ارکستر ملی؛ محلی برای آزمون و خطای جوانان
باشگاه هواداران
×

تخصص

تایخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۴


صحبت‌های «رضا مهدوی» درباره وضعیت ارکستر ملی:

ارکستر ملی؛ محلی برای آزمون و خطای جوانان

در حال حاضر یک سری جوان دور ارکستر ملی را گرفته‌اند و فخرالدینی هم نمی‌داند چه بلایی دارد سرش می‌آید، شعار جوانگرایی می‌دهد اما ارکستر برای این جوانان محل آزمون و خطا است.

 

 

 

 

44_IMG_9723راه‌نوا- فرهاد فخرالدینی مدیر هنری ارکستر ملی ایران، در نخستین نشست خبری‌اش از همه آهنگسازان جوان برای ارائه آثارشان به ارکستر دعوت کرده بود. این دعوت تا همین روز‌های گذشته در حد یک تعارفِ ساده باقی ماند. اما شنبه 20 تیر 1394 ارکستر ملی ایران فراخوانی منتشر کرد و در آن از آهنگسازان جوان دعوت کرد تا آثارشان را برای اجرا به ارکستر ملی ایران ارائه کنند.

 

در همین‌باره و برای پرداختن به زوایای مختلفِ مشکلات آهنگسازی برای ارکستر ملی و کمبود آثار در این زمینه، گفت‌وگویی با رضا مهدوی استاد دانشگاه و نوازنده سنتور انجام داده‌ایم. روز گذشته گزیده‌ صحبت‌های مهدوی را خواندید و در ادامه می‌توانید متن کامل گفت‌وگوی ما با رضا مهدوی را بخوانید. این گفت‌وگو پیش از انتشارِ فراخوان برای حضور آهنگسازان در ارکستر ملی انجام شده است.

 

-بحثمان را با ارکستر ملی آغاز کنیم. درباره تاریخچه‌ی این ارکستر و سال‌های آغازِ فعالیتش برایمان بگویید.

ارکستر ملی ایران براساس ارکستر گلها در همان دهه 70 بنا نهاده شد. قرار بود رنگ و بوی آن ارکستر را داشته باشد. استاد حسین دهلوی هم گزینه‌ای برای رهبری این ارکستر بود اما به دلایلی این امر عملی نشد و استاد فخرالدینی رهبری ارکستر را برعهده گرفت. اوایل کار هم اجراهای خوبی با ارکستر ملی ایران به صحنه رفت که نمونه‌اش اجرای «تزرو» با آهنگ علی تجویدی و با صدای محمدرضا شجریان بود. ارکستر ملی در آن دو سه سال ابتدایی، دوره موفقی داشت. اما آرام آرام ارکستر به ورطه تکرار افتاد و نقدهایی به آن شد. این که چرا ارکستر نامِ ملی گرفته اما سازهای غربی در آن است و این که چرا نام دیگری ندارد. همچنین این که چرا ارکستر از تمام آهنگسازان و پتانسیل کل کشور در امر آهنگسازی استفاده نمی‌کند.

 

-استاد فخرالدینی پس از تعطیلیِ ارکستر ملی، همکاریش با ارکستر «مهرنوازان» را آغاز کرد.

سال‌ها پیش ارکستر ملی تعطیل شد. استاد فخرالدینی هم همان شیوه را با ارکستر «مهرنوازان» و با خوانندگی سالار عقیلی ادامه داد. اجراهای ارکستر مهرنوازان که به روی صحنه رفت، انتقادهای زیادی وارد شد. ضعف قطعات و تکراری بودن قطعه‌ها از مهمترین نقاط ضعف ارکستر به شمار می‌رفت. آثار ارکستر مهرنوازان تنظیم‌های امروزی داشت اما چنگی به دل نمی‌زد و به نوعی نمایش قدرت و تکنیک بود. ارکستر نتوانست آن حس و حال ارکستر گلها و ارکستر ملی در دو سه سال ابتدایی فعالیتش را داشته باشد.

 

-این موارد و نقدهایی که به کارِ ارکستر وارد کردید، می‌توانست دلیلی برای ادغام ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران با هم باشد؟ کاری که چندی پیش مسئولانِ اداره‌ی ارکسترها می‌خواستند انجام دهند.

