صدای رسای حمید سبزواری هنوز بلند است
راهنوا- حسین قرایی مرا دعوت میکند، یکباره تمام خاطرات دو دهه گذشته از ذهنم عبور میکنند. یادم میآید حمید سبزواری سالها از شناخته شدهترین چهرههای فرهنگ و ادب این مرز و بوم بوده است. به یاد انبوه برنامههای دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میافتم که صدرنشین آن پیر سپید موی استاد حمید سبزواری بود و گرفتن عکسی به یادگار با وی یا امضا کردن کتابی یا گوشه دفتری به قلمش برای ما افتخاری بود.
***
قرایی که ما بچههای شهرستانی او را جوانمردِ پهلوانِ صفتِ فرهنگ و ادب و هنر میخوانیم مثل همیشه تلاش دارد برنامه آبرومندانه برگزار شود. در طول مسیر ذهنم هزار راه میرود زیر لب زمزمه میکنم.
خمینی ای امام خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف …
به یکباره پرت میشوم به روز ورود امام خمینی به وطن و گروه سرودی که این شعر را خواند. حالا شاید برای بچههای امروز قابل درک نباشد اما گفتن آن شعرها در دوران انقلاب جگر شیر میطلبیده است.
جانان من برخیز و بشنو بانگ پاووش
آنگ امام ما علم بگرفته بر دوش …
شعری در حال و هوای نهضت مقاومت جهان اسلام و آرمان قدس و فلسطین سروده و اجرا نیز شده است.
***
در ورودی منزل استاد همسر و فرزندشان به استقبال آمدهاند. وارد میشویم و حسین اسرافیلی و رضا اسماعیلی را میبینم. دو انسان شریف و شاعر نام آشنای شعر انقلاب را می بینم که مهربانانه همکلام استاد شدهاند. مینشینیم و دکتر قزوه و علی داوودی و سیدسکندر حسینی شاعر میهمان مزارشریفی نیز به ما میپیوندند.
دوستان نشریه شفافیت میخواهند، پروندهای برای بزرگداشت استاد کار کنند و رضا اسماعیلی از دوستان میخواهد که هر یک وجهی از وجوه رفتاری استاد را بیان کنند.
علیرضا قزوه لابهلای مطایبهها و خاطره گفتنهایش میگوید: استاد سبزواری مردمیترین چهره شعر انقلاب هستند و کارهایشان همیشه بر زبان مردم جاری بوده و زمزمه میشود. قزوه از نقش استاد در شعر گفتن برای آرمانها و ارزشها از دوران مبارزه و قبل از انقلاب میگوید.
حسین اسرافیلی خاطرهای زیبا میگوید بدین مضمون که قرار بوده مرحوم سیدحسن حسینی ده عدد مصاحبه به صورت کاست درباره شعرای انقلاب داشته باشد و مرحوم سید گفته بوده نوار اول را برای جناب سبزواری کار میکنم آن هم فقط برای سرودهایشان و این را نشان از ظرفیت بالای آثار استاد دانست.
علی داوودی شاعر و منتقد از خاطرات ۲۵ سال پیش خویش گفت در عهد دانش آموزی و مهربانی و توجهی که استاد به نسل جوان داشته و در همایشها و برنامههای دانش آموزی حضور یافته با مهربانی برخورد میکرده و از حضور همیشگی استاد در صحنه تجلیل کرد.
قرآنی مبارک و نفیس را هدیه میدهد. رضا اسماعیلی لوح سپاس و تقدیر محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را قرائت می کند و دکتر قزوه هدیه را به استاد تقدیم میکند.
قرار است دوستی شعرهای استاد را به صورت آواز بخواند تا حسن ختام برنامه باشد اما پیش از آن کوتاه مثل آه سخنان جناب سبزواری را شنیدیم. سبزواری از پیری و ضعف جسمی به زبان شعر گلایه داشت اما از یاران رفته و کسانی که پیش از این بودند و اکنون رخت سفر به سرای باقی به تن کردهاند، یادی کرد. از پدرش سخن گفت و از مردم و لطفی که به او داشتهاند یاد کرد.
به صورت او که پیری به قو در آن هویدا شده مینگرم و مردی را به یاد میآورم که قدرتمندانه پشت تریبون سخن میگفت و شعر میخواند. دلم برای آن روزها تنگ میشود.
میخواهیم خداحافظی کنیم اما پیش از آن تعدادی عکس به یادگار میگیریم اما در خاطر من، سبزواری هنوز با همان صدای رسا دارد پشت تریبون شعر میخواند و سخن میگوید!
یادداشت از هاشم کرونی
منبع: خبرگزاری فارس
نظرات