تفکر و تعقل؛ بنیان شعر «معلم»
راهنوا- سومین نشست تخصصی «عصر اثر» به موضوع گزیده اشعار استاد «محمدعلی معلمدامغانی»، رئیس فرهنگستان هنر که به کوشش محمدکاظم کاظمی، ابوطالب مظفری و محمد نوراللّهی جمعآوری شده است، اختصاص داشت.
«یوسفعلی میرشکاک» شاعر بزرگ کشورمان که نخستین سخنران این نشست بود، به نام خداوند جان و خرد سخن آغاز کرد و ضمن ابراز خوشنودی از دیدار مجدد علی معلم، وی را پهلوان خطاب کرد و اظهار داشت: بسیار خوشنودم که علی معلم پهلوان را امسال برای دومین بار در چنین محفلی میبینم و بدون مقدمه درباره کتاب گزیده اشعاری که دوستان آن را جمعآوری کردند، بگویم که با مطالبی که در ارتباط به اشعار آقای معلم آمده، هیچ موافقتی ندارم.
وی سپس به این بیت شعر «کنگره ویران کنید از منجنیق / تا رود فرق از میان این فریق» اشاره کرد و افزود: به عنوان نمونه این قصیده را به خاقانی نسبت دادهاند که از اشتباهات جزیی آن است ولی باید به این نکته اشاره کنم که اگر تاریخ ما به پایان رسیده باشد و ما در پایان تاریخ قرار داشته باشیم، معلم آخرین بزرگتری است که ما در تاریخ داریم.
میرشکاک معلم را شاعر شاعران نامید و ادامه داد: شعر آقای معلم شعر ذوقی نیست که برای مردم شعر بگوید و همه اشعار او را درک کنند، بنیان شعر معلم تفکر و تعقل است، او برای شاعران شعر میگوید، به عبارتی معلم شاعر شاعران است. آقای معلم مانند «بیدل» از بزرگترین شاعرانی است که باید در سایهاش نشست و مشق شاعری کرد و به اشعارش گوش جان سپرد و چیزهای دیگر آموخت.
نویسنده کتاب «نیستانگاری و شعر معاصر» اساس شعر را به عنوان کلام مخیل نادرست شمرد و تصریح کرد: آقای معلم جزو موارد نقض این مسئله است که اساس آن از غرب به ایران آمده و ریشه ارسطویی دارد و خیال و کلام مخیل را بنیان شعر میدانند؛ چون همه بزرگان ما اهل تفکرند و معلم را اشعارش معلم کرده و باز هم باید بگویم که وی بعد از بیدل بزرگترین شاعر ماست با این تفاوت که آدم دیگری مانند علامه «اقبال» هم در این میان بوده که به گفته دکتر رضا داوری هنگامی که با او به به زبان فارسی صحبت میکردند نمیتوانست فارسی صحبت کند و ناگزیر به زبان فرانسه صحبت میکردند و فقط هنگام شاعری به زبان فارسی شعر میگفت، میتوانست بخواند ولی صحبت نمیکرد.
میرشکاک یادآور شد: آقای معلم در هیچکدام از مثنویهایش برای آنکه مفهوم را برساند، هیچگاه شان صوری و لفظی شعر را نمیشکند و حواسش به جنس و لفظ هم هست و آن را قربانی اندیشه نمیکند. در مثنوی مولانا و عطار هرجا شعر یاری کرد، یاری کرد وگرنه به معنا میپردازند. اما بعد از بیدل، معلم اولین شخصی است که این نکته را در نظر دارد.
وی به قالب شعر استاد معلم اشاره کرد و ادامه داد: هرچند معلم اشعاری در قالب غزل دارد اما اگر او میخواست حرفایش را در غزل بگنجاند، فضای غزل اجمالیتر از آن بوده که اندیشه معلم را تاب بیاورد.
ای کاش میشد آقای معلم را بیرون از دایره اجمال بیرون کشید اما به دلیل ذات و وزن نمیتوان فراتر از القای اصول باشد.
