«مومنِ کودن، صندوقِ نسوزِ کافرِ زرنگ است!»
راهنوا- «احمد بابایی؛ شاعر، یادداشتی در رابطه با فرقهی شیعیان تقلبی یا به عبارت دیگر شیعیان خالی از عقلانیت در صفحه شخصی خود منتشر نمود.
این یادداشت به شرح زیر است:
«گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت….
مقدمه/نه جهل و نه عشق:
در زبان اهل معرفت، عقل را گاهی متضاد با جهل گرفته اند و گاهی متضاد با عشق! هر دو تعبیر، در جای خود درست است.
اما به نظرم، بهترین مفهومی که می توان به عنوان متضاد عقل مطرح کرد «حماقت» است.
تلنگر لازم:
تمام قران، بدون استثنا، دعوت به «عقل» است. عقل، مورد تایید خداست. اما در هیچ جای دین، دعوت مطلق به «عشق» و «محبت» را نمی بینیم!
یعنی برخلاف عقل که ۱٠٠% مورد تایید خداست، عشق تایید نمی شود مگر به شرط.
«به من بگو چرا !؟» :
یک زخم تاریخی به مغز استخوان معارف ما رسیده! سالهاست فرقه ها و اشخاصی در اطراف شیعیان، مثل سگ هار، مشغول حمله کردن به عابران بی گناه کوچه معارفند، مشغول سرایت دادنِ هاریِ حماقت!
«هاریِ حماقت!»:
مهمترین کارکرد این فرقه ها و این اشخاص، همین است که شیعه را تبدیل به موجوداتی «احمق» و «به درد نخور» و «غیرسیاسی» و «هالو» کنند!
آنها به صورت حرفه ای، پروژه «احمق سازیِ» شیعه را کلید زده اند. آنها در این مسیر، خسته نمی شوند! کم نمی آورند! اگر موفق به «احمق سازی» نشوند، پروژه بعدی آنها «احمق نمایی»ست.
«نو حُجّتیه گریِ» پررو (!) :
تاریخ اسلام پر است از مثالهایی که فرقه ای یا قبیله ای، به نام اهلبیت و به کام دشمنان اهلبیت کار کرده اند.
عامل موفقیت این فرقه ها، خالی شدن شیعیان از عقلانیت بوده.
ثابت شده است هر شخص و هر فرقه ای که چراغ عقلانیت را در جامعه شیعی، خاموش کند، هدفش رسیدن به منافع دنیایی ست!
هیپنوتیزم احمق ها:
شیعه ای که در دوراهیِ «عاقل بودن یا شیعه بودن» مردد مانده است قطعا، بدون شک، حتما، اهل هیچکدام نیست! اصولا فرق اساسی تشیع با دیگران، در موافقت با عقل است. بنابراین شیعه ای که به نام عشق، رفتار احمقانه دارد، «شیعه حیدر کرار» نیست.
«شیعه شناسی»، «امام شناسی» است:
شیعه باید به امامانش شبیه باشد. آنها «عقل کل» و «کلُّ العقل» هستند. شیعه احمق، شیعه حیدر نیست. شیعه احمق، شیعه ابوسفیان است. آل الله خدا را سپاس می کنند که «دشمنان ما را از احمق ها قرار داده ای!»
خب…که چی!؟:
بعضی ها چه در«تولّی» و چه در«تبرّی»، آبروی امام زمان را می برند. سه حالت در اینهاجمع شده: «جهل»+ «محبت»+ «حماقت».شیعه حیدر نه فریب می دهد و نه فریب می خورد! شیعه حیدر نه ظلم می کند و نه ظلم را می پذیرد!
ملاک شیعه بودن دو چیز است:
اول. عقل (در جهان بینی)
دوم. عدل (در رفتار و گفتار)
تا بعد…»
نظرات