«ســرود» باید آکادمیک شود
باشگاه هواداران
×

تخصص

تایخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۶


حسین فریدن، مسئول دفتر خانه سرود «ماوا» مطرح کرد

«ســرود» باید آکادمیک شود

سرود از دیرباز تا ‌امروز به‌واسطه مفاهیمی که داشته در شکل‌گیری هویت، فرهنگ و تاریخ ملت‌ها نقش بسزایی داشته است. نقش پررنگ سرود در کشور ما از سال‌های پیروزی انقلاب و به‌طور مشخص سال 57 آغاز شده است.

راه نوا – سرود از دیرباز تا ‌امروز به‌واسطه مفاهیمی که داشته در شکل‌گیری هویت، فرهنگ و تاریخ ملت‌ها نقش بسزایی داشته است. نقش پررنگ سرود در کشور ما از سال‌های پیروزی انقلاب و به‌طور مشخص سال ۵۷ آغاز شده است. وقوع پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن وجود هشت سال جنگ تحمیلی باعث شده گروه‌های سرودی که به این وادی علاقه‌مندند شکل بگیرند و با تکیه بر مضامین جنگ و انقلاب به ارائه آثاری بپردازند. جایگاه سرود به دلایل مختلف در دو دهه اخیر تا حدود زیادی کمرنگ شده است؛ تا جایی ‌که می‌توان گفت سرود کارکرد اجتماعی گذشته را از دست داده است. در ادامه دلایل و چرایی کمرنگ شدن نقش سرود در لایه‌های اجتماعی را با حسین فریدن مسئول دفتر خانه سرود «ماوا» و تنظیم‌کننده آثار موسیقایی بررسی کرده‌ایم.

 

با توجه به اینکه سرود در سه دهه گذشته افت‌و‌خیزهای زیادی را پشت سر گذاشته است، در حال‌حاضر این حوزه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

سرود را می‌توان در ردیف اولین دستاوردهای هنری انقلاب اسلامی قلمداد کرد که با ورود امام خمینی به وطن شروع شد. درواقع سرود در سال‌های گذشته و به‌طور مشخص در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ به همت گروه‌هایی شکل گرفت که به این وادی علاقه‌مند بودند و می‌خواستند سرود به جهش‌های مطلوبی دست یابد. ولی مساله این است که شرایط سرود فقط تا اوایل دهه ۷۰ خوب بوده و بعد از آن روبه افول گذاشته است. دلیلش هم این بوده که این هنر از دهه ۷۰ به بعد متولی نداشته و به آن شکلی که باید مورد توجه و حمایت قرار نگرفته است. یکی از مشکلاتی که در حال‌حاضر در حوزه سرود وجود دارد نبود خلاقیت در این حیطه است. اگرچه در سال‌های گذشته و با شکل‌گیری سرود شاهد حضور آهنگسازان و خوانندگان خوبی در این عرصه بوده‌ایم، ولی هرچه جلوتر آمدیم به دلیل نبود نگاه ویژه به سرود، از شمار آهنگسازان و ترانه‌سرایان  در این حوزه کم شد. در نتیجه مدت‌هاست اغلب سرودهایی که مشاهده می‌کنیم در دایره کلیشه و تکرار محدود مانده‌اند و عملا در آنها خلاقیتی به چشم نمی‌خورد. هنرمندی چون علی لهراسبی در سال‌های گذشته فعالیت خود را با سرود آغاز کرد و به نوعی تک‌خوان سرود بود، ولی همان‌طور که اشاره کردم، تعداد هنرمندانی که به این عرصه روی آورده بودند با گذشت زمان کمتر شد و بسیاری از هنرمندان این عرصه پراکنده شدند و در دیگر شاخه‌های موسیقی فعالیت خود را ادامه دادند. در سال‌های گذشته از استاد مصطفی‌کمال پورتراب دعوت کرده‌ایم به «خانه سرود» بیاید تا اعضای خانه سرود از تجربیات او برای ارتقای سطح کیفی سرودهایی که ارائه می‌شود بهره بگیرند. جالب است بدانید در فاصله سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۵ درسی به نام «سرود» در مدارس تدریس می‌شد، ولی  به‌‌مرور زمان این درس از واحدهای درسی مدارس حذف شد.

