تنهاییام را با کتاب پر میکنم/ بازدید نامحسوس از نمایشگاه
راه نوا | علیرضا افتخاری در گفتگو با خبرنگار مهر به بهانه برگزاری بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که این روزها در مصلای تهران میزبان علاقهمندان به پژوهش و مطالعه است، گفت: اصولاً یک مولف یا نویسنده وقتی کتابی را پدید میآورد، بسیار خوشحال میشود که از کتاب او استقبال کنند. به نظر من یک نگاه زیبا به ارزشهایی که نویسنده در کتابش به آن پرداخته، موضوع بسیار ارزشمندی است که باید در این وانفسای بیمهری و بیتعهدی، به تلاشهای نویسندگان بیشتر توجه کرد. وقتی یک نویسنده با خون دل اثرش را پدید میآورد باید به گونه ای با او برخورد کرد که او بتواند انگیزههای خود را در عرصه تالیف بالا ببرد.
وی افزود: برگزاری نمایشگاه کتاب تهران بهترین بهانه است که بتوانیم به سهم خود به گونهای حق این عزیزان را ادا کنیم. اصولا از دیدگاه روانشناسی هم این موضوع برای یک نویسنده و کسی که قلم به دست میگیرد دارای ارزش فراوانی است که امثال من و شما به امید اینکه از کار او استقبال کنیم، به کتابش توجه میکنیم اما وقتی این اتفاق نمیافتد و موضوع مطالعه در سطحیترین شکل خود در یک جامعه می ماند و حق مطلب ادا نميشود. ما باید به این موضوع هم توجه فراوانی کنیم که شاید یک جمله کوتاه در یک کتاب، زندگی ما را به سمت والایی سوق دهد. کتاب بیهوده پدید نمیآید. کتاب عین زندگی است و برای من بارها پیش آمده که با خواندن یک جمله از یک کتاب، مسیر کلی زندگیام دگرگون شده است.
همه ما میدانیم که در این سالها شرایط زندگی دشوارتر شده و شاید در نگاه اول، خواندن کتاب با وجود همه این مشکلات، کمی موضوع تشریفاتی و خندهداری به نظر بیاید اما باور کنید که کتاب میتواند بهترین مونس برای هر شخصیتی در هر مقام و منزلتی باشد. کتاب، فرمانده فکر یک انسان است و به نظر من میتواند در بسیاری از موارد غمها را تعدیل کند، بزداید و اذیت و آزاری را که در این دنیا با آن مواجه هستیم از بین ببرد.
تجلیل از نویسنده بزرگترین دستمزد برای پدیدآورنده کتاب است
این خواننده موسیقی ایرانی بر لزوم دیده شدن زحمات نویسندگان تاکید کرد و گفت: شما اگر بهترین و بیشترین امکانات را هم به یک نویسنده بدهید، اما هیچ چیزی برای او ارزشمندتر از این نیست که به کتابی که او نوشته، توجه کنیم و به او بگوییم که چه ارزشهایی را در یک اثر نوشتاری عنوان کرده است. حال در چنین شرایطی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بهترین فرصت برای تقدیر از پدیدآورندگان کتاب و دیدار و گفتگوی رو در رو با آنها است.
خواننده آلبوم «نیلوفرانه» با اشاره به نقش کتاب در زندگی خود بیان کرد: روزی نیست که کتاب نخوانم. من این روزها در عوالم تنهایی خودم بعد از خدا به تنها چیزی که پناه میبرم، کتاب است و همین کتاب میتواند هر آنچه را که من میخواهم برایم حاضر کند. وقتی که به کتابی مراجعه میکنم، بوسهای بر جلد آن میزنم که حداقل توانسته من را از تنهایی بیرون بیاورد و باعث شود که با این صفحههای کاغذی درددل کنم. البته هر کسی میتواند به اقتضای شرایط خود به کتابخوانی روی آورد اما مهم این است که خواندن کتاب را تمرین کنیم.
افتخاری بیان کرد: همه ما میدانیم که در این سالها شرایط زندگی دشوارتر شده و شاید در نگاه اول، خواندن کتاب با وجود همه این مشکلات، کمی موضوع تشریفاتی و خندهداری به نظر بیاید اما باور کنید که کتاب میتواند بهترین مونس برای هر شخصیتی در هر مقام و منزلتی باشد. کتاب، فرمانده فکر یک انسان است و به نظر من میتواند در بسیاری از موارد غمها را تعدیل کند، بزداید و اذیت و آزاری را که در این دنیا با آن مواجه هستیم از بین ببرد. من حتی بر این باورم اگر حضرت یوسف (ع) در آن چاهی که گرفتار شده بود، چند کتاب داشت دیگر نیازی به بیرون آمدن از چاه نداشت. من بر همین اساس به شما پیشنهاد میدهم که روزی احساس تنهایی کردید، کتابی را به گوشه تنهایی خود راه دهید و ببینید که این کتاب چه معجزهای را برای شما خلق میکند.
خواننده آلبوم «یاد استاد» گفت: اگر دقت کرده باشید این روزها وقتی به یک مهمانی میرویم، اولین چیزی که توجه ما را به خانه جلب میکند، نوع دکور، مبلمان و وسایل تزئینی آن خانه است و مهمترین چیزی که بعد از این نکات ممکن است توجه شما را به خود معطوف کند، کتابخانهای است که در آن خانه وجود دارد. من بر این باورم که ارزش یک خانه، دکور آن نیست و این کتابخانه آن منزل است که به آن فضای مسکونی اعتبار میدهد. کتاب بدون در نظر گرفتن هر واژه کلیشهای و تکراری که در این سالها از آن شنیدهایم، یک ضرورت انکارناپذیر در جامعه انسانی است که نیاز به آن بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
بازدید نامحسوس از نمایشگاه کتاب
افتخاری درباره خاطرات خود پیرامون برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز گفت: من همیشه مشتری دائم نمایشگاه کتاب هستم، اما هر وقت به این فضا قدم میگذارم، سعی میکنم به گونهای ناآشکار و پنهان این کار را انجام دهم. من کلاههای مخصوصی برای هر فصل دارم که وقتی در اماکن عمومی حضور پیدا میکنم، برای اینکه مزاحم کسی نباشم، این کلاه را به سر میکنم تا کسی من را نشناسد و زمان نمایشگاه کتاب نیز یکی از این کلاهها را بر سر میکنم و برای اینکه مزاحم اوقات کسی برای جستجوی کتاب مورد نظرش نشوم، گوشهای میایستم، گاهی به آنها سلام میدهم و بعد به انتخاب کتاب مورد نظرم میپردازم، اما دوست دارم یک نکته را به علاقهمندان حضور در نمایشگاه کتاب بگویم؛ اینکه هر وقت به نمایشگاه میروید، بدانید که چه میخواهید بخرید. این نباشد که وقتی به این مکان قدم میگذارید، دست خالی فضا را ترک کنید.
این خواننده در پایان توضیح داد: من هم میدانم که بسیاری از مراجعهکنندگان به نمایشگاه کتاب برای خوردن سیبزمینیهای سرخکرده فضای بیرونی نمایشگاه، به آنجا می روندو شاید خیلی از آنها نیز نمایشگاه کتاب را با همین سیبزمینیهای سرخکرده میشناسند. اما فکر میکنم آنها نیز در هر صورت دست خالی از یک فضای فرهنگی بیرون نمیآیند و مطمئن هستم که روزی آنها نیز بالاخره نگاهشان به یک کتاب جلب میشود و آن را از نمایشگاه خریداری خواهند کرد.
نظرات