خوشا زان عشقبازان یاد کردن
راهنوا- امسال سال روز وفات قیصر امین پور شاعر انقلاب اسلامی با روزهای ماه محرم مصادف شده است. قیصر یکی از شاعران معاصری است که اشعار بس زیبا و البته ماندگار درباره عاشورا و حضرت امام حسین(ع) دارد.
به مناسبت این تقارن، سید حبیب حبیب پور از شاعران و منتقدان کشورمان در یادداشتی، به مرور شعرهای عاشورایی قیصر و بررسی آن پرداخته است. یادداشت وی به شرح زیر است:
قیصر و حسینهای به بزرگی یک شهر
شادروان دکتر قیصر امین پور شاعر توانا و هم روزگار ما فرزند استانی بود که به گواهی تاریخ، دروازه ورود تشیع به سرزمین ایران بوده است. خوزستان با تاریخ درخشان و جغرافیای پهناورش که به دانیال نبیاش میبالید، خاستگاه تفکر علوی گردید و شوشتر به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران بوده است. شهری با آبشارهای قدیمی و خانهها و کوچه های زیبا و مسجد جامع و منبری منسوب به اهل بیت وحی و رسالت که این ادعا این موضوع را تایید میکند و گتوند در همسایگی شوشتر که محل تولد قیصر بود از این معنویت و عرفان عارفان واصل شوشتر بی بهره نمانده بود.
قیصر که بخشی از تحصیل خود را در دزفول سپری کرده است همان نگاه شیعی و دینی را در این شهر که به دارالمومنین شهرت داشته و روزگارانی دارای صدها مجتهد مسلم بوده است تداوم بخشید. شهری که هنوز نسیم معنویت شیخ الفقها و المجتهدین مرتضی انصاری جانها را طراوت میبخشد و مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی آن زبانزد خاص و عام در قرنهای متوالی بوده است و به لقب «حسینیه» مفتخر گردیده است.
پس اندیشه دینی و مذهبی این شاعر بزرگ ریشه در تاریخ درخشان با ارادت محمد و آل محمد (ع) گره خورده است و به سرمستی مردان و زنان مومن به سید و سالار شهیدان حضرت حسین (ع) سرافراز بوده است.
قیصر و هم نشینی با بزرگان و محبان حسین(ع)
دکتر قیصر امین پور در طول زندگی ادبی خویش با شاعران و اندیشمندانی زیسته و همدل و هم مجلس بوده است که هرکدام در شعر عاشورا دستی داشتهاند. آنچه این گروه را شاخص پر آوازه کرد نگاه ویژه آنها به قیام و پیام عاشورای حسینی بوده است. پیامی که در افکار و دیدگاه های بزرگانی همچون امام خمینی و نیز استاد شهید مرتضی مطهری و شادروان دکتر علی شریعتی تجلی داشته است.
شاعرانی همچون استاد علی معلم دامغانی با مثنوی بلند عاشوراییاش که در بخشی از آن میگوید :
… بی درد مردم، ما خدا، بی درد مردم
نامرد مردم، ما خدا، نامرد مردم
از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم
یا استاد سید علی موسوی گرمارودی با شعر سپید و جاودانه خط خون با مطلع :
«درختان را دوست دارم / که به احترام تو قیام کردهاند/ و آب را / که مهر مادر توست»
و نیز شادروان دکتر طاهره صفار زاده که سروده بود :
ما در محاربه هستیم / با هر که با حسین به جنگ/ و در صلحیم / با هر که با حسین در صلح است.
«و گروهی دیگر از شاعران پیشکسوت و جوان آن روزگاران و از جمله دوست صمیمی او سید حسین حسینی که مجموعه گنجشک و جبرییل او از شاهکارهای شعر سپید عاشورایی است.»
قیصر با همنشینی با این گروه بود که آن اندیشه عاشورایی را که با خود از خوزستان شیعه آورده بود، تقویت کرد و توانست با نگاهی دیگر و به دور از شعارها و سنتهای رایج که پدپد آمده بود به ویژگیهای دیگری از قیام عاشورا یعنی پیام و حماسه، معنویت و عرفان و ظلم ستیزی و حریت نیز بپردازد و این مقولهها را در سرودههای خویش بیان کند.
عاشورا، قیصر و سرودههایی شاخص
قیصر در میان اشعار مذهبی خود نگاهی جدی و البته عاشقانه به مقوله عاشورا و قیام حسینی داشته است که برخی از آنها سرودههای شاخص و کم نظیرند که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود.
مرحوم امین پور که در سرزمینی پرورش یافته است که نام و پرچمداری کربلا حضرت عباس بن علی (ع) از افتخارات مردم آن است در غزلی این شوریدگی را به ظهور رسانده است. او دراین غزل زیبا بدون آنکه نامی از ابالفضل العباس (ع) برده باشد خواننده را به حماسه آن بزرگمرد کربلا رهنمون میشود :
خورشید خم شد تا نگاهت را ببوسد
گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد
هفت آسمان افتاد در آیینهی آب
تا لحظهای ردّ نگاهت را ببوسد
افتاده حتی سایهی خورشید بر خاک
تا ذرهای از گرد راهت را ببوسد
شب خیمه زد بر سایهروشنهای نیزار
تا تار مژگان سیاهت را ببوسد
در برکه خم شد روی عکس ماه در آب
نیلوفری، تا روی ماهت را ببوسد
با سوز سینه بر لب تفتیدهی عشق
آتش زدی تا دود آهت را ببوسد
دل آستین افشاند و بر وهم دو عالم
تا آستان بارگاهت را ببوسد
امین پور گاهی شوق زیارت مضجع شریف و نورانی امام حسین (ع) را این گونه در غزلی بیان میکند :
چند وقت است دلم میگیرد
دلم از شوق حرم میگیرد
مثل یک قرن شب تاریک است
دو سه روزی که دلم میگیرد
مثل این است که دارد کم کم
هستیام بوی عدم میگیرد
دسته سینه زنی در دل من
نوحه میخواند و دم میگیرد
گریهام یعنی باران بهار
هم نمیگیرد و هم میگیرد
بس که دلتنگی من بسیار است
دلم از وسعت کم میگیرد
لشکر عشق، حرم را به خدا
به خود عشق، قسم میگیرد
قیصر در این غزل با بهره گیری از واژهها و ترکیباتی همچون: شوق حرم، دسته سینه زنی و نوحه و دم گرفتن این شعر را با عاشورا و ارادت به ساحت حسینی پیوند داده است.