 

به نظر شما آموزش و پرورش چقدر می‌توانسته در زمینه پررنگ کردن سرود در مدارس نقش داشته باشد؟

 

اتفاقا نکته‌ای که من هم می‌خواستم به آن اشاره کنم غفلت نظام آموزشی نسبت به سرود است، اینکه آموزش‌وپرورش در این سال‌ها به‌رغم داشتن پتانسیل گسترده عملا هیچ کاری در این زمینه انجام نداده است. در حالی ‌که ما استعدادهای خوبی در مدارس داریم که اگر پرورش داده شوند و مورد شناسایی قرار بگیرند می‌توانیم شاهد تحول مطلوبی در عرصه سرود باشیم. یکی دیگر از مسائلی که باعث شده به پیکره سرود، آسیب‌های جدی وارد شود، این است که متولیان فرهنگی که بعضا از گذشته تا امروز، متولی سرود در نهادها بوده‌اند، یکسری سرودهای تکراری را در قالب سی‌دی به مدارس سراسر کشور ارسال می‌کرده‌اند و همین مساله باعث شده موسیقی فولکلور که می‌توانست جایگاه خوبی در حوزه سرود داشته باشد در این زمینه از بین برود و اساسا سرود رشد نکند. پیش‌تر در مدارس، شاهد برگزاری جشنواره‌های دانش‌آموزی بوده‌ایم که اغلب این جشنواره‌ها از خروجی سازنده‌ای برخوردار بوده‌اند‌، ولی امروز این مساله کمرنگ شده است. بنابراین یکی از دلایل کمرنگ شدن جایگاه سرود در حوزه موسیقی را می‌توان در بسنده کردن به قالب‌های تکراری قلمداد کرد؛ ضمن اینکه این حوزه هیچ‌گاه متولی اصولی نداشته است. از همه مهم‌تر، نظام آموزشی در این سال‌ها دغدغه‌مندی پرداختن به چنین مساله‌ای را نداشته است. ما در سال ۱۳۹۰، ۲۷۰ مربی سرود داشته‌ایم ولی امروز بیش از یک سوم آنها دیگر فعالیتی در این حوزه ندارند. این نشان می‌دهد به دلایل مشکلاتی که اشاره کردم، کارکرد سرود در جامعه کمرنگ شده است.

 

در این بین نهادهای مرتبط مثل خانه سرود «ماوا» چقدر توانسته در احیای دوباره سرود در جامعه نقش داشته باشد؟

 

ما در مرکز «ماوا» فعالیت‌هایی انجام داده‌ایم که منجر به بروز اتفاقات خوشایندی شده است. به‌شخصه در سال‌های اخیر مدیریت تولید مجموعه‌ای از سرودها را به‌عهده داشته و تلاش کرده‌ام در این زمینه با آوردن ارکستر و ساز زنده موجب بروز تحولاتی شوم. اما مساله این است که پرداختن به جایگاه سرود و به‌قول شما احیای مجدد آن در جامعه، بیش از آنکه متکی به فعالیت‌های فردی باشد نیازمند عزم جدی است. به نظر می‌رسد در این ارتباط ضرورت دارد دو‌ مساله اساسی صورت بگیرد؛ نخست اینکه سرود به‌عنوان فرآیندی آکادمیک وارد محافل آموزشی شود و دیگر اینکه مشخص کنیم تعریفی که از سرود در ذهن داریم چیست؟ آیا منظور از سرود همان گروه‌های کرال هستند؟ اگر بله یا نه، باید تعریف‌ها نسبت به سرود و کر از یکدیگر تفکیک شوند تا بتوان به شکل دقیق‌تری برروی آنها فعالیت کرد. از اینها گذشته، تقویت کانون‌های سرود می‌تواند در پررنگ کردن این وادی نقش بسزایی داشته باشد. به‌ویژه اینکه بتوان شرایطی را فراهم کرد که از مساعدت آهنگسازان و ترانه‌سرایان بنام در این عرصه بهره گرفت. در ماه‌های اخیر،۳۰ سرود با مضامین مختلف به زبان‌های فارسی و عربی در مرکز سرود «ماوا» تولید شده‌اند، ضمن اینکه تلاش کرده‌ایم در جریان تولید این آثار از نغمه‌های اصیل موسیقایی نیز استفاده کنیم. در مجموع می‌توان برای سرود، چشم‌انداز روشنی متصور شد؛ مشروط بر آنکه این حوزه هم مانند سایر شاخه‌های هنری از متولی دلسوزی برخوردار باشد که نسبت به این وادی دارای دانش، بینش و آگاهی باشد.

