دو منبع مهم برای شاعران عاشورایی
راهنوا- نشست نقد و بررسی دو کتاب «آیینه داران آفتاب» و «آیینه در کربلاست» اثر محمدرضا سنگری با حضور شخصیتهای ادبی و فرهنگی هم چون سیدعلی موسوی گرمارودی، علیرضا کمرهای، نادر قدیانی مدیر موسسه انتشارات قدیانی، سید حسن میرکریمی مدیر شرکت چاپ و نشر بین الملل، کورش علیانی، قاسم صرافان، محسن حسام مظاهری، سعیده حسینجانی مدیر مرکز ترجمه حوزه هنری و … سهشنبه ۲۵ آذر در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
علی موسوی گرمارودی در ابتدای این نشست با بیان این که تنها فرصت تورق کتاب «آیینه در کربلاست» را داشته است، اظهار کرد: برخی برای حضرت زینب (س) تعبیر «ستم کش» را عنوان میکنند در حالی که عظمتی که در این شخص میبینیم و نوع مواجهه ایشان با واقعه عاشورا و این که میفرمایند چیزی جز زیبایی ندیدم باعث میشود که به کار بردن چنین تعبیری برای ایشان صحیح نباشد. اگر ما حماسه حضرت زینب (س) را به مخاطب نشان ندهیم، وجه حماسی واقعه عاشورا پنهان میماند.
این شاعر و پژوهشگر کشورمان ادامه داد: سنگری در اثرش به خوبی وجه حماسی عاشورا را حفظ کرده است. البته همان طور که تعهد و التزام صفت شاعر است و نه شعر؛ حماسه نیز باید همینطور باشد و روحیه حماسه در شخصی که حماسی مینویسد وجود داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: سعدی هم در بوستان خواسته است نشان دهد میتواند فردوسی باشد اما نتوانسته است. سعدی شاعر جهانی کشورمان است و کتاب بوستان او هم اثر بزرگی است اما روح حماسی ندارد و نمیتواند داشته باشد، چرا که در خونش نیست.
گرمارودی هم چنین گفت: موضوع دقت آقای سنگری نیز دیگر وجوهی بود که من در کار و پژوهش ایشان دیدم و در تمام کتاب دقتهای موشکافانه از این نویسنده بسیار میبینید.
در ادامه مراسم قاسم صرافان شاعر کشور، سنگری را وزنهای برای شعر آیینی امروز کشور دانست و گفت: با حضور دکتر سنگری، شاعران آیینی به یک مرجع قوی و مستند اتکا میکنند و ایشان به نوعی حلقه گمشده بین شعرا و علما است.
وی اظهار داشت: سنگری محققی است که بیان الهام برانگیزی دارند و شعرهای خود من به دو دسته شعرهای قبل از آشنایی با ایشان و شعرهای بعد از آشنایی تقسیم میشوند و پس از آشنایی با ایشان تلاش کردم تا اشعارم پختهتر و در شان معصومین و ائمه (ع) باشند.
وی در ادامه دو شعر عاشورایی خود را برای حضار قرائت کرد.
در ادامه این مراسم علیرضا کمرهای محقق و پژوهشگر انقلاب و دفاع مقدس با بیان این که در باب واقع عاشورا هزاران مطلب، مقاله و کتاب نوشته شده است، اظهار کرد: حدود ۴۵ اثر کتاب شناسی در زمینه واقعه عاشورا منتشر شده است که نشان از گستردگی این موضوع دارد. هر چه از روزگاران وقوع عینی این حادثه گذشته است تحقیقات پیرامون آن نیز گسترده و عمیق شدهاند.
وی افزود: روایت عاشورا عمدتا یک روایت احساسی، عاطفی، هنری و نزدیک به دنیای شعر است که در این صورت از زمانبندی و مکانبندی که در این حادثه داریم دور میشویم. در گذر زمان تعریفی که از تاریخ داریم متکثر میشود و معناهای مختلف پیدا میکند.
کمرهای عمده گذارهها در باب عاشورا را رخ دادهای ادبی دانست که در قالب هنرورزیهای کلامی عرضه شده است و گفت: علت این امر این است که رویداد عاشورا چنان ژرف، شگرف و زیبا است که محقق در توصیف آن گویی انسانی است که از گلستان زیبایی گذشته است و نمیتواند احساساتش را بروز ندهد. یکی از محاسنی که در تعریف دو کتاب سنگری حائز اهمیت است، تلفیق و توامانی عقل و عاطفه و شورمندی است.
وی با اشاره به طرح سوالاتی در ابتدای کتابهای «آیینه داران آفتاب» و «آیینه در کربلاست» توسط مولف آثار، عنوان کرد: به لحاظ تحقیقی خیلی مهم است که نویسنده در سطر نخست آثارش، تکلیف خود را با خود و مخاطبش مشخص کند. در ابتدای کتابهای سنگری نیز سوالاتی مطرح میشود و یکی از مسائلی که در مطالعات و تحقیقاتمان با آن مشکل داریم گم بودگی مسئله است.
وی عنوان کرد: استفاده از زبان روایی و اثرگذاری که در این زبان وجود دارد بسیاری از جملات ایشان را نزدیک به شعر کرده است. کسانی که با نثر و نوشته آشنایی دارند متوجه میشوند که سنگری در دو کتاب خود قلم بسیار رامی دارد و در متن آثار کلمهای ندیدهام که مثل ریگ در لقمه؛ کام حس و جان خواننده را بیازارد و گویی دکتر سنگری محرم این روایت و واقعه عاشورا بودهاند. میشود از لابه لای ضریح کلمات این دریافت را داشت که اهل بیت (ع) و بزرگان از سنگری دستگیری کردهاند و در واقع من این کتابها را زیارت کردهام.
حتی بر روی دریا هم از عاشورا نوشتم
در ادامه مراسم، محمدرضا سنگری مولف دو اثر «آیینه داران آفتاب» و «آیینه در کربلاست» با بیان این که طی ۱۰ سال کار مداوم و شبانه روزی و در شرایط مختلف و حتی در سفری خارج از کشور و بر روی دریا این آثار را نوشته است، گفت: روزی نبوده است که به امام حسین (ع) نیندیشیده باشم و درباره ایشان قلم نزده باشم.
وی ادامه داد: کتابهایم را با پرسش آغاز کردم و این نوع نگارش را از قرآن آموختهام. تلفیق تاریخ و ادبیات را هم مانند طرح سوال، از قرآن آموختهام. در نگارش این کتاب نیز سوالات بسیاری برایم مطرح شد. این که چرا جریان عاشورا خلاف تمام جریانهای دیگر یک حادثه است. درباره جریانهای مختلف خیلی چیزها نوشتهاند اما کمی که میگذرد میبینید اثری از آن جریان و واقعه نیست. اما برخی وقایع همچون عاشورا هر چه بیشتر از آنها میگذرد بیشتر صیقل میخورند و تازه میشوند.
سنگری هم چنین گفت: بیشتر ما در ابهام اسطوره بودن امام حسین (ع) گم شدهایم و به ایشان از منظر اسوه نگاه نمیکنیم. اسطوره، انسانی دست نیافتنی و فوق انسان است در حالی که اسوه انسان نمونه و فوق العاده است. متاسفانه گاهی پردههای اشک ماه محرم، فرصت نگریستن را از ما گرفته است. هیچ چیز وجود ندارد که به زلالی کربلا باشد، تمام حادثههای دنیا در آنها ناخالصی وجود دارد اما حادثه کربلا خالص است و اتفاقی است که مشابه ندارد.
نظرات