البته همه اینها مانع داشتن ارکستر ملی نیست و نمی‌توانست توجیهی برای ادغام ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی در هم باشد. به طور حتم ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک دو مقوله جدا از هم هستند.

 

-برای رهانیدنِ ارکستر ملی از ورطه‌ی تکرار و همچنین ضعف‌های دیگر چه باید کرد؟

باید بیایند و پروبال ارکستر را بگیرند و از گذشتگان و پیشکسوتانی مانند استاد لشگری در کنار نسل جوان استفاده شود. این که ارکستر را به جوانان بدهند و آنان بخواهند با این ارکستر کسب تجربه کنند نه برای ارکستری با نام ارکستر ملی مناسب است و نه برای جایگاه استاد فخرالدینی. باید قطعه‌هایی با حس و حال و البته سرشار از ملودی را با این ارکستر اجرا کرد. فرهنگ موسیقی ما با ملودی همراه است. ما ایرانی ها دوست داریم با کلام ملودی را بشنویم. به همین دلیل است که می‌گوییم ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک نمی‌توانند با هم ادغام شوند. چون فرهنگ ارکستر کلاسیک غرب چیز دیگری است و ما ایرانیان هرگز نتوانستیم ارتباط مداومی با آن برقرار کنیم. ارکستر ملی باید شورایی ترکیبی از بزرگان موسیقی کشور داشته باشد تا آنچه به صحنه می‌برد نه تکراری و نه صرفِ قدرت‌نمایی نوازندگانِ جوان با تکنیک نوازندگی باشد.

 

-به نظر شما در ایران و در میان آهنگسازانی که امروزه در موسیقی ایران هستند، می‌توان آثاری یافت که درخورِ توجه و مناسب برای اجرا در ارکستر موسیقی ملی باشد؟

به واسطه تجربه مدیریتی عرض می‌کنم که آهنگسازان بسیار خوبی در کل کشور داریم. اما سیستم‌های فکری وجود دارد که اجازه نمی‌دهد تمام توانایی‌ها بروز کند. این قضیه همیشه در فرهنگ ما بوده و هست؛ همیشه یک عده در همه جا هستند و مانع از اندیشه‌های نو می‌شوند.  ارکستر گلها برای همه جای فعالیت را باز کرده بود. به همین دلیل ارکستر به بخش‌هایی مانند گلهای جاویدان، گلهای رنگارنگ و گلهای تازه. یعنی از هر صدا و آهنگ نویی استقبال می‌کنند.

 

752825

 

-به نظرتان مسئولان ارکستر ملی نمی‌خوهند از ظرفیت آهنگسازان جوان بهره ببرند؟

امروز در ارکستر ملی هم همین شعارها داده می‌شود. رهبرِ محترمِ ارکستر ملی، جناب فخرالدینی بارها گفته است که از پتانسیل آهنگسازان جوان استفاده می‌کند و حتی از خوانندگان جوان خواسته که بیایند و برای حضور در ارکستر تست بدهند. منتها همه این‌ها را باید در عمل دید و حرف را به عمل تبدیل کرد.

 

-در حال حاضر تکیه‌ی ارکستر ملی بر چهره‌هاست. این رویه را به نفع موسیقی ملی ما می‌دانید؟

الان همه به دنبال چهره‌های شاخص و دمِ دست هستند و یک شبه می‌توان آنها را به روی صحنه برد و به تمرین خاصی هم نیاز ندارند. تا زمانی که دیدگاه و فکر این است که دو سه شب تالار وحدت را پر کنیم و این را استقبال می‌نامیم؛ این همان اشتباه راهبردی است. پر شدنِ سالن برای یک شب و دو شب را نمی‌توان استقبال نامید. مملکت ما 70 میلیون نفر است. شاید اگر ارکستر هر ماه به شهرستان‌ها برود و اجرایی داشته باشد، باز هم برای یک شب و دو شب سالن پر شود. اما اگر ارکستر به ورطه تکرار بیافتد بی شک دیگر استقبالی در کار نخواهد بود. وقتی آهنگ‌ها و خوانندگان تکراری شوند، دیگر خبری از استقبال نیست. برخی از افراد موج سواراند و دور رهبر ارکستر و مسئولان ارشاد را می‌گیرند و خودشان در همه جا ورود می‌کنند. دانشگاه و هم بسیاری جاهای دیگر را در قبضه دارند.
درست مثل صداوسیما که در دوره‌ای اجازه نمی‌دادند، نخبگان موسیقی وارد صداوسیما شوند و آثارشان در آنجا پخش شود. هر نخبه‌ای که اثری به صداوسیما می‌داد، شورایی آنجا بود و اثر را رد می‌کرد. خوشبختانه در دوره مدیریت جدید صداوسیما این مشکل حل شده است. البته باید دید تا کجا پیش خواهد رفت. نکته مهم این است که در کشور ما به راحتی نمی‌توان عرض اندام کرد. باید از مجراهایی رد شد که زمان‌بر است و فرصت‌ها را می‌سوزاند.

