راه را بستهاند از دو طرف / باز آلیهود و آلسعود
راهنوا- فاجعه تلخ منا و بیکفایتی دولت مهمانکش آلسعود همچنان سوژه شاعران برای سرایش آثار جدید است.
اما این روزها و در ایام نزدیک به ماه محرم، خبرهایی از حملات متعدد آلسعود به یمن و البته انتفاضه سوم فلسطینیها برای آزادی قدس نیز به گوش میرسد.
در ادامه شعری از محمدصادق میرصالحیان را میخوانیم که تمام این موضوعات را دربر دارد.
این شعر به شرح زیر است:
وسط ازدحام جمعیت داد زد یا حسین مشتاقم
بدنش سرد شد همان لحظه من ولی بین جمعیت داغم
مرده ای بین زندهها هستم
وسط ازدحام جمعیت رفتهام در نخ هواپیما
آن که رفتهست در نخ صنعا آب میریخت کاش روی منا
آب، در کربلا غنیمت بود
تازه برگشته بودم از جمرات چشم دجال کور شد با سنگ
مثل یک مار زخم خورده شده راه بستهست و آمدهست به جنگ
ما کفن پوش عرصه حجیم
راه را بسته است آل یزید تا که بوزینهای عبور کند
گر کسی هم هلاک شد باید پدرش یک بهانه جور کند
چه کند تولهاش ولیعهد است
میهمان چشم ماست، در اعراب اینچنین بوده رسم مهمانی
هرچه در خانه بوده از احشام پای او میشدهست قربانی
عید قربان مبارک است ای شیخ
راه را بستهاند از دو طرف باز آلیهود و آلسعود
قدس تا مکه را گرفتند و هیچ راهی به جز عروج نبود
وسط راه کربلا رفتیم
پیشواز محرم آمده بود عطشی که به دشت مهمان بود
ظهر روز دهم نبود ولی ده ذیالحجه بود، قربان بود
از قضا کل یوم عاشورا
تنگ شد عرصه بر من و دیدم پیش رو اندکی ز داغت را
به خدا گفتهای رضا برضاک و نشان دادی اشتیاقت را
نفس آخر است راضی باش
«محمد صادق میرصالحیان»
نظرات