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
در میان آثار شادروان دکتر امین پور مثنوی «نی نامه» که اختصاص به سوگ سالار شهیدان امام حسین (ع) دارد، نمونه بارزی از شعر معیار در حوزه اشعار آیینی به شمار میرود. او در این مثنوی با بهره گیری از وزن دوبیتی (مفاعیلن مفاعیلن فعولن) سروده ای جاودانه و تاثیرگذار آفریده است که ترکیبی از حماسه و سوگ را به خوانندگان عرضه میکند :
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامه ای دیگر سرودن
نوای نی نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی، نوای بی نوایی است
هوای نالههایش، نینوایی است
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گل، بیماری سنگ
قلم، تصویر جانگاهی است از نی
علم، تمثیل کوتاهی است از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سر او را به خط نی رقم زد
دل نی نالهها دارد از آن روز
از آن روز است نی را ناله پر سوز
چه رفت آن روز در اندیشهی نی
که اینسان شد پریشان بیشهی نی؟
سری سرمست شور و بی قراری
چو مجنون در هوای نی سواری
پر از عشق نیستان سینهی او
غم غربت، غم دیرینهی او
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشنایی است
به هم اعضای او وصل از جدایی است
سرش بر نی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردید، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری بر نیزه ای منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بر دارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر، باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی، نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی!
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پرده ای دیگر بخواند
نیستان را به آتش میکشاند
سزد گر چشمها در خون نشیند
چو دریا را به روی نیزه بیند
شگفتا بی سر و سامانی عشق!
به روی نیزه سرگردانی عشق!
ز دست عشق عالم در هیاهوست
تمام فتنهها زیر سر اوست
قیصر عزیز که از دوبیتی سرایان خوب و موفق شعر روزگار ماست در یکی از دو بیتیهای خود درباره امام حسین (ع) سروده است:
قلم از غم دلی بی تاب دارد
که این تصویر از خون قاب دارد
گلوی تشنهی خون خدا را
لب تیغی دریغا آب دارد
این طرف، هفتاد سیاره /بر مدار روشن منظومه میچرخید
منظومه بلند «ظهر روز دهم» قیصر با نگاهی خاص، عشق و شهادت طلبی نوجوانی در کربلا را به تماشا میگذارد.
این منظومه از اشعار ماندگار و اثرگذار به شمار میآید که هم ویژگیهای یک شعر نوجوانانه را به گونه ای که قابلیت معیار بودن در این حیطه را داشته باشد، به علاقه مندان ارائه میکند و هم یک اثر متفاوت در حیطه اشعار آیینی با نوآوریها و برازندگیهای فراموش شده این حوزه را به خوانندگان معرفی میکند.
روز عاشوراست / کربلا غوغاست / کربلا آن روز غوغا بود/ عشق تنها بود
…. شور محشر بود/ نوبت یک بار دیگر بود/ این طرف، هفتاد سیاره /بر مدار روشن منظومه میچرخید/ دشمنان بسیار / دوستان اندک/این طرف کم بود و تنها بود/ این طرف، کم بود، اما عشق با ما بود
… کودکی لب تشنه سوی دشمنان میرفت / با خودش تیغی ز برق آسمان میبرد/ کودکی تنها که تیغش بر زمین میخورد/ در زمین کربلا با گامهای کودکانه، / دانه مردانگی میکاشت/ گرچه کوچک بود، شمشیر بلندی داشت…
… ابرها را آسمان از پیش چشم خویش پس میزد/ و زمین از خستگی در زیر پای او نفس میزد
آسمان بر طبل میکوبید…
قیصر در سروده ای دیگر با عنوان «کودکان کربلا» که یادآور عطش و تشنگی خیمه گاه حسینی است، در اوج ایجاز، شاعرانگی و عشق خویش را متجلی ساخته است :
راستی آیا/ کودکان کربلا/ تکلیفشان تنها / دایما تکرار مشق آب آب / مشق با با آب بود؟
قیصر حتی در چارپاره ای که تصویرگر خاطرات کودکیاش است روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی را فراموش نمیکند و میسراید:
یاد شربتهای شیرین و خنک
توی ظهر داغ عاشورا به خیر
یاد آش نذری همسایهها
روضهها و نوحه خوانیها به خیر
—————–
در این روزها و شبها که با نام مقدس و نورانی حضرت حسین بن علی (ع) پیوند خوردهاند و با سالروز پرواز شاعر برجسته شادروان قیصر امین پور همزمان شده است یاد و خاطره او را گرامی میداریم.
این نوشته تنها یادآوری شوریدگی قیصر عزیز بود به ساحت قدسی اباعبدالله الحسین (ع) و بس.
منبع: خبرگزاری فارس
نظرات