 

-برخی معتقدند دیگر آهنگسازی که بخواهد ملودیِ ماندگار و قابل توجهی ارائه دهد را نداریم. با این نظر موافقید؟ اگر نه، کسی را سراغ دارید که بتواند این ویژگی را داشته باشد.

این که ما آهنگساز نداریم که ملودی بدهد کاملا اشتباه است. برای مثال استاد احمد پژمان که همه دنیا قبولش دارند و هنوز در 80 سالگی چهره‌ای چندوجهی‌است. در عرصه پاپ، بین‌الملل، موسیقی سنتی و موسیقی فیلم توانایی‌های بالایی دارد. اگر اراده کنند و از ایشان بخواهند به طور حتم ملودی‌های زیبایی به ارکستر می‌دهد. ایشان که نفر اول در آهنگسازی ایران است در حال حاضر کنار کشیده است. از طرف دیگر جوانانی هستند که در مرتبطه استادی‌اند و جویای نام و نان هم هستند، تحصیلات لازم را هم دارند. اما اینها هم جایگاهی ندارند. با کمال تاسف باید بگویم که همین جوانان با استعداد مجبور می‌شوند که موسیقی‌هایشان را به سمت لوس‌آنجلس بفرستند.

 

-از میان این جوانان هم می‌توانید کسی را مثال بزنید؟

برای مثال علیرضا افکاری؛ جوانی که ملودی‌های بسیار زیبایی می‌سازد. اگر ارکستر ملی سراغ این افراد بیاید، هرگز به سراغ خارج از ایران نمی‌روند. همه این‌ها دوست‌ دارند برای وطنشان کار کنند. وقتی به این جوانان اهمیت و فضای لازم را نمی‌دهیم، آنها مجبور می‌شوند که بروند و برای ایرانیان خارج از کشور کار کنند. باید عرصه باز شود، به خصوص در این دولت که شعار اعتدال می‌دهد باید فضا برای حضور همه استعدادها باز شود.

 

-شما احمد پژمان را مثال زدید. یادم هست که در مراسم تجلیل از فرهاد فخرالدینی، احمد پژمان هم حضور داشت. فخرالدینی که هم اکنون رهبر ارکستر ملی است، در میان سخنرانی‌اش بارها از احمد پژمان به عنوان بهترین دوستش یاد کرد و از او تشکر کرد. چرا خودِ فخرالدینی از احمد پژمان دعوت نمی‌کند تا آثارش را در اختیار ارکستر ملی قرار دهد؟

در همان مراسم گرامیداشت فخرالدینی، اگر دقت کرده باشید، احمد پژمان در ردیف‌های آخر سالن نشسته بود. در حال که برخی از کسانی که در ردیف نخست نشسته بودند، جایشان آنجا نبود. بحث آقای فخرالدینی نیست، ایشان همه کاره ارکستر نیست. یک بخش از ارکستر مدیر هنری است. سیاست‌گذاری‌هایی آنجا هست که احمد پژمان آنها را نمی‌پسندد و تمایل ندارد که حضور داشته باشد و استفاده ابزاری از او شود. این چهره‌ی فرهیخته و شریف حساسیت‌هایی دارد. در عین حال نگاهش سیاسی نیست.

