«از دل برود هر آنكه از ديده برفت»
راهنوا- احمد عزيزي متولد سال 1337، در زمان پيروزي انقلاب جواني 20 ساله بود كه سر پرشوري داشت. گفته ميشود اين شاعر در سرودههايش نشان داده كه پيرو شعري مولوي است. در ميان كتابهاي شعري كه از اين شاعر منتشر شده ميتوان به كتابهايي همچون «كفشهاي مكاشفه»، «يك ليوان شطح داغ»، «باران پروانه»، «روستاي فطرت»، «ترانههاي ايليايي» اشاره كرد.
عزيزي در ابتداي انقلاب همكاري خود را با روزنامه «جمهوري اسلامي» آغاز كرد و در سال 60 فرداي روز ترور مقام معظم رهبري در مسجد ابوذر تهران، شعري به قلم او در «جمهوري اسلامي» منتشر شد. عزيزي در مطلع اين شعر كه تيتر «اي غزلخوان بلبل باغ خدا» نام داشت، خطاب به مقام معظم رهبري نوشت:
«ميرسد اين مژده از گلشن به گوش
مرغ حق هرگز نخواهدشد خموش
گر به تاراج خزان گلبن رود
خون رز خود در قدح آيد به جوش
با اين سروده شاعر جوان ارادت خود را به مقام معظم رهبري نشان داد و بعد از آن نيز مقدمه «رؤياي رويت» را نوشت: امروز عموم ارباب بَصَر و كافۀ اصحاب نظر مستحضرند كه جمال سيدعلي را جز به ديده اولياءِ اِله، نشايد ديد و مرتبۀ جنابش را به غير از ترازوي ولايت نتوان سنجيد؛ حضرتش خلفِ صالحِ پير خمين است و جمالش نور عين و از پنجره باغش رايحه اولياي مطلق درگذر و از شعشعه چراغش نور سادات برحق جلوهگر است.»
عيادت مقام معظم رهبري از عزيزي
در سال 1369 مقام معظم رهبري ديداري با شعراي سازمان تبليغات اسلامي داشتند، در اين جلسه احمد عزيزي به شعرخواني ميپردازد. بعد از اتمام شعرخواني، رهبر انقلاب خطاب به جمع حاضر ميفرمايند: «من به مناسبت شعر آقاي عزيزي، اين جمله را عرض ميكنم كه در جمع شعراي امروز – چه آقاياني كه اينجا تشريف دارند، چه بعضي ديگر كه نيستند – جوهرهاي خيلي ممتازي مشاهده ميشود. آقايان اساتيد و قديميها كه به جاي خود، اما اين جوانان شاعر هم انصافاً جوهر ممتازي دارند.» در بخش ديگري از همين جلسه، رهبر انقلاب بار ديگر به شعر عزيزي اشاره ميكنند و ميگويند: آنچه كه امروز مشاهده ميشود، استعدادهاي خوب و گاهي يك پروازهاي بلند است. انسان ميبيند كه اين شعرها، مضامين بسيار ممتایزی دارند؛ چه مضامين انقلابي و اجتماعي و چه مضامين ديني و اسلامي و عرفاني؛ مثل مضموني كه در شعر آقاي عزيزي بود.
احمد عزيزي در سال 86 دچار ضايعه ميشود و به كما ميرود. از آن زمان به بعد اين شاعر در بيمارستان بستري است. رهبر انقلاب سال 90 سفري به كرمانشاه ميكنند و با مردم آن ديار ديدار صميمانهاي داشتند، در ميان برنامه فشرده حضور رهبري در كرمانشاه، ايشان به ديدار شاعر بيمار ميروند. اين ديدار مهمترين و شايد تنهاترين ملاقاتي باشد كه شاعر در طول سالهاي بيمارياش داشته است. پس از آن نيز شايد تنها در سالگرد ملاقات رهبر معظم انقلاب با احمد عزيزي، يادي از اين شاعر به ميان آورده شود.
زينب عزيزي، خواهر احمد، درباره آخرين وضعيت جسماني شاعر ميگويد: حال عمومي احمد خوب است؛ ضربان قلب، تعداد نفسها و فشار خونش حالت طبيعي دارد. احمد يك مقدار به خاطر عدم فيزيوتراپي پاهايش تغيير شكل داده و حالت خشك مانده است؛ من هم توانايي مالي كه فيزيوتراپ برايش بياورم ندارم، پرسنل بيمارستان امام رضا(ع) چيزي برايش كم نميگذارند اما از لحاظ فيزيوتراپي به لحاظ انجام كار مشكل داريم. مخارج ايشان براي خورد و خوراك و مسائل بهداشتي است؛ داروهايش تفكيك ميشود و معمولاً به صورت آزاد تهيه ميكنيم؛ احمد مريض هشت ساله است و براي همين هر روز برايش غذا ميپزيم؛ درآمد احمد فقط براي خورد و خوراكش خرج ميشود.
زينب عزيزي معتقد است مسئولان احمد را فراموش كردهاند و ميگويد: ميتوانم بگويم كه «از دل برود هر آنكه از ديده برفت»؛ احمد از ديدهها رفته است و همه فراموشش كردهاند.
وی ادامه داد: مخارج و هزینههای درمان احمد زیاد شده و ما در این مدت یا مقروض میشویم و یا نمیتوانیم از عهده آنها بر بیاییم. در این مدت پاهای برادرم به دلیل نداشتن امکانات فیزیوتراپی تغییر شکل داده است؛ این در حالی است که اگر هزینههای درمان را داشتم این اتفاق نمیافتاد.
احمد عزيزي نمونهاي است از هنرمنداني كه عمر خود را وقف انقلاب اسلامي كردهاند و امروزه در كمال ناباوري از سوي مسئولان فراموش شدهاند.
منبع: روزنامه جوان
نظرات