بیعتی کنیم بیعتی شگفت
راهنوا- زبان فارسی همواره محملی برای گفتن از آیین بوده است که البته سهم قابل توجهی از این موضوع به اظهار ارادت شاعران به ساحت ائمه اطهار(ع) به ویژه امام حسین(ع) اختصاص دارد. این رویه در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته است به طوری که به عنوان یکی از جریانهای اصلی ادبیات انقلاب اسلامی محسوب میشود.
هر ساله همزمان با آغاز ماه محرم، هر یک از هنرمندان به بیان مصیبت اهل بیت(ع) در این واقعه با زبان هنر میپردازند که سهم قابل توجهی از این رویه به شاعران اختصاص دارد؛ شاعرانی که خود یکی از ارکان اجرای مناسک این ایاماند.
علیرضا قزوه یکی از شاعران تأثیرگذار در این حوزه است که عموماً سرودههایش به مسائل روز سیاسی نیز پیوند میخورد. وی اخیراً سرودهای با مضمون عاشورا در وبلاگ شخصی خود گذاشته که به شرح ذیل است:
هان بگو بایستند، نگذرند
حاضران به غایبان خبر برند
حاضران و غایبان که غایبند
غایبان و حاضران که حاضرند
حاضران گوش بسته، چشم باز
این جماعتی که کور یا کرند
دست بسته پای بسته در عبور
چشم بسته گوش بسته ناظرند
ما همیشه حاضران غایبیم
غایبیم اگر درست بنگرند
حاضران نسلهای بعد از این
کاشکی به یادمان بیاورند
ما که خویش را ز یاد بردهایم
عاشقان به هیچمان نمیخرند
کاش عاشقانهتر نظر کنیم
بر جماعتی که جان جوهرند
بر جماعتی که خود سرآمدند
بر جماعتی که بر سران سرند
آن جماعتی که روز رستخیز
شافع شرارههای محشرند
روز رستخیر هان چه میکنیم؟
اهل بیت مصطفی چو بگذرند
اهل بیت مصطفی نه جز علیست
دیگران نه با علی برابرند
از فضایل علی و آل اوست
که مدیح حضرت پیمبرند
یا امیرمومنان علی علی
دیگران بر این لقب نه درخورند
جز ولای حضرت امیر نیست
خطبه غدیر را چو بنگرند
بیعتی کنیم بیعتی شگفت
بیعتی که مان به خاطر آورند
بیعتی کنیم سخت استوار
بند بندمان اگر برآورند
**
ای تفو بر آن جماعت پلید
کز تبار خدعهاند و خنجرند
آن جماعتی که ظهر کربلا
غیر چشم و گوش و سر نمیبرند
نامشان مگوی و ریشهشان مبین
از تبار و اصله بز گرند
مسلم است و کوچههای نانجیب
دشتها پر از حسین بیسرند
داعشان شمرزادهای که جز
آبروی عشق را نمیبرند
خطبه غدیر را گذاشتند
زودباوران دیرباورند
با حدیث منزلت چه کارشان
پی به غربت علی نمیبرند
یا علی! زمانه تیر حرملهست
تیرها پی گلوی اصغرند
تیرها پی نگاه قاسماند
تیرها پی نگاه اکبرند
از حرا بگیر تا شب وفات
چشم کو که بر غم تو بنگرند
راهها به راهراه میرسند
راهها چقدر گریه آورند
راه شام و راه مردم عراق..
مردمی که با علی برادرند
یک طرف مدینه، یک طرف یمن
توشه از حدیث تازه میبرند
از یمن علی ست میرسد، علی
مردم یمن اویس دیگرند
آن جماعتی که پیش رفتهاند
مردمی که در صفوف آخرند
کاش این توقف سه روزه را
لحظهای فقط به خاطر آورند
این سه روز و آن سه روز کربلا
کز هزار قرن هم فراترند…
نیست همچو خشم مرتضی دلیل
دشمنان او عذاب می خرند
جحفه، عصر یک دوشنبه غریب
صبر کن که بگذریم و بگذرند…
نظرات