 

-یعنی همین که فخرالدینی از پژمان برای همکاری با ارکستر دعوت کند، کافی نیست؟

این که خودِ فخرالدینی از پژمان بخواهد، کافی نیست. خیلی چیزها را می‌طلبد و تنها در یک دعوت دوستانه خلاصه نمی‌شود. ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک در ایران کاملا سیاسی هستند. در حال حاضر هم با عضم آقای رئیس جمهور و نه هیچ چیز دیگری، این دو ارکستر مشغول فعالیت شده‌اند. اگر آقای روحانی اراده نمی‌کرد و از یک ردیف خارج از برنامه 10 میلیارد تومان به ارکسترها کمک نمی‌کرد، هرگز شاهد بازگشایی ارکسترها نبودیم. در حال حاضر 4 میلیارد تومان از این 10 میلیارد وصول شده است. این بودجه ارشاد نیست و از بخش اختیارات ریاست جمهوری اختصاص داده شده است. تاریخ ایران این پول سابقه نداشته است. 10 میلیارد پول زیادی است. تکرار می‌کنم باید هیئت یا شورایی از بزرگان موسیقی کشور در کنار ارکستر باشند و راهبردهای لازم را تعیین کنند تا فخرالدینی احساس کند که در کنار خود کسانی دارد که هم فرهیخته و هم فهمیده هستند و می‌توانند به او کمک کنند. این شورا باید تشخیص بدهد که چه جوانی بیاید و چه کار کند.

 

-در حال حاضر اطرافیان ارکستر ملی را چگونه می‌بینید؟

در حال حاضر یک سری جوان دور ارکستر ملی را گرفته‌اند و فخرالدینی هم نمی‌داند چه بلایی دارد سرش می‌آید، شعار جوانگرایی می‌دهد اما ارکستر برای این جوانان محل آزمون و خطا است.

 

-این نکته شامل حال خوانندگان هم می‌شود؟

البته این نکته که عرض کردم تنها درباره آهنگسازی صدق می‌کند و شامل حال خوانندگان نمی‌شود. کسانی چون معتمدی، قربانی و عقیلی کارشان را در کنار ارکستر به درستی انجام می‌دهند.

 

IMAGE634223076554843750

 

-در همان مراسم بزرگداشت فرهاد فخرالدینی، اثری از ارکستر مهرنوازان رونمایی شد. کیفیت این اثر را چگونه می‌بینید؟

اثری که در حال حاضر از ارکستر «مهرنوازان» به صورت تصویری منتشر شده است، به هیچ وجه قابل دفاع نیست. این اثر حتی پالایش صدایی هم نشده است. کارنامه آقای فخرالدینی شوخی نیست. ایشان در کارنامه‌اش 50 سال فعالیت پربارِ موسیقی دارد. فخرالدینی کسی است که در ارکستر گلهای تازه در سال 1355، اثر محمدرضا لطفی در دستگاه سه‌گاه با تنظیم جواد معروفی و صدای شجریان. همین الان هم این اثر مو به تن آدم سیخ می‌کند. فخرالدینی در کارنامه‌اش موسیقی سریال‌های «سربداران» و «امام علی‌(ع)» را دارد. حالا این هنرمند زیر سایه کسانی است که پُز دانشگاهی دارند، قربانی و توکلی(تنظیم‌کنندگان و آهنگسازانِ ارکستر ملی) کسانی هستند که باسوادند اما کاراکترشان ارکستر ملی نیست.

 

-فخرالدینی در نشست خبری ارکستر ملی، به صورت شفاهی از همه آهنگسازان و خوانندگان دعوت کرد که آثارشان را برای اجرا در ارکستر ملی ارائه کنند.

ایشان مصاحبه کرده که خوانندگان بیایند و امتحان بدهند. سخن خوبی است اما آیا عزمی برای آزمون گرفتن و حضور چهره‌های جدی هست؟ نمی‌خواهم واژه «مافیا» را به کار بگیرم اما نمی‌شود که همیشه یک عده محدود حضور داشته باشند. احمد پژمان از همین مسائل ناراحت است. پژمان زمانی که در شورای ما بود چهره‌های جوان را به ما معرفی می‌کرد و به ما پیشنهاد می‌داد که روی آثارشان کار کنیم. این دیدگاه در حال حاضر در فخرالدینی وجود ندارد. شاید به خاطر خستگی و انگیزه است، اما به هر حال فخرالدینی به وضعیت موجود بسنده می‌کند به این دلیل که می‌داند در سیاست چه می‌گذرد. همین سیاست تا دو ماه پیش می‌گفت که شما نباید باشید، اما یک ماه پیش گفت که این حرفها نیست و ارکستر ملی باید مجزا باشد. چطوری است که یک شبه تصمیم‌ها تغییر می‌کند. همه این‌ها نشان می‌دهد که موسیقی در سال‌های بعد از انقلاب هیچ راهبردی نداشته است. ما نه موسیقی انقلابی، نه موسیقی دفاع مقدس و نه موسیقی سرودِ مدارس را نتوانستیم حفظ کنیم.