وی سپس به خوانش ابیاتی چند از استاد معلم بدین شرح پرداخت:
قحط آب است تو از آب چه میدانی هان
از گدار و تک و پایاب چه می دانی هان
قحط آب است تو از قحط چه می فهمی هیچ
از تموز و عطش رهط چه می فهمی هیچ
گرنه بر مرکب سودا و جنون خواهی رفت
قحط آب است در این بادیه چون خواهی رفت
هله منشین که سواران تف اینسان رفتند
تا پدید است یلان صف به صف اینسان رفتند
درد دین را نه به ما سیل هرات آورده است
این علم را عطش شط فرات آورده است …
میرشکاک با ذکر این ابیات یادآور شد: بررسی و تحلیل اشعار معلم را بسیار دشوار است، جغرافیای فکر او مانند پازلی است که تکه تکه در اشعارش آمده و به سختی میشود آن را تحلیل کرد. بخشهایی از این شعر نیز بسیار حیرت انگیز است و شاعر باید همه این تفکرات را از مغز به دل و از دل به زبان بیاورد یعنی باید خرد، عاطفه و گفتار شاعر جمع شود و جان بینی و جهان بینی توام داشته باشد تا بتواند چنین اشعاری بسراید.
نویسنده کتاب «نوشتن در اوج بحران» به مثنویهای سید عباس معارف شاگرد استاد فردید اشاره کرد و خاطر نشان کرد: مثنوی ایشان شعر نیست، بلکه قالب زده و حرفها را به نظم درآورده و نزدیک به نظم کتاب «گلشن راز» شیخ شبستری است با این تفاوت که چون اشعار شبستری از دل برآمده قالب شعری به خود گرفته است.
وی با نقد برخی از شاعران روزگار ادامه داد: اهل تصوف روزگار خودمان، مضامین را به نظم درآوردند و فکر میکنند کاری کردند. برخی میاندیشند که شعر لفظ است و درگیر موضعگیرهای سیاسی و اجتماعی میشوند اما آقای معلم هیچگاه از ساحت اجمال خارج نمیشود.
این هنرمند شاعر یادآور شد: مشکل ما این است که هیچگاه شاعران نتوانستند صورت و معنا را همراه باهم داشته باشند آنجا که صورت است و معنا نیست و آنجا که معنا است صورتی نمی بینیم. اما در اشعار آقای معلم اینگونه نیست. او از منظری به مسایل میاندیشد که نا امید نیست، ولی هیچگاه تفکر بیهوده و خود فریبی ندارد.
میرشکاک به مضامین سرودههای معلم در قالب ترانه اشاره کرد و اظهار داشت: حتی در ترانههای آقای معلم هم هیچ عشق مجازی نمیبینیم، من با ایشان قریب 35 سالی است که دوست هستم ولی نمیخواهم از اخلاقیات وی صحبت کنم و فکر میکنم باید 5 یا 6 قرن بگذرد تا فارغ از مناصب و مسایل سیاسی و اجتماعی و بدور از آشوبهای کودکانه بتوانیم اشعار ایشان را به واقع تحلیل کنیم تا حقایق آشکار شود و شان هنری و ادبی وی مورد تحلیل قرار گیرد.
وی به نقد آشکار از به کار بردن واژههای بیگانه در عصر کنونی با بهکار گیری تکنولوژهای نوین پرداخت و تصریح کرد: کودکی که امروزه در کودکستانها به یادگیری چندین زبان بیگانه میپردازد، مشکل است که با فرهنگ و زبان خودی به درستی آَشنا شود، مهلتی نیست که بتوانیم با مثلا سینمای هالیوود معارضه کنیم چون با این روند فرهنگ و زبان ما در حال از دست رفتن است ولی باید بدانیم که هیچ فیلمی نمیتواند مصیبتی که بر امام حسین (ع) رفته را نشان دهد بلکه فقط این شعر است که مصیبت را نمایان و آشکار میسازد.
این نشست با سخنرانی زهیر توکلی، نعمتالله سعیدی و علی معلم ادامه پیدا کرد.
منبع: خبرگزرای فارس
نظرات