خواننده:
علیرضا شهاب
علیرضا شهاب
آهنگساز:
محمدرضا چراغعلی
محمدرضا چراغعلی
يك عاشقانه دفاع مقدسي از زبان بيسيمچيهاي جبهه كه با بهره گيري از داستان ليلي و مجنون، به روايت جبهه و جنگ پرداخته شده است.
امشب ليلاي من كو
امشب بي عقل و هوشم
ليلاي ليلا كجايي
مجنون مجنون بگوشم
ليلا جسمم شكسته است
با خود اما كشاندم
البرزي را به دستم
الوندي را به دوشم
ليلا يادت مي آيد
يك شب پرسيدي از من
از درد از زخم از اشكم
گفتم نمي فروشم
گفتم مي مانم آري
كز هر سو فتنه خيزد
برخيزم تا دوباره
رخت خاكي بپوشم
امشب ليلاي من كو
امشب بي عقل و هوشم
ليلا ليلا كجايي
مجنون مجنون بگوشم
ليلا ليلا كجايي
امشب در من چه غوغاست
طوفان طوفان هياهو
دريا دريا خروشم
ليلا ليلا كجايي؟
تا دستم را بگيري
چون كوهي آتشافشان
داغم اما خموشم
ليلا ليلا كجايي؟
مجنون بر خاك افتاد
مجنون مجنون كجايي؟
ليلا ليلا به گوشم…
خوب نخونده … شایسته است قوی تر در شأن شعر خونده میشد.
موسیقی هم قدرت شعر رو تنزل داده …