گزارشی از مداحیهای فاخر ایرانی تا مداحیهای نئو تهرانی
راهنوا- دوسال پیش همین ایام یک نوحهخوانی تمسخرآمیز به عنوان نوحهخوانی متفاوت یزدیها در اینترنت منتشر شد که برای ناآشنایان با فرهنگ دیرین مردم یزد قطعا تصویر بدی را از آن دیار نمایش میداد. وسط نوحۀ سینهزنی امام حسین (ع) در حالیکه جمعیت سیاهپوش دارند سینه میزنند آقایان مداح جوان که مثلا خیلی هم روشنفکر و هنرمند و بهروز هستند شعر سهراب را میخوانند! تازه نه درست درمان، بلکه خودشان شعر سهراب را تصحیح کردهاند تا از یک شاعر طبیعتگرا به زور پیامی سیاسی منتقل شود! آنهم به نفع مذاکره با آمریکا و … بگذریم.
آن نوحه در پاییز ۹۳ خوانده شده بود. تابستان ۹۳ یعنی چند ماه قبل از این برنامه، استاد «حسین سعادتمند» برترین چهرۀ نوحهخوانی استان یزد و چهرۀ درخشان موسیقی و آیین عزاداری امام حسین در ایران، درگذشت. نوحهخوانی که امر نوحهخوانی و مداحی اهل بیت (ع) برایش نه فقط یک امر مذهبی بلکه یک امر هنری بود. هنر مقدس. کسی که البته در زمان حیاتش قدر دانسته نشد و بزرگداشتهایی هم که برایش گرفتند عموما در سالهای پایانی عمرش و از زمان عمومی شدن خبر بیماریش اتفاق افتاده بود. چنانچه همین الآن هم مداحان و نوحهخوانان هنرمند غیرتهرانی زیادی هستند که کارشان جدا از اجر معنوی و ارزش آیینی، ارزش هنری فراوانی دارد و به قدر یک مداح کارنابلد و مقلد و مدعی جوان تهرانی هم مورد توجه قرار نمیگیرند.
چهرههایی مثل مرحوم سعادتمند و جناب فخری -با آن صداهای قدرتمند و توان نغمهپردازی فوقالعادهشان- هرچند فروتنانه از دیار خود بیرون نیامدند و در همان یزد و خرمشهر ماندند، اما حقیقتا چهرههای ماندگار ملی ما در عرصه موسیقی و هیئت هستند و باید در سطح ملی طرح شوند و قدر ببینند. اگر فرهیختگان جامعه، الگوهای اصلی جامعۀ خود را نشناسند و نشناسانند، هر اتفاق مبتذل و هر استعداد ناپختهای خود را به عنوان الگو و نماد و چهرۀ فرهنگ و هنر و مذهب معرفی میکند و سرانجام جامعهای که به جای قلههای عظیم چشم بر تپههای حقیر داشته باشد، راهی به دهی نخواهد برد. ما امیدواریم درگذشت حسین سعادتمند واقعا به معنای پایان سبک فاخر، اندیشۀ انقلابی و نفس گرم او در دیار یزد نباشد.
حسین سعادتمند دستگاههای موسیقی و ردیفهای آوازی موسیقی ایرانی را به خوبی میشناخت. در جوانی در عالم موسیقی بود و از عالم موسیقی به عالم هیئت آمد. این شد که ملودی بسیاری از سبکها را خودش میساخت و این سبکهای نوحهخوانی عموما بسیار زیبا و دارای ارزش هنری بودند. پس فقط یک خواننده و نوحهخوان نبود، نغمهپرداز و آهنگساز سبکها هم بود و شاید به همین خاطر فرزند او «فرید سعادتمند» هم به عالم موسیقی روی آورد و خیلی از ما پسر سازندۀ موسیقی سریالهایی چون «ارمغان تاریکی» و «هانیه» را بیش از پدر میشناسیم. در عکس بالا هم او در کنار پدر مشغول نوحهخوانی است و در این فیلم هم ابتدا فرید میخواند بعد پدر با صدای پیر و خسته. البته خود مرحوم سعادتمند هم چند تجربۀ تصنیفخوانی و همکاری با آهنگسازان موسیقی سنتی را داشتند اما آن تجربهها بحمدلله چندان کارهای درخشانی نشدند و ادامه هم پیدا نکردند. خوشبختانه سعادتمند در هیئت امام حسین ماند و اینجا ماندگار شد.
حالا تامل در موضوع مشارکت بالای عزاداران در اجرای نوحههای سعادتمند و نوع سینهزنیها و نظم و هماهنگی و زیبایی سوگواری یزدیها بحثی مفصل است و مقامی دیگر میطلبد. اینجا به همین بسنده میکنیم که در نوحهخوانی سعادتمند هم متن فاخر است، هم اجرا، هم ملودیپردازی هم قدرت آوازی. هم شعرها زیبا هستند، هم حماسی و همراه با مفاهیم بلند دینی و انقلابی، چنانچه شایستۀ حماسۀ حضرت سیدالشهداست.. دقیقا برخلاف آن نوحۀ ضعیف که شعرش ساختاری ضعیف و طنزآمیز داشت و محتوایی منفعلانه.
معروفترین نوحۀ اجرا شده توسط مرحوم سعادتمند نوحۀ «نهاد پا در فرات خواست لبی تر کند» که احتمالا همگی آن را شنیدهاید. من پنج نوحۀ موفق و زیبای دیگرش که شهرت نوحۀ پیشین را ندارند ولی به همان اندازه و شاید حتی بیشتر، زیبا هستند را برای شما میگذارم:
- عازم بود به میدان آرام جان زینب
- ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
- ابالفضل، آبآور یتیمان
- مگو ز کربلا سخن بردی قرارم
- بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
نظرات