیقی محلی و کردی گرفته تا موسیقی کلاسیک غربی و پاپ، از موسیقی سنتی و موسیقی فیلم تا سرودهای انقلابی، همه در دایره فعالیت های هنری او قرار می گیرند. اما گسترده ترین شاخه موسیقی مجتبی میرزاده، عرصه تنظیم های او است. تنظیم هایی کم نظیر که بر مبنای ذوق و خلاقیت فردی و در اثر شناخت کافی از جنس صدای سازها و چگونگی کاربرد آن به دست آمده بود. تنظیم هایی که مانند یک رنگ آمیزی های زیرکانه و در عین حال اصولی منجر به پدید آمدن آثاری ماندگار و خاطره انگیز شده است.
حضور پررنگ در ماندگارترین سرودهای انقلابی
مجتبی میرزاده در اوايل انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس سرودهاي حماسي متعددي را در جهت روحيه دادن به مردم و رزمندگان ساخته يا تنظيم كرد. سرودهایی مثل «شهيد مطهر»، «بوي گل سوسن و ياسمن آيد»، «تو اي طراح و معمار حرم برخيز»، «به لاله در خون خفته»، «خجسته باد این پیروزی» و … که در خاطره مردم انقلابی ایران جاويد و ماندگار گرديده است.
میرزاده خود درباره تجربه اش در ساخت سرودهاي انقلابی می گوید:
من در زمان انقلاب حدود 200 آهنگ ساختم و تنظيم كردم. آن روزها در شرايط خاصي كار ميكرديم. روزي كه به سازمان صدا و سيما رفتيم تا اولين سرود را ضبط كنيم همه شيشههاي سازمان شكسته بود. همه چيز از هم پاشيده و همه بلاتكليف بودند. نه دفتر دستكي، نه رئيسي، نه معاوني، همه چيز انقلابي بود. اين آهنگها در همان شرايط ساخته و اجرا شد. آن روزها برای ساخت این سرودها با محمدعلي گلريز، احمدعلي راغب، علي معلم، كامل عليپور، اسفنديار قرهباغي، استاد يوسف زماني همکاری داشتیم. (مصاحبه با مجله مقام موسیقایی- انتشارات سوره مهر) اولين آهنگ من بعد از انقلاب، «شهيد مطهر» بود كه براي استاد شهيد مطهري ساختم. شعر آن را آقاي حميد سبزواري سرودند. در واقع همين آهنگ من شايد در اصل باعث آزاد شدن موسيقي در آن مقطع زمانی شد. آهنگ ديگري نيز ساختم به نام «بوي گل سوسن و ياسمن آيد/ ديو چو بيرون رود فرشته درآيد» كه خيلي معروف شد و حتي الان هم در ايام دهه فجر پخش ميشود. كل كار اين آهنگ از من بود. آهنگ بعدي ام «تو اي طراح و معمار حرم برخيز» بود. سپس آهنگي با اركستر و همكاري آقاي جهانبخش پازوكي ساختم كه در همان ايام اجرا شد به نام «به لاله درخون خفته/ شهيد دست از جان شسته» كه تمام اين آثار از صداوسيما مكررا پخش شده است. (گفتگو با ایرج نظافتی)
امام(ره) معتقد بود؛ موسيقي بايد در خدمت اسلام باشد
میرزاده در نقل خاطراتش از ساخت آثار انقلابی ادامه می دهد: وقتي كه امام(ره) ميخواست از پاريس به تهران بيايد سازماني به نام كميته استقبال از امام خميني(ره) در تهران تشكيل شده بود. آنها به ما چند سفارش دادند اما نگفتند كه ساز باشد يا نباشد، خواننده باشد يا نباشد. ما هم با الهام از نوحههاي مذهبي و با استفاده از سازهاي برنجي مثل طبل و زنجير و سنج استفاده كرديم. اما هنوز نميدانستيم كه آيا اجازه استفاده از خواننده را داريم يا نه. به خاطر همين از گروه كُر استفاده كرديم. آقاي گلريز اولين خوانندهاي بود كه ما از صدايش استفاده كرديم. البته اوايل جرئت نداشتيم. آهنگها را دو يا سه نفري ميخواندند. بعداً گلريز بهتنهايي خواند. اولين سرودي هم كه به صورت اركسترال ضبط شد سرود «اي مجاهد» با تنظيم آقاي شاهنگيان بود كه با گروه كُر اجرا شد.
در زمان جنگ هم ما سرودهاي زيادي ساختيم. مثلاً يك سرود در زمان فتح خرمشهر ساختيم كه گلريز آن را اجرا كرد كه شما آن را با عنوان «اين پيروزي، خجسته باد اين پيروزي» ميشناسيد. اين سرود بسيار مورد توجه حضرت امام قرار گرفت. سرود شهيد مطهري هم همينطور. امام معتقد بود موسيقي بايد در خدمت اسلام باشد. ايشان پس از سرود شهيد مطهري ما را بسيار تشويق كردند. (مصاحبه با مجله مقام موسیقایی- انتشارات سوره مهر)
نظرات