 

منظورتان از متولی به‌طور مشخص وزارت ارشاد است؟

 

نه به شکل مستقیم، درواقع تصور می‌کنم اگر ان‌جی‌اوی یکپارچه و واحدی راه‌اندازی شود که بتواند نسبت به این وادی حمایت و توجه لازم را داشته باشد کافی است. البته این را هم می‌دانم که هر ان‌جی‌اویی در هر حال به حمایت دولت نیز احتیاج دارد ولی آنچه بیش از این حرف‌ها اهمیت دارد این است که کسانی در این ان‌جی‌اوها، متولی سرود باشند که خودشان از بطن گروه‌های سرود بیرون آمده باشند.به بیان ساده‌تر، با این حوزه به خوبی آشنایی داشته باشند. طبیعی است کسی می‌تواند به مرتفع کردن نواقص در حوزه سرود بپردازد که به زوایای پیدا و پنهان این عرصه آشنایی داشته باشد. اگر می‌خواهیم سرود چون دهه‌های گذشته سیری درخشان داشته باشد، نیازمند برداشتن چنین قدم‌هایی هستیم. در حال‌ حاضر گروهی از جوانان بین رنج سنی ۱۰ تا ۱۸ سال در مدارس هستند که می‌توان با استعداد‌یابی آنها را جذب گروه‌های سرود کرد، ولی لازمه این امر آن است که نظام آموزشی کشور زمینه را برای رشد و بالندگی این جوانان فراهم کند. در برخی از گفت‌وگوهایی که با بازیگران مطرح انجام می‌شود می‌خوانیم که اغلب آنها تئاتر را از مدارس شروع کرده‌اند. حالا فکر کنید اگر به موسیقی هم از دوره مدرسه اهمیت و بها داده شود، چقدر می‌توانیم به نسبت امروز با هجمه گسترده‌ای از استعدادهایی در این زمینه مواجه شویم که در صورت پرورش و فراهم بودن امکانات، می‌توانند در آینده نزدیک به هنرمندانی خوش‌آتیه تبدیل شوند. ولی همان‌طور که اشاره کردم دغدغه آموزش و پرورش در این سال‌ها پرداختن به مسائلی از این دست نبوده است.

 

شاید به این خاطر که خود موسیقی در این سال‌ها از جایگاه متزلزلی در جامعه برخوردار بوده و هر مدیر فرهنگی ای که روی کار آمده با این مقوله سلیقه‌ای و با احتیاط برخورد کرده است؟

 

دقیقا همین‌طور است. طبیعی است تا زمانی که جایگاه موسیقی در جامعه به شرایط تثبیت‌شده‌ای دست نیابد نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم شاخه‌های مختلف موسیقی مثل سرود در جامعه تقویت شوند. در حالی ‌که امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند پرداختن به این هنرها هستیم. متاسفانه امروز نسلی تربیت شده که نه فرهنگ و هویت ایرانی را می‌شناسد و نه به آن شکلی که باید تاریخ و گذشته و ادبیات را می‌داند، فقط می‌خواهد مازراتی سوار شود. این نسل اگر اینطور پیش برود آینده نگران‌کننده‌ای خواهد داشت. اصلی‌ترین دلیل بروز سطحی‌نگری در بین نسل جوان امروز هم به غفلت نظام آموزشی ما برمی‌گردد که نتوانسته به درستی روی تبیین و شناسایی فرهنگ و هویت و تاریخ ایرانی در مدارس تاثیرگذار باشد.