 

-تاکید شما بر استفاده از چهره‌های باسابقه در موسیقی بود. به نظرتان شان این بزرگان در هنر کشور رعایت می‌شود؟

از چهره‌های با سابقه و پیشکسوت استفاده می‌شود. این آدم‌ها را به صورت نمایشی به روی صحنه می‌آورند و جایزه‌ای می‌دهند و می‌روند، اما برای مشورت هرگز از آنان استفاده نمی‌شود. همیشه چند نفرِ محدود برای مشورت حضور دارند. این دایره محدود هرچقدر هم که خلاق باشند بعد از چند بار به تکرار می‌رسند. اما در یک جمع وسیع از استادان می‌توان از نظر و تجربه آنان به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. همین استادان و پیشکسوتان اگر مورد توجه و مشورت قرار گیرند، آرام آرام نُت‌ها و آثاری که نوشته‌اند را هم به ارکستر می‌دهند تا اجرا شوند. الان همین بزرگان به عمد آثارشان را در اختیار ارکستر قرار نمی‌دهند. آنان می‌دانند که اگر آثارشان را به ارکستر بدهند، کسانِ دیگری با آثار آنان مطرح می‌شوند. به این بزرگان باید احترام گذاشت و از آنان به طور رسمی دعوت کرد. تعارف و تعریف را باید کنار گذاشت.

 

-با توجه به این که دولت بودجه خوبی در اختیار ارکسترها قرار داده، به نظرتان گستره فعالیت‌های این ارکسترها تا چه حد می‌تواند داشته باشد؟

10 میلیارد تومان بودجه خوبی است که 5 میلیارد به ارکستر ملی و 5 میلیاد به ارکستر سمفونیک می‌رسد. در کنار این بلیت‌فروشی هم هست. در کنار همه این‌ها شرکت‌هایی هم هستند که سالن را بخرند. این‌ها واقعیت است. در دوره مدیریت من این اتفاق‌ها می‌افتاد. شرکت‌هایی حاضر بودند که کل بلیت‌های سالن را بخرند و کارمندانشان را بفرستند. متاسفانه سرمایه‌گذاری وجود ندارد. دیدگاه تا نوک بینی است و فقط تا فردا برنامه دارند. جالب این که بدون بلیت‌فروشی و درآمدهای جاری، تنها با همین 5 میلیارد تومان پولی که در اختیار ارکستر هست، می‌توان کنسرت‌های بسیاری در شهرستان‌های کشور برگزار کرد و حتی یکی دو تا اجرای خارج از ایران هم برای ارکستر ترتیب داد.

 

 

 

 

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

نظرات

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

  • دیدگاه سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی

    اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید

    . درباره موسیقی حداقل دو جور می‌شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم‌هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث‌های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ‌وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل ...
  • دیدگاه شهید دكتر بهشتی درباره موسیقی

    آن موسیقی حرام است، که انسان را در مقابل گناه ‌بي‌پروا كند

    موسيقي‌ از نظر اسلام‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ نامه‌ شما رسيد. در اين‌ نامه‌ درباره‌ چند مطلب‌ سوال‌ كرده ‌بوديد كه‌ لازم‌ دانستم‌ به‌ اين‌ سوالات‌ طي‌ نوار، پاسخ‌ مفصل‌تري‌ بدهم‌. خواهش‌ مي‌كنم‌ كه‌ نوار را گوش‌ كنيد تا اگر باز نكته‌اي‌ به‌ نظرتان‌ رسيد بپرسيد تا پاسخ‌ بدهم‌ و ضمناً نوار را هم‌ به‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ برگردانيد، چون‌ اين‌گونه‌ نوارها معمولا اينجا ...
  • گزیده‌ای از نظرات رهبر انقلاب در مورد موسیقی

    خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟

        خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟ بنده گاهى اوقات که مى‌بینم نوجوانى را به تلویزیون مى‌آورند که از صداى خوبى برخوردار است، دلم مى‌لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ى خوبِ جبهه‌ى مستضعفین و جبهه‌ى حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولى بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوى مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش ...