چرا ما این قطعات را نشنیده ایم؟!
یک: از حدود یک سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی ، جریانی در عرصه موسیقی کشور به صورت کاملا خودجوش و البته زیرزمینی و پنهانی شکل گرفت و سرآغازی برای تولد گونه موسیقی انقلاب و متعاقب آن ارزشی بود. از آن زمان تا کنون این روند ادامه داشته است و طی سی و شش سال گذشته هزاران قطعه موسیقی با مضامین ارزشی تهیه ، تولید و منتشر شده است. در ضمن باید اذعان کرد که تا قبل از این تاریخ هیچ گاه قطعات موسیقی با مضامین ارزشی و انقلابی در تاریخ موسیقی کشور در چنین ابعاد و اندازه گسترده ای وجود نداشته است و اصلی ترین دلیل بر این رویکرد تازه ، حاکم شدن نظام جمهوری اسلامی در ایران بوده است.
دو: علیرغم اینکه طی چند دهه اخیر تعداد قابل توجهی از قطعات موسیقی با مضامین ارزشی تولید شده است پرسش قابل طرح این است که چرا بخشی از این آثار که شاید دو سوم مجموع آن باشند به خوبی معرفی نشده اند؟ مخاطبان این قطعات را نشنیده اند و اصلا برخی با تعجب سوال می کنند مگر این آثار هم تولید شده اند و یا اینکه مگر درباره فلان موضوع اصلا قطعه ای هم تولید شده است؟ به راستی دلیل این بی خبری ها چیست؟
سه : واقعیت این است که طی سه دهه و نیم گذشته درباره بسیاری از مضامین ارزشی قطعه یا قطعات موسیقی بعضا متعدد و متنوعی تهیه و تولید شده است. ولی اکثر این آثار به خوبی معرفی نشده اند؛ و یا در وضعیت مطلوبی ارائه نشده اند؟ اما چرا این آثار دچار این وضعیت شده اند؟ مقصران این نقصان چه کسانی بوده و هستند؟ باید چه کسانی در این زمینه پاسخگو باشند؟ آیا اصلا کسی خود را ملزم به پاسخگویی در این زمینه می داند؟!
حال وقتی اثری در قالب آلبوم گنجانده نشده باشد و به درستی از رسانه ملی هم پخش نشده باشد و تا همین چند سال پیش اینترنتی هم موجود نبود که این قطعات از طریق آن منتشر شوند؛ پس با این وضعیت مخاطب چگونه و از چه راهی باید این آثار را می شنید؟
گفتنی است ، اکثر این کارها به صورت تک قطعه تولید شده اند و همین تک قطعات در اغلب زمان ها در کنار هم قرار داده نشده اند که به صورت مجموعه ای واحد منتشر شوند. این قطعات ویژه عموما در یک روز خاص ممکن است از رسانه ملی به عنوان تنها رسانه رادیو تلویزیونی در جهان که تمایل به پخش این آثار دارد پخش شده باشند. در ضمن بخشی از آثار هم پس از پخش یکی دوباره به آرشیوها تبعید می شوند و هرگز دیگر به مرحله پخش مجدد نمی رسند. حتی بنا به هر دلیلی ممکن است یک اثر در مقطعی با مهر ممنوعیت جهت پخش مواجه شود و این چنین غیرقابل پخش تشخیص داده شود.
چهار: از جمله دلایلی که آثار موسیقی ارزشی به خوبی به مخاطبان معرفی نشده اند این است که اکثر این آثار در قالب آلبوم عرضه نشده اند. یکی از راه های مناسب عرضه آثار موسیقی به مخاطب ارائه و توزیع از طریق آلبوم های موسیقی است.
همچین بخشی دیگر از آثار اگر چه دارای استاندارد های لازم موسیقایی هستند ولی از آنها با عنوان خنثی می توان نام برد. قطعاتی که وقتی پخش می شوند هیچ شوق و حتی توجهی از سوی مخاطب بر نمی انگیزانند ؛ انگار بارها این قطعه ها پیش از این شنیده شده باشند ، هیچ حرف تازه ای برای مخاطب ندارند و با بی رغبتی از جانب وی مواجه می شوند و به تبع نمی توانند مورد اقبال قرار گیرند.
پنج: علاوه بر مرحله پخش و معرفی ، کیفیت خود آثار به لحاظ مضمون و ساختار فنی نیز بسیار حائز اهمیت است؛ وقتی اثری به لحاط ساختار از وضعیت کیفی مطلوبی برخوردار نباشد و یا در بهترین حالت اثری معمولی و خنثی باشد نباید دیگر انتظار خاصی از این گونه آثار داشت. بخشی از آثار تولید شده که در مضمون و ساختار دارای ضعف جدی هستند و نمی توان آنها را جدی گرفت. در واقع بود و نبود این آثار تاثیر چندانی ندارد.
شش: یک اثر موسیقایی باید به لحاظ ساختار و مضمون دارای جذابیت مفید باشد. حرف و پیام تازه داشته باشد و یا حرف و پیامش را به شیوه ای نوین بیان کند. دارای تفاوت ها و تمایزهایی با سایر آثار مشابه خود باشد و بتواند توجه مخاطب را در پی داشته باشد ، حتی اگر مخاطب اهل موسیقی نیز نباشد. قطعا در چنین حالتی وظیفه اهالی موسیقی در مرحله تولید اثر سنگین تر می شود و هر اثری با هر نوع کیفیتی در فوران موسیقی های گوناگون نمی تواند مورد پذیرش مخاطب قرار گیرد.
هفت: طی سالیان اخیر با فراگیر شدن مساله ای به نام اینترنت در جهان و ارائه آثار موسیقایی از طریق آن ، موجب شده است که مراکزی که قصد ارائه تک قطعات را دارند بتوانند از این راه آثار خود را به خوبی منتشر و معرفی نمایند.
در این راستا مراکزی که در کشور موسیقی های ارزشی و انقلابی تولید می کنند باید به خوبی از این وسیله فراگیر استفاده نمایند. ضمن این که خبر انتشار آثار باید از طریق صدا و سیما ، خبرگزاری ها و وب سایت های خبری اعلام گردد ، باید هر قطعه با طرح جلد مناسبی همراه باشد و حتی رونمایی نیز برای آن صورت گیرد تا به شکلی جدی و حرفه ای معرفی شود. حتی این روزها تصویر نیز کاربرد مهمی در عرصه موسیقی دارد. برخورداری قطعات از موزیک ویدیوهای حرفه ای و جذاب و نه نماهنگ هایی که فقط شعر قطعه را زیرنویس می کنند، خود عاملی برای جذب نظرها به یک اثر تولیدی موسیقی است . دیگر زمان آن گذشته که در خبری کوتاه اعلام شود ما مثلا چند قطعه موسیقی را تولید کرده ایم و دیگر نه خبری از طرح جلد هر قطعه باشد ، نه رونمایی برای آن صورت گیرد، نه در فضای مجازی منتشر شود و نه دارای موزیک ویدئو باشد.
در واقع به راحتی می توان با کج سلیقگی و در وضعیت بغرنج تر ندانم کاری یک اثر خوب موسیقایی را سوزاند ولی در آن سو با بهره گیری از روش های نوین معرفی و تبلیغ ، اثری را به خوبی به مخاطبان شناساند و زمینه های توفیق احتمالی آن را فراهم ساخت. البته تمام این موارد به شرطی است که خود اثر به لحاظ ساختار و مضمون در وضعیت خوب و قابل اعتنایی قرار داشته باشد.
هشت: طی این سالها برخی مراکز ، نهادها ، ارگان ها ، سازمان ها و … حتی دست به تهیه و تولید قطعات و بعضا آلبوم های موسیقی با مضامین ارزشی زده اند ولی به دلیل پخش بسیار نامناسب محصولات ، این مجموعه ها به صورت ناشنیده و یا کمتر شنیده شده باقی مانده اند. وقتی بودجه ای صرف تولید اثری می شود ولی یا آن اثر به توزیع عمومی نمی رسد و یا به بدترین شکل ممکن در تیراژی بسیار محدود عرضه می شود تنها می توان به این فرایند، بودجه سوزی اطلاق کرد. وقتی اثر به دست مخاطب نرسد ، مورد نقد و تحلیل و بررسی قرار نگیرد و بازخوردهای آن مورد عنایت قرار نگیرد ، متولیان اثر تولیدی موردنظر چگونه به توفیق یا شکست محصول هنری خود پی خواهند برد؟ حتی وقتی اثری از میزان فروش نیز نباشد که بتواند معیاری جهت سنجش اقبال مخاطبان به آن اثر هنری باشد.
همچنین صرف ارائه گزارش به مقام های بالادستی که ما هم آلبوم یا آلبوم هایی را در باره فلان موضوع تهیه و تولید کرده ایم کفایت می کند؟ آیا این امر از عوامل ساخت و تولید و توزیع ، سلب مسوولیت می کند؟ آیا کسی حواسش به مقدار بودجه ای که صرف این امر شده است و ممکن است هدر داده شده باشد، هست؟ و پرسش های بسیار دیگر؟
نه: مساله ارائه و توزیع قطعات و آلبوم های موسیقی ارزشی و انقلابی نیاز به باز تعریف دارد. از صدا و سیما که حتی یک برنامه مجزا جهت عرضه و پخش این گونه آثار ندارد تا سایر مراکز فرهنگی – هنری دیگر که بعضا فقط خوب تولید می کنند ولی در مرحله پخش و توزیع دیگر عملکرد نامطلوبی دارند. انگار فقط می خواهند کارنامه ای پر و پیمان داشته باشند، فارغ از کیفیت اثر!
در ضمن تولیدات انبوه و بعضا خنثی و یا ضعیف ، کمکی به موسیقی ارزشی و انقلابی نمی کند. قطعا یک اثر موفق و جذاب بهتر از تولید صدها اثر ضعیف و خنثی است و بازخورد بهتر و مطلوب تری در پی خواهد داشت.
ده : نباید به هر کسی جهت تولید و ساخت آثار موسیقی ارزشی پیشنهاد کار داد. یک هنرمند علاوه بر اعتقاد قلبی و راستین به مضمون یک اثر باید از توانایی های لازم نیز جهت ساخت یک اثر برخوردار باشد. در ضمن نگاه کارمندی به ساخت این آثار موجب می شود که با انبوهی از آثار ضعیف و یا خنثی مواجه شویم و پس از یک بار شنیدن دیگر رغبتی برای بازشنوایی این قطعات باقی نمی ماند.
یازده : هنوز یک بانک اطلاعاتی واحد درباره قطعات موسیقی ارزشی و انقلابی که در طی دهه های اخیر تهیه ، تولید و منتشر شده است موجود نمی باشد. حتی یک محقق و پژوهشگر اگر قصد داشته باشد به این گونه آثار دسترسی کامل پیدا کند باید چگونه عمل کند؟ آیا واقعا هر مرکزی که به تولید این آثار اقدام می کند نمی تواند یک وب سایت داشته باشد و این آثار را به صورت منظم در آن بارگزاری نماید تا کسانی که قصد تحقیق و پژوهش و حتی صرفا شنیدن این آثار را دارند به راحتی امکان دسترسی مطلوب داشته باشند؟ آیا جمع آوری و ارائه این آثار در فضای مجازی و در قالب وب سایت های متعلق به مراکز تولید کننده کار دشواری است که تا به امروز نسبت به آن عملی جدی صورت نگرفته است؟!
دوازده: قضیه زمانی تاسف برانگیز می شود که وقتی به واکاوی این قطعات می پردازیم بعضا مشاهده می شود که برخی آثار فاخر ، گیرا ، شنیدنی و بسیار خوب چه به لحاظ ساختار و چه مضمون در این بی خبری ها و فراموشی ها ناشنیده و یا کمتر شنیده شده باقی مانده اند و حتی در مناسبت های مورد نظر هم از رسانه ملی پخش نمی شوند و در مقابل ، بعضا برخی آثار زیر متوسط و ضعیف و یا خنثی به روی آنتن می روند که در این وضعیت مخاطب نیز گمان می کند تمام بضاعت هنرمندان این عرصه همین چیزی است که پخش شده است در حالی که واقعیت چیز دیگری است.
سیزده: انبوه سازی های بی اثر و بی خاصیت هم در عرصه موسیقی ارزشی از دیگر خطرهایی است که می تواند مشکل زا باشد. چه لزومی وجود دارد در موضوعی که چند اثر خوب وجود دارد همین چند اثر موجه به شکلی مطلوب پخش نشوند ولی انبوهی از آثار ضعیف و زیرمتوسط تولید شوند؟ آیا همین انبوه سازی های موسیقایی به همان آثار گیرا و بسیار خوب لطمه وارد نمی کنند؟ در ضمن چقدر دقت نظر صرف می شود به عواملی سفارش کار داده شود که پیش از این کارنامه موفقی داشته اند و اثری تکراری یا ضعیف به شما تحویل نمی دهند؟
چهارده: در پایان باید متذکر شویم که طی سه دهه و نیم گذشته آثار موسیقی ارزشی درخشانی در عرصه موسیقی کشور تهیه ، تولید و منتشر شده است که هم در کارنامه هنرمندان مولف اثر ، جزو شاخص ترین آثار به شمار می روند و هم در نزد مخاطبان به شکلی مطلوب و فراگیر مورد پذیرش قرار گرفته اند و همچنین در تاریخ موسیقی ایران نیز جزو بهترین ها محسوب می شوند.
منظور و مقصود ما در این یادداشت آن بخشی از آثار است که در غبار فراموشی ها و هیاهوها بعضا یا گم شده اند و یا به حق واقعی خود نرسیده اند. در واقع استفاده مطلوب از تمامی داشته ها و ظرفیت ها ، ساده ترین و مطمئن ترین روشی است که باید در این زمینه اتخاذ شود.
نظرات