 

خود شما فکر می‌کنید در حال‌حاضر جای پرداختن به چه مضامینی در حوزه سرود خالی است؟

 

به‌نظرم اولین اتفاقی که باید در این زمینه بیفتد این است که هویت و فرهنگ ایرانی برای نوجوانان و جوانان در این قالب تبیین و شناخته شود. کما‌اینکه ما در ماه‌های اخیر به تولیداتی با این درونمایه‌ها پرداخته‌ایم. یکی از موضوعاتی که تلاش کرده‌ایم ‌روی آن متمرکز شویم، مساله مرزبانانی است که به دلایل مختلف در مرزها مورد هجوم قرار می‌گیرند و به شهادت می‌رسند. تصور می‌کنم ضرورت دارد مفاهیم در سرود به سمت‌وسوی مسائل روز اجتماع برود. آنچه مسلم است اینکه سرود باید از حالت ابزاری خارج شود تا بتواند به خلاقیت برسد و با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند و این کار جز با پرداختن دست‌اندرکاران این حوزه و توجه آنها به مسائل روز جامعه میسر نخواهد شد. به‌نظر می‌رسد اغلب متولیان فرهنگی به توییتر و اینستاگرام سری نمی‌زنند تا متوجه مطالبات نسل جوان امروز باشند، در حالی ‌که مطلع شدن از نیازهای روز جوانان می‌تواند کمک کند به تولید وارائه سرودهایی مردمی‌تر بپردازیم. «حقوق بشر»، «حقوق شهروندی»، «حقوق حیوانات» و دیگر مولفه‌های اخلاقی از جمله مفاهیمی هستند که می‌توانند دستمایه سرودهای امروز قرار گیرند و باعث شوند هم سرود در جامعه از جایگاه مطلوب‌تری برخوردار شود و هم محتوای آثاری که در این حوزه ارائه می‌شوند به نیازهای جامعه فعلی نزدیک‌تر باشند.

 

نظرات

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

  • دیدگاه سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی

    اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید

    . درباره موسیقی حداقل دو جور می‌شود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدم‌هایی مثل ما اصلا نباید به خودشان اجازه بدهند که وارد بحث‌های فقهی شوند، مسایلی کاملا تخصصی است و به هیچ‌وجه در حیطه ما نیست. مسایل کاملا تخصصی به تحصیلاتی در همان زمینه احتیاج دارند. به این دلیل ...
  • دیدگاه شهید دكتر بهشتی درباره موسیقی

    آن موسیقی حرام است، که انسان را در مقابل گناه ‌بي‌پروا كند

    موسيقي‌ از نظر اسلام‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ نامه‌ شما رسيد. در اين‌ نامه‌ درباره‌ چند مطلب‌ سوال‌ كرده ‌بوديد كه‌ لازم‌ دانستم‌ به‌ اين‌ سوالات‌ طي‌ نوار، پاسخ‌ مفصل‌تري‌ بدهم‌. خواهش‌ مي‌كنم‌ كه‌ نوار را گوش‌ كنيد تا اگر باز نكته‌اي‌ به‌ نظرتان‌ رسيد بپرسيد تا پاسخ‌ بدهم‌ و ضمناً نوار را هم‌ به‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ برگردانيد، چون‌ اين‌گونه‌ نوارها معمولا اينجا ...
  • گزیده‌ای از نظرات رهبر انقلاب در مورد موسیقی

    خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟

        خواننده خوب جبهه مستضعفین کجاست؟ بنده گاهى اوقات که مى‌بینم نوجوانى را به تلویزیون مى‌آورند که از صداى خوبى برخوردار است، دلم مى‌لرزد که آیا بناست این نوجوان، فردا، پس فردا خواننده‌ى خوبِ جبهه‌ى مستضعفین و جبهه‌ى حق شود، یا قرار است به خود و مادر و پدرش پولى بدهند، بعد هم ببرندش و یک استودیوى مجّانىِ پر زرق و برق در اختیارش ...